بیمار و روش ارتباط با آن
آنچه در مورد بیماران باید توسط دیگران انجام شود عیادت و پیگیری وضعیت او و کمک به او در صورت توان است. عیادت بیمار از وظایف مسلمانان نسبت به هم است و وظیفه مؤمنین نسبت به هم بیشتر است چرا که مؤمنین نسبت به هم مانند یک پیکره هستند.
رسول خدا (ص) میفرمایند: «مسلمان بر مسلمان پنج حق دارد: وقتی او را ببیند به او سلام کند، وقتی او را بخواند بپذیرد، وقتی بیمار شد عیادتش کند، وقتی بمیرد جنازهاش را تشییع کند و هر چه برای خود بخواهد برای او هم بخواهد.»[1]
آنچه از احادیث و روایات برمیآید این است که بیماران نزد خدا مقام و منزلت دارند و مورد توجه خدا هستند. امام صادق (ع) میفرمایند: «همانا در بهشت جایگاهی است که هیچ بنده ای به آن نرسد مگر با بلایی که به بدنش میرسد.»[2] ایشان میفرمایند: «بنده را نزد خدا مقام و منزلتی است که به آن نرسد مگر با یکی از این دو: از بین رفتن مال و داراییاش یا رسیدن بلایی به جسمش.»[3]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «انسان گاه دارای مرتبهای در پیشگاه خداوند است که با عمل خود به آن نمیرسد تا آنگاه که به ابتلای در جسم خود آزموده شود و بدین واسطه به آن مقام برسد.»[4]
ایشان میفرمایند: «تعجب میکنم از مؤمن به خاطر بیتابی او در مریضی. اگر مؤمن میدانست که مریضی او تا چه اندازه اجر و پاداش دارد یقیناً دوست میداشت که بیماری او تا زمان ملاقات خدای عزّوجل از بین نرود.»[5]
یکی از مهمترین اثرات بیماری پاک شدن گناهان است. امام رضا (ع) میفرمایند: «شخص مؤمنی که از مریضی بهبودی یابد در حسن و صفا مانند تگرگی سفید است که از آسمان بر زمین فرود میآید.»[6] امام علی (ع) میفرمایند: «هنگامی که خداوند بنده ای را گرفتار بیماری کند، به اندازه بیماری اش از گناهان او میکاهد.»[7]
علاوه بر اینکه بر اثر بیماری گناهان فرد از بین میرود اعمالی که در زمان سلامت انجام میداده و بر اثر بیماری نمیتوانسته انجام دهد برای او به بهترین شکل نوشته میشود. رسول خدا (ص) میفرمایند: «وقتی مسلمانی مریض میشود خداوند برای او بهتر از آنچه در حال سلامتی عمل میکرد اجر و پاداش مینویسد و گناهانش مانند برگ درختان فرو میریزد.»[8]
ایشان میفرمایند: «برای بیمار چهار ویژگی است: قلمِ تکلیف (به اندازهای که توان انجام آن را ندارد) از او برداشته میشود، خداوند به فرشته فرمان میدهد همه پاداش آنچه را در دوران تندرستی خویش انجام میداده بنویسید، بیماری او بر همه اندامش گذر میکند و گناهانش را از آن بیرون میبرد، پس اگر بمیرد آمرزیده شده میمیرد و اگر زنده بماند آمرزیده شده زندگی میکند.»[9]
نزدیکان بیمار وظایفی دارند که باید انجام دهند. مهمترین وظیفه آنها عیادت از بیمار و جویا شدن از احوال اوست. عیادت بیمار فضایل بسیاری دارد که در احادیث به آنها اشاره شده است. رسول خدا (ص) میفرمایند: «عیادت کننده بیمار، در رحمت خدا غوطهور میشود.»[10] ایشان میفرمایند: «وقتی مسلمانی از برادر مسلمان خود عیادت میکند در باغهای بهشتی است تا زمانی که بازگردد.»[11] امام صادق (ع) میفرمایند: «هر که به عیادت بیمار برود، هفتاد هزار فرشته او را مشایعت میکنند و برایش آمرزش میطلبند تا آنگاه که به منزل خود برگردد.»[12]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «خدای تعالی در روز قیامت میفرماید: ای پسر آدم! من بیمار شدم اما عیادتم نکردی؟ عرض میکند: پروردگارا چگونه تو را عیادت کنم حال آنکه تو پروردگار جهانیانی؟ میفرماید: مگر ندانستی که فلان بندهام بیمار شد و عیادتش نکردی، مگر نمیدانی که اگر به عیادتش روی، مرا نزد او مییابی؟»[13] با این حدیث میتوان گفت عیادت مریض زیارت خداوند است.
فرد عیادت کننده هنگام عیادت باید به نکاتی توجه داشته باشد. امام علی (ع) میفرمایند: «بزرگترین اجر و پاداش را آن عیادت کننده دارد که در نزد بیمار کمتر بنشیند و طول ندهد مگر آنکه خودِ مریض آن را بخواهد و به زبان آورد.»[14] یعنی خود مریض از او بخواهد که بیشتر پیش او بماند نه آنکه در معذوریت قرار گیرد.
