اصلاح میان مردم و قهر کردن
اصلاح میان مردم از خصوصیات رفتاری اجتماعی است که با عبارت اصلاح ذاتالبین در روایات بیان میشود. این عبارت از سه کلمه تشکیل شده است؛ «اصلاح» از ماده صلح و نقطه مقابل فساد و تباهی است و به معنی از بین بردن نفرت و کینه در میان مردم است. «ذات» مؤنث ذو به معنی عین هر چیز و نفس آن است و «بین» برای حد فاصل میان دو چیز یا وسط آنها وضع شده است.[1] بنابراین «اصلاح ذاتالبین» به معنی اصلاح اساس ارتباطات و تقویت و تحکیم پیوندها و از بین بردن عوامل و اسباب تفرقه و نفاق است و در یک کلام به معنی آشتی دادن است.
اصلاح میان مردم از محبت و خیرخواهی سرچشمه میگیرد و با توانایی که فرد در ایجاد ارتباط با دیگران داشته و علم و توانمندی در رفع مشکلات آنها دارد میتواند میان افرادی که به هم خورده را اصلاح کند و آنها را با هم مرتبط کند. از آنجا که اساس روابط اجتماعی برقراری ارتباط افراد با هم است، اصلاح میان مردم از مهمترین امور در روابط اجتماعی است.
در مقابل وجود رابطه میان مردم، قهر کردن قرار دارد. قهر کردن به معنی قطع ارتباط است و از بدترین اشکالات در روابط اجتماعی است، چرا که روابط اجتماعی در صورتی برقرار میشود که میان افراد ارتباط وجود داشته باشد و با قهر کردن این ارتباط از بین میرود.
خداوند در قرآن میفرماید «انَّما الْمُؤْمِنُونَ اخْوَةٌ فَاَصْلِحُوا بَیْنَ اخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»[2] یعنی «جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند؛ پس میان برادرانتان صلح و آشتی برقرار کنید و از خدا پروا داشته باشید؛ امید است که مورد رحمت قرار گیرید.» امام علی (ع) میفرمایند: «آن چیزی که اساس دین و ایمان را ریشهکن میکند دشمنی و تفرقه میان مسلمانان است.»[3]
امام علی (ع) میفرمایند: «بپرهیزید از دوری و قطع رابطه با هم.»[4] ایشان میفرمایند: «انسان مؤمن با عطوفت است، با دیگران زیاد اُلفت میگیرد و دیگران نیز به راحتی با او مأنوس و همدم میشوند.»[5] امام کاظم (ع) میفرمایند: «برای ابلیس و لشکریانش دردی بالاتر از این نیست که مؤمنان برای رضای خدا به دیدار یکدیگر بروند.»[6]
امام علی (ع) میفرمایند: «کوشش در راه ایجاد صلح و آشتی میان مردم (یا اصلاح و بهبود وضع آنان) از کمال نیکبختی است.»[7] رسول خدا (ص) میفرمایند: «از خدا بترسید و میان همدیگر را اصلاح کنید.»[8] امام باقر (ع) میفرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که میان دو نفر از محبان و شیعیان ما دوستی و اُلفت دهد. ای مؤمنان! همواره با هم اُلفت و عطوفت داشته باشید.»[9]
امام کاظم (ع) میفرمایند: «خوشا به حال کسانی که میان مردم صلح و آشتی میدهند؛ آنان هستند که در روز قیامت مقربان درگاه الهی خواهند بود.»[10] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «کسی که در راه صلح و آشتی میان دو نفر گام بردارد تا زمانی که مراجعت کند فرشتگان خدا همواره بر او درود میفرستند و به او اجر و پاداش شب قدر عطا میگردد.»[11]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «آیا شما را به چیزی با فضیلتتر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاه نکنم؟ آن چیز اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه میان مردم مهلک و دین برانداز است.»[12] امام صادق (ع) میفرمایند: «هیچ عملی برای انسان بعد از انجام واجبات بهتر و بالاتر از اصلاح و سازش دادن میان مردم نیست.»[13]
امام علی (ع) به امام حسن و امام حسین (ع) فرمودند «شما و همه فرزندان و خاندانم و هر که این وصیتم به او میرسد را به تقوای الهی و نظم در زندگی و اصلاح میان مردم سفارش میکنم؛ چرا که از جد شما شنیدم که فرمودند: اصلاح ذاتالبین از عموم نماز و روزه بهتر است.»[14]
امام علی (ع) میفرمایند: «از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود، اصلاح دادن بین مردم از نماز و روزه یک سال بهتر است.»[15] امام کاظم (ع) اصلاح میان مردم را باعث تقرب الهی در روز قیامت بیان کرده و میفرمایند: «خوش به سعادت اصلاح کنندگان بین مردم که آنان همان مقربان روز قیامتاند.»[16]
امام صادق (ع) اصلاح میان مردم را بهترین صدقه بیان کرده و میفرمایند: «اصلاح میان مردم هرگاه با هم دچار اختلاف و دشمنی شوند و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شوند، صدقهای است که خداوند آن را دوست دارد.»[17] رسول خدا (ص) میفرمایند: «صدقه زبان، وساطت کردن در (رفع حوائج) مردم و تلاش برای خاموش کردن فتنه و صلح و آشتی دادن میان مردم است.»[18]
برای بقاء روابط محبتآمیز و ادامه روابط، آشتی دادن بین دو طرفی که دشمنی دارند یک ضرورت است. هر چه ارتباط بین افراد مهمتر باشد استحکام پیوند میان آنها نیز مهمتر است؛ بنابراین استحکام رابطه میان زن و شوهر به دلیل اهمیت خانواده، بسیار مهم است.
