انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

این وبلاگ جـهت ارائـه راهـکارهای عملـی و برنامه های کاربردی برای زندگی نورانی و به دور از ظلمت نفسانی تنظیم شده است.
این وبلاگ در تلاش است تا فرد مسیر معنوی حرکـت از خود تا خدا را بشناسـد و نسبت بـه موضوعات اخلاقی و معنوی در ابعـاد فردی و اجتماعی آگاه شود.

بایگانی

جایگاه معلم و روش ارتباط با آن

جمعه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۲۳ ب.ظ

علم در هر زمینه‌ای که باشد برای انسان روشن‌گر است و انسان را نسبت به آن موضوع آگاه و روشن می‌کند. بنابراین علم در هر زمینه‌ای که باشد فضیلت و برتری محسوب می‌شود چرا که کسانی که دانشی دارند به دلیل آگاهی و مسلط بودن بر موضوع مورد علم، به دیگران برتری دارند. این برتری باعث قوی‌تر شدن آنها نسبت به دیگران می‌شود.

در اولین آیاتی که بر پیامبر نازل شد، خداوند خودش را به عنوان معلم معرفی می‌کند و اولین فرمان خود را به پیامبر با موضوع خواندن آغاز می‌کند؛ و می‌فرماید «الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ»[1] یعنی «[خداوند] همان [است] که آموخت با قلم. آموخت به انسان آنچه را که نمی‌دانست.»

خداوند در قرآن می‌فرماید «لَقَدْ مَنَّ اللّه عَلَی الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ»[2]

یعنی «به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.» به این ترتیب خداوند بعثت انبیا را برای آموزش کتاب و حکمت معرفی کرده و پیامبر خدا (ص) خود را معلم دانسته و می‌فرماید «همانا من به عنوان معلم انسان‌ها مبعوث شده‌ام.»[3]

امام باقر (ع) در اهمیت آموزش علم می‌فرمایند: «کسی که به دیگری بابی از [علم نسبت به] خدایت را بیاموزد برای او مانند کسی است که به آن عمل کند و چیزی از اجر آن از او کم نمی‌شود و کسی که بابی از گمراهی را بیاموزد برای او مانند کسی است که به آن عمل کند و چیزی از جزای آن برای او کم نمی‌شود.»[4]

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «مثل عالمان و معلمان در زمین، مثل ستارگان در آسمان است که مردم در تاریکی‌های خشکی و دریا، به کمک آنان راه خود را پیدا می‌کنند و هرگاه این ستارگان خاموش شوند چه‌بسا راه یافتگان نیز گمراه شوند.»[5] این حدیث را می‌توان در مورد همه علوم در نظر گرفت و به طور خاص می‌توان در مورد علومی که باعث رشد و کمال معنوی و شخصیتی انسان می‌شود در نظر گرفت.

از آنجا که معلم باعث رشد فهم و فکر انسان است جایگاه ویژه و ارزشمندی دارد؛ بنابراین ارتباط صحیح با معلم از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

وظایف شاگرد نسبت به معلم

مهمترین وظایف شاگرد نسبت به معلم احترام گذاشتن و بزرگداشت اوست. امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «حق کسی که به تو علم یاد می‌دهد این است که او را بزرگ بداری و او را احترام کنی.»[6] پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «سه نفر را هیچ‌کس تحقیر نمی‌کند جز منافقی که نفاقش بر همگان آشکار باشد، کسی که موی خود را در اسلام سپید کرده است، آموزگار و معلّم خیر و نیکی و پیشوای عادل.»[7]

ائمه (ع) به راه‌های مختلف بزرگداشت و احترام معلم اشاره فرموده‌اند از جمله اینکه حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «به احترام پدر و معلّمت از جای خود برخیز، گرچه امیر و فرمانروا باشی.»[8] امام علی (ع) می‌فرمایند: «وقتی متعلمی (دانش‌آموز یا دانشجویی) وارد مجلسی می‌شود و می‌بیند استادش در میان آن جمع حضور دارد، به همه حضار سلام کند، اما برای استاد خود تحیت و احترام خاصی قائل شود.»[9]

یکی از مهمترین راه‌های احترام و بزرگداشت معلم تواضع است. امام صادق (ع) یکی از وظایف کسانی که علم می‌آموزند را در مقابل معلم خود تواضع معرفی کرده و می‌فرمایند: «در مقابل کسی که از او دانش می‌آموزید تواضع کنید.»[10] امام علی (ع) بر کوچک نکردن معلم تأکید فرموده و می­فرمایند: «کسی حق ندارد آن بنده‌ای را که خدا به او علم عطا کرده تحقیر کند؛ پس همانا خداوند او را کوچک نشمرده که به او علم عطا کرده است.»[11]

یکی دیگر از وظایف شاگرد نسبت به معلم خود اطاعت از اوست. پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که به کسی مسئله‌ای بیاموزد مالک و صاحب او می‌گردد. از حضرت سؤال شد: آیا در این صورت می‌تواند او را بفروشد؟ ایشان فرمودند: خیر ولی می‌تواند به او امر و نهی کند.»[12]

