حضور قلب و ارتباط با اجتماع
همانطور که بیان شد حضور قلب یک اتفاق قلبی است و امور ظاهری آن را از بین نمیبرد مگر آنکه فرد در کنترل فکر و جلوگیری از محبتهای غیر الهی ضعفی داشته باشد و توجه به امور مختلف از جمله توجه به مردم قلب او را تحت تأثیر قرار دهد.
از آنجا که انسان در هر صورت ناچار است با مردم ارتباط داشته باشد چراکه باید حداقل با همسر و فرزند و پدر و مادر خود ارتباط داشته باشد، چنانچه نتواند حالات معنوی خود را در میان مردم حفظ کند هیچوقت نمیتواند در معنویات رشد کند.
از طرف دیگر مطابق بیان آیات و روایات، تمام فعالیتهای دینی اجتماعی، دارای ثوابها، فضائل و رشد معنوی بسیاری هستند که قابل توجه است؛ مانند نماز جماعت، امر به معروف و نهی از منکر، حج، احترام و خدمت به برادران دینی، احترام و خدمت به پدر و مادر، تربیت فرزند، احترام و خدمت به همسر، انجام شعائر الهی و اموری از این قبیل که اگر کسی بخواهد روابط اجتماعی خود را قطع یا ضعیف کند به این فضائل نمیرسد.
چنانچه دقت شود به این امور و کارهای مشابه، آنقدر پاداش در نظر گرفته شده که قابل مقایسه با بسیاری از کارهای معنوی فردی نیست. بدیهی است که برای هر عملی که پاداش بیشتری در نظر گرفته میشود به خاطر شدت اهمیت و شدت تأثیرگذاری آن در کمال معنوی فرد است. علاوه بر این، همان طور که در بخشهای « اهمیت روابط اجتماعی در رشد معنوی و اخلاقی انسان » و « روابط اجتماعی و رذایل اخلاق » بیان شد فرد بیشترِ عیبهای اخلاقی خود را در ارتباط با دیگران میتواند از بین ببرد.
آنچه در ارتباط با دیگران باعث از بین رفتن حضورقلب میشود این است که توجه به دیگران باعث مشغول شدن ذهن فرد به آنها شده و مانع توجه به خدا و باعث غفلت میشود. به این ترتیب فرد از حضور قلب خارج شده و احساس کدورت و ظلمت میکند. برای حل این مشکل تا وقتی فرد نمیتواند خود را از بیتوجه شدن به خدا حفظ کند باید با کم کردن ارتباط با دیگران مشکل عدم حضور قلب خود را حل کند.
وقتی کسی میخواهد دارای حضور قلب شود در اوایلی که تلاش میکند حضور قلب داشته باشد اگر نمیتواند ذهن و قلب خود را از غیر خدا خلوت کرده و با خدا انس و ارتباط قلبی برقرار کند، مجبور است ارتباطات ظاهری خود را با دیگران کم کند تا در تنهایی بتواند تمام وجود خود را به خدا اختصاص دهد. بنابراین در اوایل این مرحله در صورت ضعف فرد در ارتباط با خدا توصیه میشود اطراف خود را خلوت کند. وقتی فرد توانست حضور قلب را در خود ایجاد کند ارتباطات ظاهری خود را با مردم به اندازهای که میتواند باید افزایش دهد.
بنابراین خلوت گزینی، روال کلی نیست. چراکه در غیر این صورت باید رسول خدا (ص) و ائمه (ع) هم دائم از مردم کناره میگرفتند و حال آنکه ایشان که برای مؤمنین الگو هستند همواره در میان مردم و در ارتباط با آنها بودند.