رسول خدا (ص) در مورد اصلاح میان زن و شوهر تأکید خاصی داشته و میفرمایند: «هر که برای سازش دادن میان زن و شوهر قدم بردارد خداوند متعال ثواب هزار شهیدی که به حقیقت در راه خدا به شهادت رسیدهاند به او عطا کند.»[19]
به دلیل شدت اهمیت رابطه خوب مردم با هم برای اصلاح میان آنها باید تمام تلاش خود را کرده و با هر وسیلهای که میتوان اقدام نمود. تا جایی که اگر لازمه اصلاح میان افراد دروغ گفتن باشد میتوان دروغ گفت و این دروغ گناهی ندارد.
رسول خدا (ص) میفرمایند: «به راستی که خداوند دروغی را که باعث اصلاح باشد دوست دارد و راستی را که موجب فساد شود دشمن دارد.»[20] امام صادق (ع) میفرمایند: «دروغ گفتن یک صفت زشت است جز در دو جا: یکی دفع شر ظالم و دیگر اصلاح و سازش دادن میان مردم.»[21]
امام صادق (ع) میفرمایند: «سخن سه گونه است: راست، دروغ و اصلاح میان مردم. به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح میان مردم چیست؟ فرمودند: از کسی سخنی درباره دیگری میشنوی که اگر سخن به گوش او برسد ناراحت میشود؛ پس تو آن دیگری را میبینی و برخلاف آنچه شنیدهای به او میگویی: از فلانی شنیدم که در خوبی تو چنین و چنان میگفت.»[22]
اگر برای اصلاح میان مردم لازم است مالی صرف شود بهتر است این کار انجام شود تا اختلاف از بین برود. امام صادق (ع) به مُفضَّل فرمودند «هرگاه میان دو نفر از شیعیان ما نزاعی دیدی از مال من غرامت بده.»[23] یعنی با پرداخت وجه مورد اختلاف، میان آنها را اصلاح کن. ایشان میفرمایند: «چون بین دو شیعه ما دعوائی مشاهده کردی با مال من به آن دعوا خاتمه بده.»[24]
یکی از راههایی اصلاح میان مردم و جلوگیری از اختلاف بین آنها این است که رابطه انسان با دیگران خوب باشد. مطابق احادیث از راههایی که باعث میشود رابطه انسان با دیگران خوب شود این است که فرد رابطه خود را با خدا خوب کند. امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که بین خود و خدایش را اصلاح کند خداوند بین او و مردم را اصلاح میکند.»[25]
یکی از رفتارهای بسیار زشت میان مردم قهر کردن است. قهر کردن در احادیث مورد مذمت قرار گرفته است. امام صادق (ع) میفرمایند: «دو نفر که به خاطر قهر و دوئیت از یکدیگر جدا میشوند قطعاً یکی از آن دو مستوجب لعنت و بیزاری خداوند است و چهبسا که لعنت شامل هر دوی آنها شود.»[26] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «اعمال مردم هر هفته دو بار در روزهای دوشنبه و پنجشنبه [بر ائمه (ع)] عرضه میشود و هر بنده مؤمن آمرزیده میشود مگر دو نفری که با یکدیگر عداوت و دشمنی دارند.»[27]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «هر دو مسلمانی که با هم قهر کنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتی نکنند، هر دو از اسلام بیرون روند و میان آنان هیچ پیوند دینی نباشد و هر کدام از آنها پیش از دیگری با برادرش حرف بزند، در روز حسابرسی زودتر به بهشت میرود.»[28] امام باقر (ع) میفرمایند: «دو نفر مؤمنی که بیش از سه روز (به عنوان قهر) از یکدیگر جدا میشوند از هر دوی آنها بیزارم.»[29]
امام حسین (ع) میفرمایند: «هر دو نفری که میان آنها کدورتی حاصل شود و یکی از آن دو پیشدستی کند و از دیگری حلالیت بطلبد فردا (نیز) در رفتن به بهشت بر او سبقت خواهد گرفت.»[30] امام صادق (ع) میفرمایند: «ملعون است ملعون است کسی که آشتی نمیکند با کسی که برای سازش و آشتی به سوی او که برادر دینی خود است پیشدستی کرده.»[31]
امام علی (ع) میفرمایند: «تا وقتی که دو مسلمان با هم قهر هستند و از یکدیگر فاصله دارند، شیطان [ابلیس] در حال سرور و شادمانی است.»[32] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره میکند [دقیقاً] در همان زمان در هر یک از زوایای منزل، یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگویند: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است.»[33]
امام علی (ع) میفرمایند: «اگر از کسی بَدت آمد و ناراحت شدی (زود) با او قهر نکن.»[34] چه بسیار واقعی که به دلیل هیجانی که در شرایط خاص به انسان دست میدهد دچار ناراحتی یا عصبانیت شده و تصمیم به قهر کردن میگیرد و به زودی پشیمان میشود.
در هر موضوعی که به انسان حالت هیجان دست داد بهتر است از عکسالعملهای هیجانی خودداری کرده و به خود فرصت دهد تا در شرایط مساعد و به دور از هیجان به موضوع بهتر فکر کرده و تصمیم درستی بگیرد. بعد از آرامش، با تصمیم درست رفتار صحیحتری را انجام خواهد داد؛ در غیر این صورت در آینده از رفتار خود پشیمان میشود.
[1] - مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی)
[2] - سوره حجرات، آیه ١٠
[3] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٧، صفحه ٥١، حدیث ٧
[4] - نهج البلاغه (ترجمه انصاریان)، نامه ٤٧، صفحه ٢٨٧
[5] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤١٣، حدیث ٩٤١١
[6] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٨٨، حدیث ٧
[7] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٥٢٢
[8] - نهج الفصاحه، صفحه ١٦٤، حدیث ٤٩
[9] - وسائل الشیعه، جلد ١٢، صفحه ٢١٦، حدیث ١٦١٢٢
[10] - تحف العقول، صفحه ٣٩٣
[11] - وسائل الشیعه، جلد ١٨، صفحه ٤٤١، حدیث ٢٤٠٠٦
[12] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٥١٧
[13] - وسائل الشیعه، جلد ١٨، صفحه ٤٤١، حدیث ٢٤٠٠٧
[14] - نهج البلاغه (ترجمه انصاریان)، نامه ٤٧، صفحه ٢٨٧
[15] - نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، نامه ٤٧، صفحه ٥٥٩
[16] - تحف العقول، صفحه ٣٩٣
[17] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٩، حدیث ١
[18] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٩٣، صفحه ١٣٦، حدیث ١٤
[19] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ٢٨٩
[20] - وسائل الشیعه، جلد ١٢، صفحه ٢٥٢، حدیث ١٦٢٢٩
[21] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٩، صفحه ٩٦، حدیث ١٠٣٢٣
[22] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٣٤١، حدیث ١٦
[23] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٩، حدیث ٣
[24] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٩، حدیث ٣
[25] - وسائل الشیعه، جلد ١٥، صفحه ٢٩٨، حدیث ٢٠٥٦٤
[26] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٣٤٤، حدیث ١
[27] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧١، صفحه ٢٣٦، حدیث ٣٧
[28] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٣٤٥، حدیث ٥
[29] - وسائل الشیعه، جلد ١٢، صفحه ٢٦٣، حدیث ١٦٢٦٠
[30] - اعلام الدین فی صفات المؤمنین، صفحه ١٨٣
[31] - وسائل الشیعه، جلد ١٦، صفحه ٢٨٠، حدیث ٢١٥٥٥
[32] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٣٤٦، حدیث ٧
[33] - منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى)، جلد ٥، صفحه ٣٠٨
[34] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٣٠٢، حدیث ٦٨٦٩