یکی از وظایف شاگرد نسبت به معلم خود خوب گوش دادن به کلام اوست. امام باقر (ع) می‌فرمایند: «وقتی به نزد عالمی رفتی حرص تو به شنیدن باید بیش از میل تو به سخن گفتن باشد و باید خوب گوش دادن را مانند خوب حرف زدن یاد بگیری و صحبت او را به خاطر کسی قطع نکنی.»[13]

یکی از اموری که در مقابل معلم به آن توجه شده روش حرف زدن با ایشان است. امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «اما حق کسی که تو را تعلیم می‌دهد بر تو آن است که در تعظیم و تکریم و احترام او کوتاهی نکرده، محضر و مجلس او را بزرگ شماری و به بهترین شکل به گفتار او در حال درس گوش دهی و با پیشانی باز از گفتار و درسش استقبال کنی. برای آنکه بتواند در آموزش تو موفق باشد تو خود نیز استاد را در این امر کمک کن به این ترتیب که در حال درس و شنیدن سخنان استاد، ذهنت را کاملاً آماده کن و دقت داشته باش و قلب و دلت را برای پذیرش آنچه می‌شنوی پاک بگردان و خاطراتت را در آن حال فراموش کرده به لذایذ و امور شهوانی فکر نکن و بدان که تو از طرف معلم و استاد رسالت داری تا آنچه را که از او می‌آموزی به غیر خودت منتقل نمایی و باید همان‌طور که شنیده‌ای به دیگران انتقال دهی و چیزی از آن کم یا به آن اضافه نکنی؛ و لا حول و لا قوه الا بالله.»[14]

پیامبر خدا (ص) دستور سؤال کردن از عالم را داده و می‌فرمایند: «با بزرگان مجالست کنید و از دانشمندان بپرسید و با حکیمان آمیزش کنید.»[15] امام علی (ع) در مورد روش سؤال کردن از معلم می‌فرمایند: «از جمله حقوق استاد بر تو این است که بسیار از او نپرسی و لباس او را نگیری.»[16] یعنی با اصرار از او نپرسی. حضرت علی (ع) در پاسخ به کسی که از مسئله‌ای سؤال کرد فرمودند «برای کسب دانستن و تفقه (عمیق نگری) بپرس، نه برای گیج کردن و آزار رساندن.»[17]

یکی از وظایف شاگرد نسبت به معلم این است که با او جَدَل نکند. امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «عالم را به جهت علم و دانشی که دارد تعظیم و احترام نما و با او نزاع و جدال مکن.»[18] امام رضا (ع) می‌فرمایند: «با عالمان مراء و جدال نکن که تو را از خود می‌رانند.»[19]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «از حقوق عالم آن است که او را سؤال پیچ نکنی و او را در پاسخ دادن به زحمت نیندازی و چون خسته شد به او اصرار نکنی … و رازش را فاش نسازی و نزد کسی از او غیبت نکنی و به دنبال لغزش و عیب او نباشی. اگر لغزید عذرش را بپذیری و بر توست که تا وقتی امر الهی را پاس می‌دارد به خاطر خدا او را بزرگ بشماری و تعظیم کنی، جلو‌تر از او ننشینی و اگر حاجتی دارد برای خدمتش از دیگران پیشی بگیری.»[20]

امام سجاد (ع) در ارتباط با وظایف شاگرد نسبت به استاد می‌فرمایند: «حقّ استاد تو این است که به او احترام گذاری، محضرش را با وقار و با ارزش شماری، با دقت به سخنانش گوش بسپاری، رویت به او باشد و به او توجّه نمایی، صدایت را بر او بلند نکنی، هرگاه کسی از او سؤالی کند تو جواب ندهی، بلکه بگذاری خودش جواب دهد. در محضر او با کسی سخن نگویی، در حضور او از کسی غیبت نکنی، اگر پیش تو از او بدگویی شود از وی دفاع کنی، عیب‌هایش را بپوشانی، خوبی‌ها و صفات نیکش را آشکار سازی، با دشمن او همنشینی نکنی و با دوستش دشمنی نورزی. هرگاه این کار‌ها را کردی فرشتگان خدا درباره‏ات گواهی دهند که تو برای رضای خداوند جلّ اسمه، نه برای مردم، نزد آن استاد رفته‌ای و دانش او را فرا گرفته‏ای.»[21]

