روابط اجتماعی و از بین رفتن رذایل اخلاق
با توجه به مطالب بخشهای « اهمیت روابط اجتماعی در رشد معنوی و اخلاقی انسان » و « روش شناسایی عیبهای اخلاقی »، برای اینکه فرد از اجتماع استفاده کرده و رشد معنوی داشته باشد باید وقتی در جمعی قرار میگیرد، اموری که او را مُنفعل میکنند یعنی او را تحت تأثیر قرار داده و باعث عکسالعمل او میشوند، مورد دقت و بررسی قرار دهد تا بتواند اشکالات اخلاقی و رفتاری خود را پیدا کرده و اقدام به از بین بردن آنها کند.
برای اینکه فرد در ارتباط با دیگران به رفتارهای اشتباه دچار نشود باید وقتی منفعل شد هیچ عکسالعمل سریعی از خود نشان ندهد تا آرام شده و در فرصتی که به خود میدهد به آن موضوع بیشتر فکر کرده و منطقیتر تصمیم بگیرد. در این صورت میتواند اشکالات خود و یا اشکالاتی که در دیگران است را در فضایی آزاد و دور از خشم و تعصبات پیدا کرده و اقدام به اصلاح خود یا اصلاح رفتار دیگران نماید.
از مهمترین کارهایی که فرد میتواند انجام دهد تا به درستی تشخیص دهد که اشکال از خود اوست یا دیگران، این است که خود را به جای طرف مقابل قرار داده و از خود انصاف دهد. ائمه(G) در روابط اجتماعی به این دو موضوع، یعنی « خود را جای دیگران قرار دادن » و « انصاف دادن » اهمیت بسیاری دادهاند.[1]
با توجه به اینکه افراد مختلف با حالات متفاوت در اجتماع هستند فرد باید مراقب باشد از اجتماع اثر منفی نپذیرد و ایمان خود را حفظ کند؛ در این صورت میتواند در اجتماع رشد معنوی داشته باشد. برای این منظور باید در اجتماعات مؤمنین بیشتر وارد شود تا در ارتباط با آنها برای او زمینههای رشد و تعالی ایجاد شود. از آنجا که در اجتماع مؤمنین همه تلاش میکنند که ایمان خود را حفظ کنند توجه به این موضوع باعث انگیزه بیشتر فرد برای حفظ ایمانش میشود.
همچنین ارتباط مؤمنین با یکدیگر باعث میشود راههای حفظ و افزایش ایمان خود را از همدیگر یاد بگیرند. این دو اتفاق باعث میشود فرد راههای رشد معنوی خود را بهتر پیدا کرده و در جهت آن تلاش کند. از طرف دیگر مؤمنین به خاطر رحمتی که نسبت به هم دارند برای رفع مشکلات مادی و معنوی همدیگر تلاش کرده و یکدیگر را راهنمایی میکنند.
اگر فرد در اجتماعی قرار بگیرد که جزو مؤمنین نیستند، باید میزان تحمل و توان معنوی خود را در نظر گرفته و با توجه به آن، اگر نمیتواند ایمان خود را در آن اجتماع حفظ کند از آن دوری کند تا اینکه جمعهایی را پیدا کند که افراد آنها دارای تفکر و رفتارهای ایمانی باشند.
چنانچه فرد ناچار شود در اجتماعی قرار بگیرد که افراد آن بر او اثر منفی دارند، باید تا میتواند ارتباطات خود را با افرادی که برای او مشکلساز هستند محدود کند و تا میتواند با دقت در مسائل معنوی و انجام کارهای معنوی و اخلاقی، خود را در مقابل اثر منفی آنها قوی کند تا به جایی برسد که آنقدر در ایمان خود قوی شود که اثر منفی نپذیرفته و حتی بتواند بر روی آن جمع اثر مثبت داشته باشد. به تجربه دیده شده کسی که این سختی را تحمل کرده و خود را حفظ کند به خاطر ایمانی که دارد افراد آن جمع به او اعتماد کرده و نظر آنها در مورد او مثبت شده و باعث پیشرفت و موفقیت او میشوند.