یکی از وابستگان امام صادق (ع) گوید «یک نفر از یاران حضرت بیمار شد و ما عدهای از یاران امام برای عیادت او بیرون رفتیم. در راه با حضرت صادق (ع) روبرو شدیم. از ما پرسیدند: کجا میروید؟ عرض کردیم به عیادت فلانی. فرمودند: بایستید؛ ما ایستادیم. حضرت فرمودند: آیا سیبی، بِهی، تُرنجی، کمی عطر یا قطعهای عود با یکی از شما هست؟ عرض کردیم از این چیزها با خود نداریم. حضرت فرمودند: مگر نمیدانید که بیمار از اینکه چیزی برایش ببرند آرامش مییابد.»[15] بنابراین بهتر است عیادت کنندگان برای بیمار چیزی ببرند البته باید دقت کنند چیزی که میبرند با توجه به نوع بیماری او، برای او ضرر نداشته باشد.
علاوه بر عیادت، اطرافیان بیمار و کسانی که از بیماری او آگاهاند وظایف دیگری نیز دارند. رسول خدا (ص) میفرمایند: «کسی که به دنبال برآوردن حاجت یک بیمار برود خواه آن حاجت روا شود یا نه، همه گناهانش آمرزیده میشود همانند روزی که از مادر متولد شده است.»[16] با توجه به اینکه بیمار نمیتواند بسیاری از کارهای خود را انجام دهد، تلاش برای رفع مشکلات و نیازهای بیمار از وظایفی است که اطرافیان او و آگاهان از بیماری او به عهده دارند.
وظیفه دیگر اطرافیان، پرستاری از بیمار است. رسول خدا (ص) میفرمایند: «کسی که یک شبانه روز از یک بیمار پرستاری کند خداوند متعال او را (فردای قیامت) همراه با ابراهیم خلیل (ع) مبعوث میگرداند و مانند برق جهنده از پل صراط میگذرد.»[17]
از وظایف دیگر اطرافیان دعا کردن برای شفای بیمار است. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «بیماران را عیادت کنید و در تشییع جنازهها شرکت نمایید که این کار آخرت را به یاد شما میآورد و برای بیمار دعا کنید و بگویید: خدایا! او را به شفای خود شفا مرحمت فرما و به دوای خود مداوا فرما و از بلای خود او را در امان بدار.»[18]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «به افراد معلول و مبتلایان و جذامیان، زیاد چشم ندوزید زیرا این عمل باعث حزن و اندوه آنها میشود.»[19] از این حدیث میتوان فهمید از هر کاری که باعث ناراحتی بیمار به خاطر بیماری که دارد میشود باید پرهیز شود. این کارها را با توجه به شرایط مختلف و خصوصیات فرد بیمار میتوان فهمید.
علاوه بر وظایف اطرافیان، بیمار وظایفی دارد؛ از جمله آنها شکایت نکردن است. رسول خدا (ص) میفرمایند: «هر که یک شبانه روز بیمار شود و نزد عیادت کنندگانش شکایت نکند، خداوند او را در روز قیامت با خلیل خویش، ابراهیم خلیلالرحمن، برمیانگیزد تا مانند برقی پُر درخشش از صراط بگذرد.»[20]
امام صادق (ع) میفرمایند: «هر که شبی بیمار باشد و این بیماری را به جان بپذیرد و به خاطر آن خداوند را سپاس گذارد، آن شب برایش مانند عبادت شصت سال است.» از ایشان پرسیدند پذیرفتن بیماری چیست؟ فرمودند «بر آن صبر کند، دیگران را از آنچه در این شب بیماری بر او گذشته خبر ندهد و چون شب را به صبح آورد، خداوند را بر آنچه بوده است سپاس گوید.»[21] به این دلیل انسان باید از خدا به خاطر بیماریاش سپاسگزاری کند که بیماری، گناهان او را از بین برده و باعث رشد معنوی او شده است.
[1] - نهج الفصاحه، صفحه 634، حدیث 2272
[2] - میزان الحکمه، جلد 2، حدیث 1965
[3] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 257، حدیث 23
[4] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 78، صفحه 174، حدیث 11
[5] - وسائل الشیعه، جلد 2، صفحه 402، حدیث 2469
[6] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 78، صفحه 187، حدیث 44
[7] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 78، صفحه 176، حدیث 13
[8] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 78، صفحه 184، حدیث 35
[9] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه 193
[10] - نهج الفصاحه، صفحه 562، حدیث 1927
[11] - نهج الفصاحه، صفحه 322، حدیث 826
[12] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 3، صفحه 120، حدیث 2
[13] - نهج الفصاحه، صفحه 311، حدیث 775
[14] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 3، صفحه 118، حدیث 6
[15] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 3، صفحه 118، حدیث 3
[16] - وسائل الشیعه، جلد 2، صفحه 427، حدیث 2548
[17] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه 289
[18] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 2، صفحه 151، حدیث 1673
[19] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 72، صفحه 15، حدیث 6
[20] - من لا یحضره الفقیه، جلد 4، صفحه 16، حدیث 4968
[21] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 3، صفحه 116، حدیث 5