امانتداری از خصوصیات اخلاقی رفتاری اجتماعی است و به معنی حفظ و نگهداری از چیزی است که متعلق به دیگری است. این خصوصیت از خیرخواهی و از خود گذشتگی سرچشمه گرفته و از مهمترین خصوصیات اجتماعی انسان است.
- ۰ نظر
- ۰۱ تیر ۰۲ ، ۰۹:۱۳
امانتداری از خصوصیات اخلاقی رفتاری اجتماعی است و به معنی حفظ و نگهداری از چیزی است که متعلق به دیگری است. این خصوصیت از خیرخواهی و از خود گذشتگی سرچشمه گرفته و از مهمترین خصوصیات اجتماعی انسان است.
عزت، قوی بودن و استحکامی درونی است که باعث استواری انسان در برابر مشکلات و امور مختلف میشود. کلمه عزت در اصل از عزاز (بر وزن اساس) به معنی زمین محکم و نفوذ ناپذیر گرفته شده است.
بزرگواری از خصوصیات اخلاقی و بزرگوارانه رفتار کردن از خصوصیات رفتاری انسان است. بزرگواری به معنی احساس بزرگیای در خود است که مانع از پرداختن به امور پست میشود. بزرگواری از معرفت، قوی بودن، از خود گذشتگی و مثبت بودن سرچشمه میگیرد. انسان بزرگوار با کنارهگیری از پستیها با شکوه و جلال شده و نزد دیگران شریف و محترم میشود.
از جمله کسانی که انسان باید با آنها ارتباط برقرار کرده و در ارتباط با آنها اموری را رعایت کند بزرگترهای معنوی هستند. بزرگترهای معنوی کسانی هستند که انسان از وجود آنها استفاده معرفتی و معنوی کرده و راه سعادت و کمال خود را از آنها یاد گرفته و با کمک آنها این راه را به شکل صحیحتر و راحتتری طی میکند.
همانطور که بیان شد حضور قلب یک اتفاق قلبی است و امور ظاهری آن را از بین نمیبرد مگر آنکه فرد در کنترل فکر و جلوگیری از محبتهای غیر الهی ضعفی داشته باشد و توجه به امور مختلف از جمله توجه به مردم قلب او را تحت تأثیر قرار دهد.
برای رسیدن به حالت حضور قلب به طور عملی و برای اینکه انسان بتواند آشفتگی روحی خود را از بین برده و خود را در درونش متمرکز کند و به ذکر قلبی که حقیقت ذکر و همان حضور قلب است برسد، ابتدا باید مطابق آنچه در بخش « تمرکز فکر و حضور قلب » در مرحله سوم بیان شد، اقدام به کنترل و تمرکز فکر کند. پس از آن، در این مرحله باید اقدام به تمرکز بر حقیقت خود کرده و پس از آن اقدام به توجه به خدا در درون خود نماید.
کرامت نفس به معنی بزرگواری و گرایش به برتریهاست. از آنجا که عالم ماده مرحله پایینی از عوالم است و تمایلات مادی تمایلات پست هستند، بزرگواری با برخلاف تمایلات مادی عمل کردن به وجود میآید. انسانی که میتواند بزرگوارانه از تمایلات حقیر و پست خود صرفنظر کند به کرامت نفس رسیده است. از آنجاکه عیبهای اخلاقی انسان مانند حرص، تکبر و حسد ریشه در گرایشهای پست دارند وقتی کسی عیبهای اخلاقی خود را کنار بگذارد در او کرامت نفس به وجود میآید.
یکی از بهترین راههای رسیدن به فضائل اخلاق و محبتهای الهی و یکی از بهترین و سریعترین راههایی که انسان را با خدا ارتباط داده و فرد را به توسعه وجودی میرساند انس و شباهت رفتاری، فکری و شخصیتی با ائمه (ع) است.
پس از آنکه انسان در تقوی و اراده خود چنان قوی شد که هیچ گناهی را با اراده خود انجام نداده و هیچ واجبی را با اختیار خود ترک نکرد، آمادگی آن را پیدا میکند که ریشههای گناهان را در خود از بین ببرد. ازآنجاکه رذایل اخلاق ریشه گناهان هستند و رذایل اخلاق در قلب انسان هستند در این مرحله فرد وارد محدوده قلب میشود.
برای خروج از ظلمت راه هایی وجود دارد که عالمان اخلاق و معنویت این راه ها را بیان کرده اند. دو روش برای خروج از ظلمت عبارتند از «راه عملی خروج از ظلمت در پنج مرحله» و «راه عملی خروج از ظلمت در چرخه تعالی» که در کلیات این دو راه در اینجا بیان می گردد.
مطابق آنچه در بخش «ابعاد وجود انسان» بیان شد آنچه در قلب انسان است در فکر او خود را نشان میدهد، پس هر چه در قلب جریان داشته باشد ذهن به آن مشغول میشود. بنابراین انسان به هر چیز محبت داشته باشد به آن توجه داشته و به آن فکر میکند و هر چه محبت بیشتر باشد توجه به آن چیز هم بیشتر است.
برای اینکه فرد بتواند عیبهای اخلاقی خود را کنار بگذارد ابتدا باید آنها را بشناسد. چنانچه کسی عیبهای خود را شناخته و راههای از بین بردن آنها را بداند میتواند آنها را از بین ببرد. با دانستن عیبهای اخلاقی، فرد نسبت به آنها حساس شده و توجه بیشتری به از بین بردن آنها میکند. یکی از مشکلات فردی که میخواهد عیوب اخلاقی خود را کنار بگذارد پیدا کردن عیبهای اخلاقی خود است. مهمترین روشهایی شناسایی عیبهای اخلاق موارد زیر هستند.
فهم، قابلیتی در انسان است که به وسیله آن حقایق و واقعیتها را به گونهای متوجه میشود که آنها را دانسته و ادراکی هر چند به صورت کلی نسبت به آنها پیدا میکند. قابلیت فهم با علم و تقوی قویتر میشود چراکه انسان با علم میداند و با پاکی بر اثر تقوی قدرت درک بیشتری پیدا میکند.
برای از بین بردن رذایل اخلاق، باید عیبهایی که در سه بخش وجود انسان به وجود آمده اصلاح و پاک شوند. به این شکل که در مرحله پایین آن، باید اعمال را اصلاح نمود و در مرحله بالاتر تفکر و اندیشه را پاک کرده و در مرحله بالاتر، قلب را از عیبها و حجابها پاک نمود. پاک شدن این سه بخش به روش خاصی است که در ادامه بیان میشود.
عُجب به معنی خودبینی است و از آنجا که تمام عیبهای انسان از توجه به خودیت خود و عدم توجه به خدا سرچشمه میگیرند، سرسلسله و اصل همه عیبها عُجب است. بنابراین سه رذیله حرص، تکبر و حسد از این رذیله سرچشمه میگیرند و از آنجا که این سه رذیله سرسلسله همه عیبها هستند عجب، مادر و سرمنشأ تمام عیبهای وجود انسان است.