انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

این وبلاگ جـهت ارائـه راهـکارهای عملـی و برنامه های کاربردی برای زندگی نورانی و به دور از ظلمت نفسانی تنظیم شده است.
این وبلاگ در تلاش است تا فرد مسیر معنوی حرکـت از خود تا خدا را بشناسـد و نسبت بـه موضوعات اخلاقی و معنوی در ابعـاد فردی و اجتماعی آگاه شود.

بایگانی

بخشش مال و صدقه، سخاوت و بخل

پنجشنبه, ۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۱ ق.ظ

بخشش مال از بخشندگی و سخاوت انسان سرچشمه گرفته و بخل در مقابل سخاوت قرار دارد. انسان بخیل از بخشش خودداری کرده و همه چیز را برای خود می‌خواهد؛ بنابراین بخل یا خسیس بودن از خودخواهی انسان سرچشمه می‌گیرد و از بد‌ترین عیب‌های اخلاقی است. بخشش مال شکل‌های مختلفی دارد. یکی از انواع بخشش مالی صدقه دادن است.

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است. هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه بخشنده است و تنها کسی بخشنده است که از یقین و همت والا برخوردار باشد؛ زیرا بخشندگی پرتو نور یقین است. هر که هدف را بشناسد بخشش بر او آسان شود.»[1]

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بخشندگی بزرگ‌ترین خوی خداوند است.»[2] ایشان می‌فرمایند: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، بخشنده است و بخشش را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد.»[3] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «بهترین افراد شما بخشندگان شمایند و بدترین شما بخیلانتان.»[4] همچنین می‌فرمایند: «خدای تبارک و تعالی اسلام را به عنوان دین شما برگزید، پس با بخشندگی و خوش‌خویی ملازم آن باشید.»[5]

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «من ادب آموخته خدا هستم و علی ادب آموخته من است؛ پروردگارم مرا به سخاوت و نیکی کردن فرمان داد و از بخل و سخت‌گیری مرا بازداشت. در نزد خداوند عزّوجل چیزی منفور‌تر از بخل و بد ‌اخلاقی نیست. بد ‌اخلاقی عمل را ضایع می‌‏کند آنگونه که سرکه عسل را.»[6] همچنین می‌فرمایند: «شخص بخشنده به خدا نزدیک است، به مردم نزدیک است، به بهشت نزدیک است.»[7]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «به زیور بخشندگی و پارسایی آراسته شو، که این دو زیور ایمان‌اند و بهترین خصلت‌های تو هستند.»[8] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «خداوند تبارک و تعالی می‏فرماید: هیچ‌چیزی نیست مگر اینکه کسی را مأمور گرفتن آن کرده‏ام به جز صدقه که آن را با دست خودم به شتاب می‏گیرم.»[9] ایشان می‌فرمایند: «خداوند بندگان را به چیزی سخت‏‌تر از بذل و بخشش مال نیازموده است.»[10]

امام علی (ع) در سفارش به‏ فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع) می‌فرمایند: «همانا بهره تو از دنیایت‏ همان ‏است که ‏با آن ‏آخرتت‏ را بسازی. پس در راه حقّ خرج کن و خزانه‏دار دیگران مباش.»[11] امام حسین (ع) می‌فرمایند: «نه بخشش، دنیای پیش آمده را از میان می‌بَرَد و نه بخل دنیای پشت کرده را باقی می‌گذارد.»[12]

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «به خدا قسم سه چیز حق است: هیچ ثروتی بر اثر پرداخت صدقه و زکات کم نشد، در حق هیچ فردی ستمی نشد که بتواند تلافی کند اما خویشتن‌داری کرد مگر اینکه خداوند به جای آن به او عزت بخشید و هیچ بنده‌ای درِ خواهشی را به روی خود نگشود مگر اینکه دری از فقر به رویش باز شد.»[13]

بخشندگی و سخاوت از فضایل اخلاقی است که از فضایل دیگری مانند بزرگواری و شجاعت سرچشمه می‌گیرند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی از بزرگ‌منشی است.»[14] ایشان می‌فرمایند: «شجاع‌ترین مردم بخشنده‌ترین آنهاست.»[15] همچنین می‌فرمایند: «بخشندگی میوه خردمندی است و قناعت دلیل شرافتمندی.»[16] یعنی بخشندگی از بزرگواری، شجاعت و عاقل بودن سرچشمه می‌گیرد.

شخص بخشنـده به قـدری نـزد خدا فضـیلت و جایگـاه دارد که پیـامبر خـدا (ص) می‌فرمایند: «از خطای بخشنده بگذرید زیرا هر بار بلغزد خداوند دست او را می‌گیرد.»[17]

امام حسن مجتبی (ع) در مورد بخل می‌فرمایند: «بخل آن است که آدمی آنچه را بخشیده است تلف شده و آنچه را نگه دا‌شته شرف پندارد.»[18] ایشان می‌فرمایند: «بخیل، خزانه‌دار و جمع کننده برای وارثان خویش است.»[19]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخل ورزیدن به آنچه در دست داری بدگمانی به معبود است.»[20] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «برای [گنه‌کار بودن] بخیل همین بس که به پروردگارش بدگمان است. کسی که به جایگزینی انفاق و بخشش از طرف خداوند یقین داشته باشد، نیکو بخشش می‌کند.»[21] امام علی (ع) می‌فرمایند: «به درستی که بخل، ظلم و حرص، غریزه‌ها و تمایلات متعدد و پراکنده‌ای هستند که سوءظن به خدا آنها را جمع می‌کند.»[22]

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «جوان بخشنده خوش ‌اخلاق نزد خدای تعالی از پیر مرد بخیل عابدِ بد ‌اخلاق محبوب‌تر است.»[23] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «نادان بخشنده بر‌تر از عابد بخیل است.»[24] امام علی (ع) می‌فرمایند: «نگاه کردن به بخیل دل را سخت می‌کند.»[25]

بخل از بد‌ترین رذایل اخلاق است. امام هادی (ع) می‌فرمایند: «بخل، مذموم‌ترین خلق و خوی است.»[26] ایشان می‌فرمایند: «دو خصلت است که در مسلمان جمع نمی‌شود: بخل و بد ‌اخلاقی.»[27] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخل گردآورنده بدی‌‌ها و عیب‌‌هاست و آن افساری است که انسان با آن به سوی هر بدی کشیده می‌شود.»[28] امام رضا (ع) می‌فرمایند: «از بخل خودداری کنید چرا که‌ بخل آفتی است که در هیچ انسان آزاده و مؤمنی نیست، همانا بخل خلاف ایمان است.»[29]

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «از حرص بپرهیزید که پیشینیان شما در نتیجه حرص هلاک شدند، حرص آنها را به بخل وادار کرد و بخیل شدند، به قطع رحم وادار کرد و با خویشاوندان قطع رابطه کردند، به بدی وادارشان کرد و بدکار شدند.»[30] بنابراین حرص از عواملی است که باعث بخل می‌شود.

بخشش به دیگران می‌تواند بخشش مالی باشد یا هر بخشش دیگری که انسان برای آن وقت یا توان صرف می‌کند و چیزی از خود مایه می‌گذارد. همه این موارد از بخشندگی انسان سرچشمه می‌گیرند. پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد. عرض شد: چه کسی توان این کار را دارد؟ حضرت فرمودند: برداشتن چیز‌های آسیب‌رسان از سر راه، صدقه است؛ نشان دادن راه به دیگری صدقه است، عیادت از بیمار صدقه است، امر به معروف صدقه است، نهی از منکر صدقه است و جواب سلام را دادن صدقه است.»[31]

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هر کار نیکی صدقه است.»[32] ایشان می‌فرمایند: «بر‌ترین صدقه این است که شخص مسلمان علمی بیاموزد و سپس آن را به برادر مسلمان خود یاد دهد.»[33] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «فهماندن سخن به ناشنوا، بی‌آنکه از این کار به ستوه آیی، صدقه‏ای‏ گواراست.»[34]

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «صدقه‌ای که خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم هرگاه رابطه‏شان تیره شود و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شوند.»[35] رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «بر‌ترین صدقه، صدقه زبان است که با آن از ریختن خون‌ها جلوگیری کنی و پیشامد ناخوشایند را دفع کنی و به برادر مسلمانت سودی برسانی.»[36]

علاوه بر نیک بودن انواع بخشش، انواع بخل‌ها خطا هستند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخل ورزیدن نسبت به پرداخت آنچه خداوند سبحان (از اموال) واجب کرده است زشت‌‌ترین نوع بخل است.»[37] امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «بخیل [در بد‌ترین حالت خود] کسی است که در پرداخت آنچه خدا به او واجب کرده است بخل ورزد.»[38] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخیل‌ترین مردم کسی است که مال خویش را از خود دریغ دارد و برای وارثانش بگذارد.»[39]

بخشندگی زمانی بخشش واقعی است که خصوصیاتی داشته باشد. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «بخشنده، بخشنده نباشد مگر آنکه سه خصلت داشته باشد: در توانگری و تنگدستی مال خود را ببخشد، آن را به کسی که مستحق است ببخشد و تشکری که در برابر خوبی خود به کسی دریافت می‌کند بیشتر و ارزشمند‌تر از آن چیزی بداند که به او داده است.»[40] اگر تشکر فرد را از عمل خود بهتر بداند در این صورت منت نگذاشته و ثواب عملش را ضایع نمی‌کند.

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخششی که از روی ترس یا به امید تلافی نباشد بخشش واقعی است.»[41] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشنده (حقیقی) کسی است که چیزی را بخشد که از بخشیدن امثال آن دریغ می‌شود.»[42]

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی آن است که بدون ‌خواهش کسی صورت گیرد، اما آن بخشندگی که در مقابل درخواست انجام گیرد ناشی از شرمندگی و برای فرار از نکوهش است.»[43] یعنی بهتر است قبل از خواهش دیگران اگر نیاز آنها را می‌داند به آنها ببخشد.

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بخشنده‏‌ترین مردم کسی است که جان و مال خود را در راه خدا ببخشد.»[44] ایشان می‌فرمایند: «بخشنده کسی است که در اموال خود و برای رضای خدا بخشندگی داشته باشد کسی که در راه معصیت خدا دست و دل باز باشد بارکش خشم و ناخشنودی خداست؛ چنین کسی بخیل‌ترین مردم نسبت به خود است چه رسد به دیگران.»[45]

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی آن است که نفس بنده از طلب حرام صرف‌نظر کند و هرگاه به مال حلالی رسید، با رضایت خاطر آن را در راه طاعت خدای عزّوجل خرج کند.»[46] پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بخشنده‌ترین مردم کسی است که زکات مال خود را بپردازد.»[47]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی آن است که مال خود را بذل و بخشش کنی و در برابر ثروت دیگران پارسایی نشان دهی.»[48] یعنی چشم به ثروت دیگران نداشته باشی. ایشان می‌فرمایند: «چشم پوشیدن از آنچه در دست مردم است بالا‌تر از بخشندگی است.»[49]

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «خداوند از کسی که در زمان حیات خود بخیل باشد و در هنگام فرا رسیدن مرگش بخشنده شود، نفرت دارد.»[50] ایشان می‌فرمایند: «بر‌ترین صدقه آن است که وقتی سالم هستی و به زندگی امید داری و از دچار شدن به فقر می‏ترسی، صدقه بدهی و نگذاری که وقتی جانت به لب رسید (هنگام مرگ) بگویی: این مقدار مال فلان باشد و آن قدر مال بهمان؛ چون در آن هنگام (وقتی از دنیا رفتی بالاخره) مالِ فلان و بهمان خواهد شد.»[51]

سخاوت، بخل و بخشش اثراتی در زندگی دنیوی و اخروی انسان دارد. پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزدیک است.»[52] امام علی (ع) می‌فرمایند: «شما از چیزی که بخشیده‏اید سود بیشتری می‏برید تا کسی که آن را به دست آورده ‏است.»[53] سودی که انسان می‌برد اجر اخروی، رشد معنوی و خیر دنیوی است.

بخشندگی از اخلاق حسنه است و باعث عزت و نیکی‌هایی در انسان می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی، دوستی می‏آورد و اخلاق را می‏آراید.»[54] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «کسی که از بخل (و تنگ ‌نظری) دوری کند به شرافت و بزرگی می‌رسد.»[55] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخل عیب و ننگ است.»[56] ایشان می‌فرمایند: «بخشندگی عزتی است نقد.»[57] همچنین می‌فرمایند: «بخشندگی از بزرگ‌منشی است.»[58] همچنین ایشان می‌فرمایند: «بخشندگی پوشاننده عیب‌هاست.»[59]

بخل و سخاوت علاوه بر خصوصیات اخلاقی، بر روابط اجتماعی و دوستی میان افراد اثر دارد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی تخم دوستی می‌افشاند.»[60] ایشان می‌فرمایند: «هیچ‌چیز مانند بخشندگی، مدارا و خوش‌خویی جلب محبت نمی‌کند.»[61] همچنین ایشان می‌فرمایند: «بخشندگی میوه صمیمیت می‌دهد.»[62]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی مرد او را محبوب دشمنانش می‌کند و بخلش او را نزد فرزندانش هم منفور می‌سازد.»[63] ایشان می‌فرمایند: «بخشندگی زیاد، بر شمار دوستان می‌افزاید و دشمنان را به آشتی می‌کشاند.»[64] همچنین می‌فرمایند: «آقایان مردم در دنیا بخشندگان‌اند و در آخرت پرهیزکاران.»[65]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخیل هیچ دوستی ندارد.»[66] ایشان می‌فرمایند: «خسیس بودن بیش از حد، جوان‌مردی انسان را لکه‌دار می‌کند و برادری را تباه کرده و از بین می‌برد.»[67] همچنین می‌فرمایند: «شخص بخیل میان دوستان و عزیزان خود خوار و ذلیل است.»[68]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی تهیدست، او را ارجمند می‌سازد و بخل توانگر خوارش می‌کند.»[69] ایشان می‌فرمایند: «بخشندگی نگهبان آبروهاست.»[70] امام رضا (ع) می‌فرمایند: «بخل آبرو را می‌برد.»[71]

کسی که مال خود را در راه خوب خرج نکند مجبور می‌شود در راه باطل خرج کند. پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که مال خود را به اختیار از نیکان دریغ کند، خداوند مالش را به اجبار، نصیب بدان گرداند.»[72] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هیچ بند‌ه­ای نیست که از خرج کردن یک درهم در راهی که حق آن است دریغ کند مگر اینکه دو درهم به ناحق خرج کند.»[73] امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «از خرج کردن در راه طاعت خدا دریغ مکن که دو چندان آن را در راه معصیت خدا خرج خواهی کرد.»[74]

بخل و نبخشیدن فقر می‌آورد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «کسی که از ترس فقر و نداری بخل ورزد در حقیقت در فقر و نداری خود عجله کرده است.»[75] ایشان می‌فرمایند: «در شگفتم از بخیل که فقر و نداری را که از آن گریزان است با شتاب به سوی خود فرا می‌خواند و توانگری و ثروتی را که در پی آن است از دست می‌دهد. او در دنیا مانند تهیدستان به سر می‌برد و در آخرت از او همچون توانگران حسابرسی می‌شود.»[76]

بخل و سخاوت اثرات آخرتی هم دارد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «انسان بخشنده در دنیا ستوده است و در آخرت نیک‌بخت.»[77] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هر که یکی از این کار‌ها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را برای او واجب می‌‏گرداند: انفاق در تنگدستی، گشاده رویی با همگان و رفتار منصفانه.»[78] رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «بخشندگی یکی از درختان بهشت است که شاخه‌های آن در دنیا آویزان است بنابراین هر که بخشنده باشد به یکی از شاخه‌های آن آویزان شده و آن شاخه او را به طرف بهشت می‌کشاند.»[79]

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بهشت بر کسی که (بر مردم) منت می‌گذارد و نیز بر انسان بخیل و سخن‌چین حرام شده است.»[80] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخیل در دنیا دچار مذمت و نکوهش و در آخرت گرفتار عذاب و سرزنش است.»[81]

رسول خدا (ص) به عدی بن حاتم طائی فرمودند: «عذاب سخت از پدر تو، چون بخشنده بود، دفع شد.»[82] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «روشنایی دل را جستجو کردم و آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم و گذر از صراط را جستجو کردم و آن را در صدقه دادن یافتم و نورانیت چهره را جستجو کردم و آن را در نماز شب یافتم.»[83]

بخشش و بخل اثرات معنوی برای انسان دارد و دارای پاداش و جزاست. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که یک درهم در راه خدا بدهد، خداوند برایش هفتصد ثواب بنویسد.»[84] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «یک درهم صدقه دادن از یک روز روزه مستحبی بر‌تر و بالا‌تر است.»[85]

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.»[86] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی، گناهان را پاک می‌کند و محبت دل‌ها را جلب می‌کند.»[87] ایشان می‌فرمایند: «با صدقه و صله‌رحم، گناهان خود را پاک کنید و خود را محبوب پروردگارتان گردانید.»[88]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «صدقه، سپری است در برابر آتش [جهنم].»[89] پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «آیا شما را از چیزی خبر ندهم که اگر به آن عمل کنید شیطان از شما دور شود چندان که مشرق از مغرب دور است؟ عرض کردند: چرا. فرمودند: روزه روی شیطان را سیاه می‌کند، صدقه پشت او را می‌‏شکند، دوست داشتن برای خدا و همکاری در کار نیک ریشه او را می‌‏کند و استغفار شاه رگش را می‌‏زند.»[90]

بخل و سخاوت اثرات دنیوی و فردی هم دارد. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «مردم بیش از آنکه با عمر خود زندگی کنند، با احسان و نیکوکاری خود زندگی می‌کنند و بیش از آنکه به سبب فرا رسیدن اجل خود بمیرند بر اثر گناهان خود می‏میرند.»[91]

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «آدم بخیل کمتر از همه مردم آسایش دارد.»[92] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بر شما باد به بخشندگی و خوش اخلاقی که این دو خصلت روزی را زیاد می‌کند و موجب دوستی می‌شود.»[93] ایشان می‌فرمایند: «بخیل بیشتر از آنچه از مالش خودداری می‌کند از آبرویش می‌بخشد و از دین خود چندین برابر دارایی و ثروتش تباه می‌کند.»[94] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هر که در روز و یا شب صدقه بدهد اگر روز است روز و اگر شب است شب، خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور می‌کند.»[95]

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «صدقه به موقع و نیکوکاری و نیکی با پدر و مادر و صله‌رحم، بدبختی را به خوشبختی تبدیل می‌کند و عمر را افزایش می‌دهد و از مرگ‏‌های بد جلوگیری می‌کند.»[96] ایشان می‌فرمایند: «صدقه بلا را برطرف می‌کند و مؤثر‌ترین داروست، همچنین قضای حتمی را برمی‌گرداند و درد و بیماری‏‌ها را چیزی جز دعا و صدقه از بین نمی‌‏برد.»[97] امام باقر (ع) می‌فرمایند: «کار خیر و صدقه، فقر را می‌بَرند، بر عمر می‌افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور می‌کنند.»[98]

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «صدقه، هفتاد نوع بلا را دفع می‏کند که ساده‏‌ترین آنها جذام و پیسی است.»[99] ایشان می‌فرمایند: «صدقه از مردن ‏بد و دل‌خراش جلوگیری می‏کند.»[100] امام علی (ع) می‌فرمایند: «روزی را با صدقه فرود آورید.»[101]

انسان باید بنای خود را بر این بگذارد که تا می‌تواند بخشش و سخاوت داشته باشد و حدود آن را نیز رعایت کند. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هیچ مالی هرگز بر اثر صدقه دادن کم نشد پس عطا کنید و نترسید.»[102] امام حسین (ع) می‌فرمایند: «چون دنیا چیزی به تو ببخشد تو هم آن را به همه مردم ببخش پیش از آنکه برود.»[103]

امام باقر (ع) در مورد بی‌چشم‌داشت صدقه دادن می‌فرمایند: «چیزی ‏عطا مکن به ‏این منظور که در مقابلِ آن مقدار بیشتری طلب کنی.»[104] پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بی‌چشم‌داشت صدقه دهید؛ زیرا چشم‌داشت اجر را از بین می‏برد.»[105]

امام باقر (ع) می‌فرمایند: «شیعیان علی (ع) کسانی هستند که در راه دوستی ما مال خود را به یکدیگر می‌بخشند و به دوستی ما با یکدیگر دوست می‌شوند، اگر به خشم آیند ستم روا نمی‌دارند و اگر خوشنود شوند زیاده‌روی نمی‌کنند، برای همسایگان برکت هستند و برای معاشرین خود سلامتی و آسایش‌اند.»[106]

امام صادق (ع) صدقه دادن پنهانی را توصیه کرده و می‌فرمایند: «به خدا سوگند صدقه نهانی بر‌تر از صدقه آشکار است و به خدا سوگند که عبادت نهانی بر‌تر از عبادت آشکار است.»[107] ایشان می‌فرمایند: «جلو چشم مردم صدقه نده تا از تو ستایش کنند؛ زیرا اگر چنین کنی پاداش خود را گرفته‏ای؛ بلکه اگر با دست راستت صدقه دادی دست چپت خبردار نشود؛ زیرا آن که به خاطر او پنهانی صدقه می‏دهی، پاداش تو را آشکارا خواهد داد.»[108]

بخشش اندازه و حدودی دارد که باید رعایت شود. امام حسن عسکری (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی اندازه‌ای دارد که اگر از آن فرا‌تر رود اسراف است.»[109] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «سخاوتمندِ کریم کسی است که اموال خود را به حق خرج کند.»[110] پس باید به درستی بخشش کرد.

امام حسن عسکری (ع) می‌فرمایند: «کسی که نبخشیدن [بجا] را بلد نباشد، بخشیدن به موقع را نیز بلد نیست.»[111] بنابراین انسان باید بداند در چه موقعیتی باید ببخشد و در چه موقعیتی نباید ببخشد.

بخشش از مال حرام معنی ندارد و پاداشی برای آن نیست. امام هادی (ع) می‌فرمایند: «به راستی که حرام، زیاد نمی‌شود و اگر زیاد شود برکت ندارد و اگر انفاق شود پاداش ندارد و اگر بماند توشه­ای به سوی آتش خواهد بود.»[112]

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «بخشندگی، آن ولخرجی نیست که اموال خود را نابجا حیف و میل کند، بلکه بخشنده کسی است که زکات و دیگر حقوق مالی را که خدای عزّوجل بر او واجب کرده بپردازد.»[113] ایشان در پاسخ به سؤال از مرز بخشندگی فرمودند: «حقوقی را که خداوند بر اموال تو واجب کرده است خارج کنی و آن را در جای خودش قرار دهی.»[114]

امام رضا (ع) ملاک دیگری برای بخشش بیان می‌کنند. ایشان می‌فرمایند: «از خود به اندازه‎ای برای برادرانت بخشش مکن که زیانش بر تو، بیش از سودش برای آنان باشد.»[115]

 



[1]- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٧، صفحه ١٧، حدیث ٧٥٢١

[2]- میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٤٩

[3]- نهج الفصاحه، صفحه ٢٩٣، حدیث ٦٩٠

[4]- بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٠، صفحه ٣٠٧، حدیث ٣٤

[5]- میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٥٣

[6] - مکارم الاخلاق (طبرسی)، صفحه ١٧

[7] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٧

[8] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٥٦

[9] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٤٧

[10] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ١٩٧٣

[11] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٣٠

[12] - سفینه البحار، جلد ٤، صفحه ١٠٧

[13] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٥، صفحه ٢٠٩، حدیث ٧٩

[14] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٦٦

[15] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٦٢

[16] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٦٦

[17] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٨٤

[18] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٧، صفحه ٢٣٨، حدیث ٨١٣٠

[19] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٩٢، حدیث ٦٥١١

[20] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٥٨٥

[21] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٧، صفحه ٢٨، حدیث ٧٥٥٩

[22] - تحف العقول‏، صفحه ١٢٩

[23] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٨٣

[24] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٨١

[25] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٥٩٦

[26] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٦٩، صفحه ١٩٩، حدیث ٢٧

[27] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٠، صفحه ٣٠٢، حدیث ٩

[28] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٧، صفحه ٢٩، حدیث ٧٥٦٠

[29] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٥، صفحه ٣٤٦، حدیث ٤

[30] - نهج الفصاحه، صفحه ٣٥٣، حدیث ٩٩٢

[31] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٧٤

[32] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٧٥

[33] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٩٩

[34] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٨٢

[35] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٩، حدیث ١

[36] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٩٦

[37] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٩٤، حدیث ٦٥٨١

[38] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٠٨

[39] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦١٦

[40] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٨٤

[41] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٩٧

[42] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٨٨

[43] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩٣

[44] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٨١

[45] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩٤

[46] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩٢

[47] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩٦

[48] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩٧

[49] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦١٩

[50] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩٨

[51] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٩٠

[52] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٤، صفحه ٤٠، حدیث ٩

[53] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٢١

[54] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٢

[55] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٥٩٠

[56] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٥٨٢

[57] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٦٩

[58] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٦٦

[59] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٦٧

[60] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٠

[61] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٦

[62] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧١

[63]- میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٦٤

[64]- میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٥

[65]- میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٥٥

[66]- میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٥٩٧

[67] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٩٤، حدیث ٦٥٧٨

[68]- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٩٣، حدیث ٦٥٥٤

[69]- میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٦٣

[70]- میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٦٨

[71]- میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٥٨٤

[72]- میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٥٦

[73] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٣، صفحه ٥٠٤، حدیث ٧

[74] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٥٩

[75] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٩٣، حدیث ٦٥٦٦

[76] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٥٩٨

[77] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٨٧

[78] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٣، حدیث ٢

[79] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٥٠

[80] - وسائل الشیعه، جلد ٩، صفحه ٤٥٣، حدیث ١٢٤٨١

[81] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٩٣، حدیث ٦٥٥٦

[82] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٩

[83] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٨٣٣

[84] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٤٦٢٤

[85] - من لا یحضره الفقیه، جلد ‏٢، صفحه ٨٤، حدیث ١٧٩٤

[86] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٤٤

[87] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٣

[88] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٣٩٥، حدیث ٩١٥٢

[89] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٤١

[90] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٤، صفحه ٦٢، حدیث ٢

[91] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ٨٧

[92] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦١٢

[93] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٧٤

[94] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٩٢، حدیث ٦٥١٦

[95] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال‏، صفحه ١٤٠

[96] - نهج الفصاحه، صفحه ٥٤٩، حدیث ١٨٦٩

[97] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٩٣، صفحه ١٣٧، حدیث ٧١

[98] - من لا یحضره الفقیه، جلد ‏٢، صفحه ٦٦، حدیث ١٧٢٩

[99] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٥٤

[100] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٤، صفحه ٢، حدیث ١

[101] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٣٦٧

[102] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٣٧

[103] - سفینه البحار، جلد ٤، صفحه ١٠٧

[104] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٢٦

[105] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٤٥٧

[106] - الخصال (شیخ صدوق)‏، جلد ٢، صفحه ٣٩٧، حدیث ١٠٤

[107] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٤، صفحه ٨، حدیث ٢

[108] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١٠٤١٤

[109] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٨٧

[110] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩١

[111] - میزان الحکمه، جلد ٢، حدیث ٢٩٩٢

[112] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٥، صفحه ١٢٥، حدیث ٧

[113] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٨٩

[114] - میزان الحکمه، جلد ٥، حدیث ٨٣٩٠

[115] - من لا یحضره الفقیه، جلد ‏٣، صفحه ١٦٨، حدیث ٣٦٣٣

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی