تواضع
تواضع از ماده «وضع» در اصل به معنی قرار دادن است و هنگامی که به عنوان صفت اخلاقی گفته میشود مفهومش این است که انسان خود را پایینتر از آنچه موقعیت اجتماعی اوست قرار دهد. تکبر در مقابل تواضع قرار دارد و مفهومش برتریجویی و قرار دادن خود، برتر از موقعیت فردی و اجتماعی خویش است. بعضی از اهل لغت «تواضع» را به معنی «تذلل» تفسیر کردهاند و منظورشان از تذلل، خضوع، فروتنی و تسلیم است.
تواضع از خصوصیات نیک اخلاقی است و از مهربانی و از خود گذشتگی سرچشمه میگیرد. مرحوم نراقی در «معراجالسعاده» در تعریف تواضع میگوید «تواضع عبارت است از شکسته نفسی که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند و لازمه آن، کردار و گفتاری است که دلالت بر تعظیم دیگران و اکرام آنها میکند.»
داشتن تواضع نشان دهنده این است که فرد از استکبار و خودبینی به دور است بنابراین تواضع از بزرگترین اخلاق حسنه است چرا که خودبینی و تکبر از بزرگترین عیبهای اخلاقی هستند.
تواضع در مقابل دیگران خوب است اما باید برای خدا باشد نه به خاطر ثروت یا قدرت طرف مقابل، در این صورت چنین تواضعی از کرامت و بزرگواری انسان نیست بلکه نشانه حقارت انسان در مقابل آن قدرت یا ثروت است.
تواضع برای خدا به این معنی است که چون خداوند فرمان داده، تواضع کند نه به نیت چیز دیگر. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «خوش به حال کسی که برای خداوند عزّوجل بدون نقص تواضع کند. »[1]
با این توضیحات میتوان فهمید تواضع از مهمترین اخلاق اجتماعی است. امام علی (ع) میفرمایند: «شریفترین اخلاق، تواضع، بردباری و نرمخویی است.»[2] امام صادق (ع) میفرمایند: «از جمله وحیهای خدای عزّوجل به داود این بود که ای داود! همچنان که نزدیکترین مردم به خدا انسانهای فروتن هستند دورترین مردم از خدا متکبراناند.»[3]
تواضع بالاترین عبادت است. امام علی (ع) میفرمایند: «بر تو باد فروتنی، زیرا آن از بزرگترین عبادتهاست.»[4] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «برترین مردم در بندگی (خدا) کسی است که در عین بزرگی فروتنی کند.»[5] ایشان تواضع را باعث سلامت دانسته و میفرمایند: «فروتنی، به تو سلامت میبخشد.»[6]
شرافت انسان در فروتنی اوست نه در تکبر و خود بزرگ بینی. امام علی (ع) میفرمایند: «هیچ شرافت خانوادگی چون فروتنی نیست.»[7] ایشان میفرمایند: «زیور انسان شریف فروتنی است.»[8] همچنین میفرمایند: «فروتنی، برترین شرافت است.»[9] تواضع و فروتنی باعث میشود فضایل انسان توسط دیگران دیده شود. امام علی (ع) میفرمایند: «فروتنی، باعث انتشار فضایل میشود.»[10]
مطابق بیان ائمه (ع) کسانی میتوانند تواضع کنند که بزرگواری داشته باشند. امام علی (ع) میفرمایند: «فروتنی نکرد مگر انسان بلند مرتبه.»[11] ایشان میفرمایند: «انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانایی رسد فروتن شود.»[12] بنابراین فهم و دانایی از عوامل دیگر در به وجود آمدن تواضع است. امام علی (ع) میفرمایند: «فروتنی ثمره دانایی است.»[13]
همچنین عاقل بودن باعث تواضع است. امام علی (ع) میفرمایند: «خردمند خود را پست میکند در نتیجه بلند مرتبه میشود، نادان خودش را بالا میبرد در نتیجه پست میگردد.»[14]
از امور دیگری که باعث تواضع میشود پاکی دل است. امام علی (ع) میفرمایند: «برای رسیدن به فروتنی جز از سلامت قلب (دل پاک) کمک نتوان گرفت.»[15]
از اموری که باعث تواضع در برابر خدا میشود شناخت بزرگی و عظمت خداست که این موضوع نیز همان معرفت است. امام علی (ع) میفرمایند: «سزاوار نیست کسی که بزرگی خدا را میشناسد خود را بزرگ شمارد، زیرا بزرگی کسانی که عظمت خدا را میشناسند در این است که در برابر او فروتن باشند.»[16]
تواضع باعث رفتارهایی در انسان میشود. امام رضا (ع) میفرمایند: «تواضع درجاتی دارد؛ یکی از آنها این است که انسان اندازه خود را بشناسد و با اطمینان خاطر خود را در آن جایگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همانگونه رفتار کند که انتظار دارد با او رفتار کنند، اگر بدی دید آن را با خوبی جواب دهد، خشم خود را فرو خورد و از مردم درگذرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»[17]
امام صادق (ع) میفرمایند: «فروتنی این است که از مجلس به جایی کمتر از مقام و موقعیت خود راضی باشی و به هر که برخوردی سلام کنی و مشاجره را رها کنی هرچند حق با تو باشد و فروتنی در رأس خوبیهاست.»[18] امام صادق (ع) میفرمایند: «از فروتنی است که انسان به پایین مجلس رضایت دهد، به هر که برمیخورد سلام کند، مجادله را رها کند اگرچه حق با او باشد و دوست نداشته باشد که او را به پرهیزکاری بستایند.»[19]
تواضع باعث کرامت و بزرگواری انسان است و باعث بزرگ شدن انسان در بین مردم است. رسول خدا (ص) میفرمایند: «هر که بتواند لباس زیبا بپوشد اما از سر فروتنی این کار را نکند، خداوند جامه کرامت بر او بپوشاند.»[20] ایشان میفرمایند: «هر که به خاطر خدا از زیوری استفاده نکند و برای فروتنی در برابر خداوند و طلب رضای او از پوشیدن جامهای زیبا خودداری کند، بر خداست که از جامههای فاخر بهشتی که در یخدانهای یاقوتی نگهداری میشود بر او بپوشاند.»[21]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «سه چیز است که خداوند به سبب آنها جز بر خیر و خوبی نمیافزاید: تواضعی که خداوند به سبب آن جز بر بلندمرتبگی نمیافزاید، شکسته نفسی که خداوند به سبب آن جز بر عزت نمیافزاید و مناعت طبع که خداوند به سبب آن جز بر بینیازی نمیافزاید.»[22] مناعت طبع یعنی شخصیتی آرام که از اموری که شایسته نیست خودداری میکند.
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هیچکس فروتنی نکرد مگر اینکه خداوند او را بالا برد.»[23] امام علی (ع) میفرمایند: «فروتنی جامه ابهت بر قامت تو میپوشاند.»[24] رسول خدا (ص) میفرمایند: «همانا فروتنی بر بزرگی صاحب خود میافزاید پس فروتن باشید تا خداوند شما را بالا ببرد.»[25]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که برای خدا یک پله پایین بیاید خداوند او را یک پله بالا ببرد تا جایی که او را در علیین جای دهد.»[26] ایشان میفرمایند: «ای علی! به خدا قسم اگر شخص فروتن در قعر چاهی باشد خداوند عزّوجل بادی میفرستد تا او را در دولت بدکاران در رأس نیکان قرار دهد.»[27] همچنین میفرمایند: «هر که برای خدا فروتنی کند خداوند او را بالا برد پس او در نظر خودش ناچیز باشد و در چشم مردم بزرگ و هر که بزرگی فروشد خداوند او را پست گرداند پس او در چشم مردم کوچک باشد و در نظر خودش بزرگ، [گاه میشود که] در نظر مردم حتی از سگ و خوک هم پستتر شود.»[28]
از اثرات دیگر تواضع جای گرفتن علم در قلب انسان است. امام کاظم (ع) میفرمایند: «زراعت در زمین هموار میروید نه بر سنگ سخت و چنین است که حکمت در دلهای متواضع جای میگیرد نه در دلهای متکبر. خداوند متعال تواضع را وسیله عقل و تکبر را وسیله جهل قرار داده است.»[29] علاوه بر علم، تواضع باعث عاقل شدن انسان میشود. ایشان به فرزند خود فرمودند: «در برابر حق خاضع باش تا خردمندترین مردم باشی.»[30]
از اثرات تواضع اثرات اجتماعی آن است. امام علی (ع) میفرمایند: «ثمره فروتنی دوستی است، ثمره تکبر ناسزا (شنیدن) است.»[31] امام صادق (ع) میفرمایند: «سه چیز است که محبت آورد: قرض دادن، فروتنی و بخشش.»[32]
رسول خدا (ص) تواضع را باعث فخر نفروختن و تجاوز نکردن بیان فرموده و میفرمایند: «خدای متعال به من وحی فرمود که فروتن باشید تا هیچکس بر دیگری فخر نفروشد و احدی به دیگری زورگویی و تجاوز نکند.»[33] امام علی (ع) تواضع را باعث سامان پیدا کردن کارها دانسته و میفرمایند: «با فروتنی، کارها سامان مییابد.»[34]
تواضع کردن در بعضی شرایط منفی است. یکی از شرایطی که در آن، تواضع بد دانسته شده تواضع در مقابل دیگران به خاطر امور مادی و دنیوی است نه به خاطر خدا. امام علی (ع) میفرمایند: «هر که نزد توانگری رود و به خاطر توانگریاش در برابر او کُرنش کند دو سوم دینش از بین برود.»[35] ایشان میفرمایند: «چه نیکوست فروتنی توانگران در برابر تهیدستان به قصد رسیدن به اجر خداوند و نیکوتر از آن بیاعتنایی و سرفرازی تهیدستان است در برابر توانگران از سر اعتماد به خدا»[36]
امام صادق (ع) میفرمایند: «هر مؤمنی که در برابر دولتمردی یا در برابر کسی که مخالف دین اوست به قصد رسیدن به چیزی از آنچه او دارد، کرنش کند خداوند او را پست گرداند و بر او غضب کند و او را به خودش واگذارد و اگر به چیزی از دنیای آن فرد برسد و چیزی از او به دست آورد خداوند برکت را از آن بگیرد و اگر از آنچه به دست آورده است در راه حج یا عمره یا آزاد کردن بنده خرج کند پاداشی به او ندهد.»[37]
[1] - مجموعه ورام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، جلد ٢، صفحه ٦٦
[2] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٢، صفحه ٤٤٢، حدیث ٣٢٢٣
[3] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٢٣، حدیث ١١
[4] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٢٦
[5] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٤١
[6] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٦١
[7] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨١٧
[8] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٢٠
[9] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٢٢
[10] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٢٣
[11] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٨٨
[12] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٨٦
[13] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٩٦
[14] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٨٩
[15] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٩٥
[16] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٩٧
[17] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٢٤، حدیث ١٣
[18] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٣٨
[19] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٥٥
[20] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٤٣
[21] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٤٤
[22] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٢، صفحه ١٢٤، حدیث ٢٢
[23] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٧٤
[24] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٦٢
[25] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٧٢
[26] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٧٦
[27] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٨٠
[28] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٨٣
[29] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٦٦
[30] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٦٥
[31] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٦٠
[32] - تحف العقول، صفحه ٣١٦
[33] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٧٠
[34] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٦٤
[35] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٤٩
[36] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٥٢
[37] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٨٥١