پیامبر خدا (ص) در روایتی مراتب رفتار انسان با علم و عالم را با ترتیبی روشن بیان فرموده‌اند. مردی به حضور پیامبر خدا (ص) آمد و گفت هر چیزی در عالَم حقوق و قواعدی دارد؛ نزد شما حق علم چیست؟ ایشان فرمودند «وقتی در محضر علم و عالم می‌نشینی ساکت باشی.» سؤال کننده پرسید: اگر سکوت کردم حق علم ادا شده است؟ حضرت فرمودند «حق دوم این است که مطلب علمی را خوب بشنوی.» سؤال کننده پرسید: بعد از شنیدن چه باید کرد؟ ایشان فرمودند «آن مطلب را خوب حفظ کنی و فراگیری.» سؤال کننده پرسید: بعد چه کنم؟ ایشان فرمودند «بعد به آموخته‌هایت عمل کنی.» سؤال کننده پرسید: بعد از عمل چه کنم؟ ایشان فرمودند «به دیگران بیاموزی.»[22]

 

وظایف معلم نسبت به شاگرد

علاوه بر وظایفی که شاگرد نسبت به معلم دارد معلم نیز وظایفی نسبت به شاگردان خود دارد که باید انجام دهد. امام صادق (ع) نرمی و علم‌آموزی را از وظایف معلم دانسته و می­فرمایند: «بر دانشمند است که هرگاه آموزش دهد درشتی و خشونت نکند و هرگاه کسی بخواهد به او علم آموزد ننگش نیاید.»[23]

امام سجاد (ع) یاد دادن علم خود به دیگران با نرمی و ملاطفت را از وظایف عالمان دانسته و می­فرمایند: «و امّا حق آنان که در یادگیری، رعیت (زیردست) تو هستند این است که برای خدای عزّوجل در دانشی که به تو ارزانی داشته و از گنجینه‌‌های خود بر تو ابوابی گشوده و سرپرست آنان فرموده است، پس اگر در آموزش مردم نیکی کنی و با آنان تندی نکرده و تنگ‌دلشان نسازی، خداوند از فضل و کرمش بر دانش تو می‌افزاید و اگر مردم را از دانش خود محروم ساخته و به هنگام درخواست آموزش، آنان را تنگ‌دل کنی بر خدا سزاوار است که دانش و صفای آن را از تو بگیرد و از جایگاه بلندی که در دل‌ها داری تو را پایین آورد.»[24]

پیامبر خدا (ص) تواضع را از وظایف معلم دانسته و می­فرمایند: «با استاد و با شاگرد خود تواضع کنید و دانشمندان سرکش مباشید.»[25]

پیامبر خدا (ص) از وظایف معلمان دینی توصیه کردن به خیر و نیکی دانسته و می‌فرمایند: «مردم پیرو شمایند و کسانی از اطراف سرزمین‌ها به سوی شما می‌آیند تا در دین تفقّه (تحقیق) کنند، پس هرگاه نزد شما آمدند آنان را سفارش به خیر کنید.»[26]

رسول خدا (ص) بیان علم و راه حق در زمان به وجود آمدن گمراهی و بدعت را از وظایف عالمان دین دانسته و می‌فرمایند: «هرگاه بدعت‌ها در میان امت من آشکار شود، بر عالم است که علمش را آشکار کند و هر که نکند لعنت خدا بر او.»[27]

ایشان پنج کار را از وظایف عالمان دین بیان کرده و می‌فرمایند: «تنها در محضر دانشمندانی نشینید که شما را از پنج چیز به پنج چیز فرا می‌خوانند: از دو دلی به یقین، از ریا به اخلاص، از دنیا خواهی به دنیا گریزی، از تکبر به فروتنی و از فریبکاری به خیر خواهی.»[28]



[1] - سوره علق، آیات 4 و 5

[2] - سوره آل عمران، آیه 164

[3] - شرح اصول کافی (ملا صدرا)، جلد 2، صفحه 95

[4] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 1، صفحه 35، حدیث 4

[5] - نهج الفصاحه، صفحه 340، حدیث 922

[6] - رساله حقوق امام سجاد (ع)

[7] - میزان الحکمه، جلد 8، حدیث 13896

[8] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 203، حدیث 18015

[9] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 9، صفحه 52، حدیث 10174

[10] - نهج الفصاحه، صفحه 386، حدیث 1160

[11] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏2، صفحه 44، حدیث 18

[12] - میزان الحکمه، جلد 8، حدیث 13895

[13] - میزان الحکمه، جلد 8، حدیث 13892

[14] - رساله حقوق امام سجاد (ع)

[15] - نهج الفصاحه، صفحه 429، حدیث 1300

[16] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 1، صفحه 37، حدیث 1

[17] - میزان الحکمه، جلد 5، حدیث 8049

[18] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏75، صفحه 309

[19] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏2، صفحه 137، حدیث 45

[20] - الخصال (شیخ صدوق)‏، جلد 2، صفحه 504، حدیث 1

[21] - میزان الحکمه، جلد 8، حدیث 13891

[22] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏2، صفحه 28، حدیث 8

[23] - میزان الحکمه، جلد 8، حدیث 13978

[24] - رساله حقوق امام سجاد (ع)

[25] - نهج الفصاحه، صفحه 392، حدیث 1185

[26] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏2، صفحه 62، حدیث 8

[27] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 1، صفحه 54، حدیث 2

[28] - میزان الحکمه، جلد 2، حدیث 2415

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی