بسمِ الله الرّحمنِ الرّحیمِ
(این صفحه از وبلاگ ارتباط دهنده همه مطالبی است که به صورت پُستهای مختلف درباره انسان الهی و روش رشد معنوی او در این وبلاگ قرار داده شده است.)
همه انسانها تلاش میکنند تا به لذت، زیبایی، شادی، آرامش و بزرگی برسند. این امور اگر در وجود کسی اتفاق بیافتند احساس رضایت داشته و احساس میکند از زندگی خود بهره کافی میبرد.
تعالی اخلاقی و معنوی زمانی به وجود میآید که تمام بخشهای وجود انسان که عبارتاند از اعمال، تفکرات و خصوصیات قلبی یا اخلاقیات، اصلاح شوند. کسی که این سه بخش از وجود خود را پاک کرده و اصلاح کند تمام وجود خود را تعالی بخشیده و در تمام زمینهها به تعالی و کمال میرسد. بنابراین تمام انسانها، دیندار یا بیدین، چنانچه بخشهای مختلف وجود خود را تحت کنترل درآورند در زندگی مادی موفق بوده و اگر خود را در جهت خدا قرار دهند در کمال معنوی و سعادت آخرتی هم موفق خواهند بود.
نه تنها کمال معنوی انسان با اخلاق و معنویت به دست میآید بلکه سعادت و رشد مادی انسان نیز با رعایت اخلاق ایجاد میشود. چراکه طبق گفتار ائمه (ع) و آنچه به تجربه دیده شده کسانی که ظلم میکنند به مرور زمان ظلمشان دامنگیر خودشان
میشود و کسانی که باعث بدبختی و ترس دیگران میشوند منفور شده و بدبختی گریبانگیر خودشان میشود. کسی که به مال مردم به هر شکل تجاوز میکند مردم به او بیاعتماد شده و او را تنها میگذارند. بنابراین رعایت اخلاق باعث سعادت مادی انسان هم میشود همچنان که بخش قابل توجهی از احادیث در همین زمینه است. مثلاً ائمه (ع) میفرمایند خوشاخلاقی باعث زیاد شدن روزی و طولانی شدن عمر میشود[1] یا کسی که رابطه خود را با خدا خوب کند خدا رابطه مردم را با او خوب میکند.[2]
از آنجا که وجود انسان تمایل به کرامت و برتری دارد وقتی کسی اخلاق را رعایت میکند احساس بزرگی، آرامش و افتخار میکند. بنابراین حتی اگر انسان، دیندار هم نباشد رعایت اخلاق در او لذت و شادی به وجود میآورد که در هیچ امر مادی این گونه لذت را احساس نمیکند. چراکه رعایت اخلاق، باعث احساس بزرگی در انسان شده و بیاخلاقی، انسان را به حقارت و پستی میکشاند. یکی از ملاکهای مهم کارهای غیر اخلاقی همین است که انسان را حقیر و پست میکنند و کارهای اخلاقی انسان را به بزرگواری و کرامت میرسانند.
بنابراین رعایت امور اخلاقی باعث خیر و سعادت دنیا و آخرت انسان شده و در او لذت و شادی ایجاد میکند که با هیچ لذت مادی قابل مقایسه نیست و در میان مردم، بزرگ و عزیز شده و در این دنیا و پس از مرگ، از او به نیکی یاد میکنند. اما رعایت نکردن اخلاق باعث ذلت و تحقیر انسان شده و رابطه انسان را با اصل خود که خداست از بین برده و در میان مردم، کوچک و بیارزش میشود و بدتر اینکه در آخرت با مشکلات و گرفتاریهای زیادی مواجه میشود.
انسان موجودی است که مشتاق زیبایی، آرامش و کمال است و از زشتیها متنفر است. برترین زیبایی، زیباییهای درون انسان است که تمام انسانها در ذات خود این زیباییها را درک میکنند. در مقابل، زشتیها نیز در درون انسان قابل درک هستند. این زیباییها و زشتیها زندگی انسان را زیبا و جذاب کرده یا زشت و رنجآور میکنند.
زیباییها و زشتیها در بخشهای مختلف زندگی انسان اتفاق میافتند. در مواقعی که انسان زشتیها و کراهتها را احساس کرده و به خود میاندیشد، میخواهد از این حالات خارج شده و هیچگاه دچار آنها نشود. در این مواقع او احتیاج به راهنمایی دارد تا با کمک آن، حالش را دگرگون کرده و او را از حال بد به حال خوب برساند. یکی از فواید رسیدن به حال خوب احساس « آرامش و رضایت از خویش » است.
روانشناسان و علماء اخلاق، تحقیقات بسیاری انجام دادهاند و در تألیفات خود مطالب بسیاری را در رسیدن به معنویت و کمال اخلاقی بیان کردهاند. اما در بسیـاری از مـوارد اشکال اینجـاست که مشـکل را به صـورت « بخشی » حل کـرده و راه رسیدن به رشد و تعالی معنوی را « کامل » بیان نکردهاند.
در تمام عالم، تنها کسی که همه ظرافتها و پیچیدگیهای روان انسان را میداند فقط خداست چراکه او خالق انسان است. بنابراین، این همان منبعی است که ما میتوانیم از آن، راهکار « کامل » و « همیشگی » را دریافت کنیم.
بزرگانِ بسیاری در عصر حاضر و صدر اسلام بودهاند که به این آرامش و کمال رسیدهاند. چراکه تعالیم اسلام چون متصل به وحی است جان انسان را تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند چنین انسانهایی را پرورش دهد.
حال سؤال اینجاست که آیا راهکاری وجود دارد تا ما هم مانند انسانهای به کمال رسیده، « قدم به قدم » و « گام به گام » از حال بد به حال خوب برسیم و به احساس رضایت و آرامش دست پیدا کنیم؟
در این وبلاگ قصد داریم روش ایجاد اخلاق دینی را به صورت نظری و عملی بیان کند تا فرد روش پیاده کردن حالاتی را در خود یاد بگیرد که با احساس بزرگواری و لذت، سعادت دنیا و آخرت را به دست آورد چراکه دنیا و آخرت، دو روی یک سکه هستند که با رشد و کمال در این دنیا، میتوان به سعادت آخرت هم رسید.
برای آشنایی بیشتر با مطالب بالا بخش « انسان و سعادت او» را مطالعه فرمایید.
برای اینکه فرد بتواند به درستی مسیر تعالی و کمال خود را بفهمد لازم است با ابعاد وجود خود آشنا شود. برای این منظور بخش «ابعاد وجود انسان» و همچنین «اصلاح و تغییر ابعاد وجود انسان» را مطالعه فرمایید.
این دو موضوع هم برای آگاهی بیشتر از موضوعات بیان شده پیشنهاد می گردد:
ائمه علیهم السلام و رشد معنوی و اخلاقی انسان
موانع رشد و کمال انسان
برای اینکه انسان، الهی شود باید موانع رشد و کمال خود را از بین ببرد. عیبهای انسان نقاط ضعف او بوده و همان محدودیتها و قیدهای وجود او هستند. چهارچوب وجود انسان محدودیتهای وجود اوست و انسان فقط در حیطه چهارچوب وجود خود میتواند عمل کند؛ در نتیجه انسان به محدودیتهای وجودش منتهی شده و در آنها توقف میکند. بنابراین محدودیتها و قیدهای انسان همان نقاط ضعف و حقارتهای وجود او هستند.
از طرف دیگر، هرچه انسان وسیعتر عمل کند وجود او توسعه یافتهتر بوده و دارای اندازه بیشتری از هستی و کمالات است. به عنوان مثال کسی که شجاعت ندارد، وجودش محدود به ترسی است که هرگاه موضوعی پیش میآید که باید از خود جرأت نشان دهد، نمیتواند و با ترس از آن خودداری میکند. پس کسی که شجاعت دارد وجودش وسیعتر بوده و محدودیتاش کمتر است.
در نتیجه محدودیت انسان همان نقصها و عیبهای او هستند و چنانچه محدودیتها و قیدهای انسان از بین بروند وجود انسان توسعه یافته و به تکامل میرسد. بنابراین کمالات انسان ریشه در هستی دارند و عیبهای انسان، از اسارت به محدودیتهای نفسانی و ظلمانی سرچشمه میگیرند و از ضعف و قیدهای فرد است نه از هستی و توسعه وجودی او. پس کمالات انسان، باعث آزادی و آزادگی هستند نه اسارت و ضعف. همچنین اسارت در تمایلات ظلمانی، باعث حقارت و انحطاط فرد میگردند.
مطابق روایات، سه خصلت حرص، تکبر و حسد رذیلههایی هستند که تمام عیبهای دیگر انسان از آنها سرچشمه میگیرند. یعنی این سه رذیله ریشه همه عیبهای انسان هستند.
امام صادق (ع) میفرمایند « ریشههای کفر سه چیز است؛ حرص، تکبر و حسد. اما حرص در داستان آدم (ع) است وقتی از خوردن آن درخت نهی شد و حرص او را برانگیخت که از آن بخورد. اما تکبر در داستان شیطان است که وقتی مأمور به سجده آدم شد سرپیچی کرد. اما حسد در داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) است وقتی یکی دیگری را کشت. »[3]
بنابراین محدودیتهای ظلمانی انسان و همه عیبهای وجود او با خصلتهای حرص، تکبر و حسد، ظاهر شده است. به عبارت دیگر ریشههای کفر، این سه رذیله هستند. کفر به معنی پوشاندن است و ریشههای کفر اموری هستند که الهی بودن انسان را در حجاب و ظلمت قرار داده و میپوشانند. چنانچه این عیبها در انسان مستقر شوند و وجود انسان را تحت تصرف خود درآورند میتوانند انسان را به کفر و انکار خدا هم برسانند.
این احادیث[4] محبتهای غیر الهی انسان را نیز نشأت گرفته از رذایل اخلاق بیان میکنند. از آنجا که حیطه شخصیت و وجود انسان با فضائل و رذایل اخلاق او تعریف می شود فضائل و رذایل اخلاق برای قلب انسان محدوده و مانند ظرفی است که محبتها این ظرف را پر کرده است.
همچنین معلوم میشود که بین اخلاقیات و محبتهای انسان ارتباط وجود دارد یعنی قلبی که پُر از فضائل اخلاق است از محبتهای الهی پُر میشود و قلبی که از رذایل اخلاق انباشته شده، از محبتهای غیر الهی پُر میگردد.
از آنجا که قلب انسان حقیقت انسان است چنانچه انسان دارای فضائل اخلاق و محبتهای الهی شود، الهی شده است و چنانچه دارای رذایل اخلاق و محبتهای غیر الهی شود، ظلمانی میشود.
دلیل اینکه کفر در انسان به وجود میآید این است که انسان خدا را در نظر نگرفته و به جای آن خود را مشاهده میکند و خودیت خود را محور اتفاقاتی که در درون و برون او میافتد میداند. بنابراین عُجب و خودبینی ریشه و اصل همه عیبها در وجود انسان است؛ چراکه این خودیت در مقابل الهی بودن قرار دارد و از این خودیت، تمام رذایل اخلاق و محبتهای غیر الهی انسان سرچشمه میگیرند.
بنابراین همه موانع رشد و کمال انسان عیبهای حرص، تکبر، حسد، عُجب و محبتهای غیر الهی هستند. چنانچه این مفاهیم به درستی شناخته شوند و روش از بین بردن آنها مشخص شود، روش رشد و کمال انسان مشخص میشود. بر همین اساس در ادامه، رذایل حرص، تکبر، حسد و عُجب تعریف شده و موضوع محبت نیز جهت تشخیص محبتهای غیر الهی، مورد بررسی قرار میگیرد.
تکبر و حسد و روش از بین بردن آنها
عجب یکی از عیبهای اخلاقی و شخصیتی
روش خروج انسان از ظلمت
برای اینکه انسان خلق شود باید شکلگیری او از ماده آغاز شود و از آنجا که در عالم ماده قواعدی وجود دارد که راحتتر و سریعتر میتوان رشد کرده و به کمال رسید، بهترین جا برای به کمال رسیدن، عالم ماده است.
هنگام شکل گرفتن انسان از عالم ماده، حالات و اموری در انسان به وجود میآید که باعث میشود انسان از نور الهی در حجاب رفته و در ظلمت قرار بگیرد به این امور حجابهای ظلمانی گفته میشود. حجابهای ظلمانی موانعی در وجود انسان هستند که نور الهی را پوشانده و انسان را در ظلمت قرار میدهند. این حجابها، فاصله میان انسان و خدا بوده و مانع ادراک خدا توسط انسان هستند. حجابهای ظلمانی در قرار گرفتن انسان درمراتب پایین شکل میگیرند وبخش پست و دنیایی وجود انسان هستند.
انسان در ارتباط با عالم نور و جنبه الهی وجود خود با ابعاد نورانی در ارتباط است. این بخش از وجود انسان، او را به خدا نزدیک کرده و باعث ارتباط او با خدا میشود. مراتب نورانی وجود انسان اسماء و صفات الهی هستند که خداوند استعداد همه آنها را در انسان قرار داده است. این اسماء و صفات، در اعمال انسان به صورت فضائل اخلاق خود را نشان میدهند. بنابراین فضائل اخلاق یا همان اخلاق نیک، اسماء و صفات الهی درون انسان هستند که در اعمال او ظاهر میشوند.
کسی که اخلاق نیک نداشته باشد اخلاق بد یا رذایل اخلاق از او ظاهر میشود. بنابراین رذایل اخلاق در نبود فضائل اخلاق به وجود میآیند و با از بین رفتن رذایل اخلاق، فضائل اخلاق به وجود میآیند. به عنوان مثال کسی که بخشنده نیست انسان خسیسی است و کسی که خسیس نباشد بخشندگی میکند؛ مانند نور و ظلمت، یعنی زمانی ظلمت وجود دارد که نور نباشد.
بنابراین فضائل اخلاق از اسماء و صفات الهی موجود در قلب انسان به وجود میآیند و از نبود فضائل اخلاق که بخش نورانی وجود انسان هستند، رذایل اخلاق که بخش ظلمانی وجود انسانند ظاهر میشود. تا زمانی که رذایل اخلاق در انسان وجود داشته باشد هرچند به مقدار کم، انسان از ظلمت رها نشده است و وقتی همه رذایل اخلاق در همه جنبهها از وجود انسان پاک شوند، ظلمت از وجود انسان به طور کامل پاک شده و به نور میرسد. چگونگی از بین رفتن رذایل اخلاق و مراحل عملی پاک شدن ظلمت از وجود انسان، در ادامه توضیح داده میشود.
کلیات پاک شدن ابعاد وجود انسان از ظلمت
فهم و عزم از مهمترین عوامل خودسازی انسان
تقوی و نظم از مهمترین عوامل عملی در خروج انسان از ظلمت
اهمیت روابط اجتماعی در رشد معنوی و اخلاقی انسان
روش شناسایی عیبهای اخلاقی در وجود خود
روش شناسایی محبتها و روش افزایش آنها
تعالی انسان متناسب با ابعاد برزخ و قیامت
مراحل پاکی و خروج از ظلمت
تا اینجا مقدماتی بیان شد تا معلوم شود که انسان با توجه به چه عوامل و نگرشی باید از ظلمت خارج شده و به نورانیت و الوهیت برسد. از اینجا به بعد مراحل خروج از ظلمت تشریح شده و راههای عملی آن بیان میشود.
برای خروج از ناپاکیها و ظلمت به صورت عملی، انسان ابتدا باید « بیدار شده و توبه » کند. پس از آن، اقدام به « ترک گناهان و انجام واجبات » که دستورات مورد تأکید خدا هستند نماید. سپس اقدام به « از بین بردن ریشههای گناهان و همه عیبهای اخلاقی در اعمال » نموده و پس از آن اقدام به « از بین بردن همه رذایل اخلاق، عُجب و محبتهای غیرالهی در قلب » نماید؛ در این صورت به مرحله « خروج از ظلمت و رسیدن به نور » میرسد.
در تمام این پنج مرحله آنچه اصلاح میشود قلب است. پاکی اعمال و تفکر انسان، مقدمه و زمینه رسیدن به پاکی قلب است. بنابراین اصلاح اعمال و تفکرات برای اصلاح قلب است؛ چراکه قلب حقیقت و اصل انسان است. هرچه فرد خالصتر شده و رشد پیدا کند، اندیشه او نابتر و متعالیتر شده و اعمال او هم دقیقتر و کاملتر میشود. با این توصیف، ملاک و شاخص در رشد و تعالی انسان، حضور قلب و الهی شدن حقیقت انسان است. این اصلاح قلب از همان ابتدا با توبه آغاز میشود و تا آخرین مرحله نیز قلب است که در حال اصلاح شدن است.
نکته مهم این است که عمل و فکر در اختیار انسان است ولی قلب مستقیماً در اختیار انسان نیست؛ چراکه قلب حریم الهی است و انسان حق ندارد به آن وارد شود. بنابراین برای اینکه فرد قلب خود را اصلاح کند باید عمل و فکر خود را اصلاح نماید. همچنین در میان عمل و فکر، تغییر عمل سادهتر از تغییر فکر است. یعنی اصلاح تفکر، تمرکز فکر و جلوگیری از آشفتگی فکری، جلوگیری از توهمات بیجا، تحصیل و فهم علم، زحمت بیشتری دارد برخلاف عمل که با اراده و تصمیم، بسیار راحتتر و سریعتر اصلاح میشود.
برای اینکه فرد در عمل بتواند وارد مراحل خودسازی شود باید وارد چرخهای شود که در این چرخه بتواند حرکت صعودی و تعالی داشته باشد. این چرخه در ادامه توضیح داده میشود. همچنین برای اینکه فرد بتواند رشد معنوی خوبی داشته باشد باید پنج عمل را انجام دهد. با انجام این پنج عمل به صورت هماهنگ و مرتب، فضای معنوی و نورانی در فرد ایجاد میشود که میتواند در این فضا حرکت معنوی خود را سریعتر انجام داده و ظلمتها کمتر مانع رشد معنوی او شوند. این اعمال که عبارتاند از نماز، ارتباط با ائمه (ع)، ارتباط با قرآن، تحصیل علوم اعتقادی و انجام کارهای خیر، در ادامه توضیح داده میشوند.
مراحل عملی خروج از ظلمت
برای خروج از ظلمت، فرد باید با توجه به چرخه تعالی، علم اندوزی کرده و علوم اخلاقی، اعتقادی و توحیدی را یاد بگیرد و با توجه به مطالب ذکر شده در قدمهای چهاردهگانهای که در بخشهای بعد کتاب بیان میشوند، با عزم و اراده، عمل کند. سپس با دقت و مراقبت در اعمال خود که با توجه به برنامههای معنوی تصمیم به انجامشان گرفته، اشکالات اعمال خود را مشخص کرده و برای از بین بردن آنها مطالعه و برنامهریزی نماید.
برای اینکه فرد بتواند در چرخه تعالی، مسیر رشد خود را به درستی طی کند، باید پنج مرحلهای را که در فصل قبل در بخش « مراحل پاکی و خروج از ظلمت » بیان شد در خود به وجود آورد. در ادامه، توضیح هر یک از این مراحل در دو بخش برای شناخت و عمل، بیان میشود. در بخش شناختی، توضیحات لازم برای شناسایی هر مرحله و روشهای عملی خروج از ظلمت بیان شده و در بخش عملی، اقدامات عملی به صورت قدمهای برنامهریزی شده بیان میشود.
بنابراین برای خروج از ظلمت و رسیدن به نورِ الهی باید پنج مرحله و چهارده قدم طی شود. مرحله اول که با عنوان « بیداری و توبه » است دارای دو قدم، مرحله دوم با عنوان « ترک گناهان و انجام واجبات » دارای پنج قدم، مرحله سوم با عنوان « از بین بردن ریشههای گناهان و همه عیبهای اخلاقی در اعمال » دارای سه قدم، مرحله چهارم با عنوان « از بین بردن همه رذایل اخلاق، عُجب و محبتهای غیرالهی درقلب » دارای سه قدم و مرحله پنجم با عنوان « خروج از ظلمت و رسیدن به نور » دارای یک قدم میباشد.
کسی که این قدمهای چهاردهگانه را به درستی و کامل طی کند از ظلمت به نور رسیده و از نفسانیات خارج میشود. ان شاء الله. بنابراین اتفاقی که در فرد میافتد اتفاق بسیار بزرگی است. عمل و رشد در این قدمها میتواند ثمر و نتیجه زندگی انسان باشد؛ چراکه عمری که خدا در این دنیا به انسان داده برای خروج از ظلمت و رسیدن به نور الهی است. بنابراین در طی این مراحل فرد نباید عجله کند؛ بلکه باید با حوصله و مطالعه کامل مطالب کتاب، قدم به قدم از ظلمت نفس خارج شود.
کسی که اقدام به خودسازی در این قدمها میکند باید پس از انجام کامل هر قدم وارد قدم بعد شود هرچند بعضی از قدمهای بالاتر یک سال و حتی بیشتر طول بکشد. مهم این است که فرد در مسیر معنوی خود با برنامه در حال رشد باشد و مهم این است که فرد بداند در چه سطحی از معنویت قرار دارد و بداند که در هر شرایط و موقعیتی که قرار دارد چه حالتی باید داشته باشد و چه اعمالی را باید انجام دهد.
دقت به نکات زیر برای انجام بهتر و کاملتر قدمهای چهارده گانه ضروری است:
١- ارکان تعالی انسان، ترک گناهان و انجام واجبات، از بین بردن عیبهای اخلاق و ایجاد اخلاق نیک، محبت و ولایت ائمه (ع)، فهم و پذیرش حقایق توحیدی و داشتن ذکر و محبت و حضور قلب نسبت به خدا میباشد. با پیاده کردن قدمهای چهاردهگانه، فرد میتواند به طور عملی به تمام این موضوعات برسد. برای فهم کامل و صحیح قدمها، لازم است بخش اول هر مرحله که « شناسایی و روشهای عملی خروج از ظلمت » است به طور کامل مطالعه شود.
٢- با توجه به اینکه بسیاری از افرادی که این کتاب را مطالعه میکنند برنامههایی برای زندگی معنوی خود دارند، نیازی نیست از قدم اول شروع کنند. فرد میتواند از دو روش، قدمی را که با موقعیت معنویاش تناسب دارد مشخص کند. اول، با کمک فرد خبرهای که با مطالب این کتاب آشناست نقطه شروع خود را تعیین کند. دوم، با مطالعه مراحل و قدمهای مطرح شده، از قدمی شروع کند که هم اکنون حداقل دو سوم بندهای آن را انجام میدهد. اگر از قدمهای بعدی شروع کند، بر اثر فشار و سختی که در انجام اعمال برایش اتفاق میافتد ممکن است حالت ناامیدی یا دلزدگی به او دست دهد و اگر از قدمهای قبلی شروع کند حالت خستگی و احساس پیشرفت نکردن به او دست خواهد داد.
٣- در ابتدای هر قدم مشخص شده است که فرد در آن قدم باید به چه موضوعی تمرکز فکری داشته باشد. یعنی توجه خود را به چه موضوعی متوجه کرده و به سمت آن حرکت کند تا با انجام کارهایی که گفته شده به هدف آن قدم برسد. اصطلاحاً به این موضوع که باید بر آن متمرکز شود راهبرد گفته میشود. توجه به راهبرد و تلاش در جهت پیاده کردن آن در طی قدمی که در آن است بسیار مهم و ضروری است.
٤- هر قدم، تمام اقدامات قدمهای قبل را دارد هر چند به صورت محتوایی. بنابراین فرد باید دقت داشته باشد که آنچه در قدمهای قبل در او به وجود آمده نباید در قدمهای بعد ضعیف شود و هرچه در قدمها پیش میرود باید رشد و معنویتش قویتر شود.
٥- به عبارتهایی که در اول جملهها میآیند باید دقت شود. معنی این عبارتها با یکدیگر فرق دارند. عبارت « سعی شود » یا « میتواند » یعنی بایدی در این موضوع نیست و اگر آن موضوع به طور کامل اتفاق نیافتد اشکالی ندارد ولی باید برای انجام آن تلاش کند. بنابراین در بندهایی که عبارت « سعی شود » یا « میتواند » به کار نرفته، باید اعمال آن بند به طور کامل انجام شود.
٦- در هر قدم فرد میتواند مشابه اعمال همان قدم را که در کتابهای دیگر اخلاقی مطالعه کرده انجام دهد. اما باید دقت کند که اصل بر انجام همین اعمالی است که در این کتاب بیان شده و اعمال اضافی را نباید به قدری بر خود تحمیل کند که حالت دلزدگی در او ایجاد شود. اگر کسی اعمال بیشتری میخواهد انجام دهد بهتر است از قدم هفتم به بعد باشد؛ چراکه با توجه به مطالعاتی که تا این قدم داشته به قدری با مفاهیم اخلاقی آشنا شده که خودش تا حد زیادی میتواند تشخیص دهد چه اعمال بیشتری را برای بهرههای زیادتر انجام دهد. بنابراین بهتر است تا قدم هفتم از انجام اعمال اضافی خودداری کند.
تمام اعمال بیان شده در این وبلاگ اعمال عمومی هستند و اعمال خاص، توصیه نشده است. (غیر از ذکر یونسیه که در قدمهای آخر و بر اساس توصیه عرفا بیان شده است.) چراکه اعتقاد بر این است که اگر کسی اعمال این کتاب را با دقت و به درستی انجام دهد، برای خروج از ظلمتِ نفس نیاز به اعمال خاصی که حکم دارو را دارند ندارد. با انجام همین اعمال عمومی که به ترتیب خاصی کنار هم چیده شدهاند، فضای معنوی برای فرد ایجاد میشود که میتواند مراحل ظلمانی نفس را کنار گذاشته و به نورانیت حضور در محضر خدا برسد. ان شاء الله. برای این منظور دانستن مطالب زیر لازم و ضروری است:
توبه و عوامل بیدار کننده انسان
ترک گناهان و انجام واجبات و اهمیت آنها
کارهایی که به انسان در ترک گناهان کمک میکنند
تلاش شیطان برای به دردسر انداختن ترک کننده گناه
از بین بردن ریشههای گناهان و همه عیبهای اخلاقی در اعمال
برای از بین بردن ریشههای گناهان و همه عیبهای اخلاقی در اعمال توجه به مطالب زیر الزامی است:
از بین بردن رذایل اخلاق و اهمیت آن
روشهای عملی از بین بردن عیبهای اخلاقی
هدایت، تعالی و ارتباط با ائمه (ع)
روابط اجتماعی و از بین رفتن رذایل اخلاق
از بین بردن همه رذایل اخلاق، عُجب و محبتهای غیرالهی از قلب
برای از بین بردن همه رذایل اخلاق، عُجب و محبتهای غیرالهی از قلب توجه به مطالب زیر الزامی است:
پاکی قلب با از بین رفتن رذایل اخلاق و محبتهای غیر الهی
اطمینان و آرامش نتیجه تعالی معنوی
از بین رفتن همه رذایل با استقرار ائمه (ع) در وجود انسان
[1] - الکافی (ط- الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 100، حدیث 8
[2] - الکافی (ط- الاسلامیه)، جلد 8، صفحه 307، حدیث 477
[3] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 396، حدیث 1
[4] - مانند حدیث 11 از اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 197 و احادیث مشابه دیگر.
با آرزوی موفقیت برای همه علاقمندان به رشد و تعالی معنوی و الهی