خصوصیات نوجوان: استقلالطلبی
تغییراتی که در زمینه بدنی و فکری در نوجوان اتفاق میافتد باعث میشود که احساس بزرگی کرده و بخواهد خود را از وابستگیهایی که نسبت به بزرگترها دارد جدا کند. این تمایل به روی پای خود ایستادن، حس استقلالطلبی است.
به مرور زمان که نوجوان از دوره کودکی فاصله میگیرد این حس بزرگی و استقلالطلبی قویتر شده و با تغییرات بدنی که در او رخ داده و بدن او شبیه به بزرگترها میشود بیشتر میخواهد به دیگران ثابت کند که بزرگ شده است؛ بنابراین با مستقل کردن خود از دیگران و عدم پذیرش هر آنچه آنها میگویند میخواهد خود را به اثبات برساند. طی این اتفاق، نوجوان میل به خودنمایی و مهم جلوه کردن پیدا میکند.
واضح است که والدین هم انتظار دارند نوجوان به هر مقدار که بزرگ میشود وابستگیهایش را از آنها کم کرده و خود بتواند کارهای خود را انجام دهد و برای زندگی خود تصمیم بگیرد. اگر نوجوانی به استقلال نرسد والدین او با مشکل مواجه میشوند چراکه همواره باید مسائل فرزند خود را به دوش بکشند. بنابراین والدین باید به نوجوان خود کمک کنند که به طور صحیح بزرگ شده و به استقلال برسد.
مزایا و معایب استقلالطلبی برای نوجوان
1- درک هویت و توانمندیها: تمایل به مستقل شدن در نوجوان باعث میشود که به خود با دید یک فرد مستقل نگاه کند و هویت خود را جستجو کرده و شخصیت و توانمندیهای خود را بیشتر دریابد.
2- روی پای خود ایستادن: بر اثر حس استقلالطلبی، نوجوان تمایل پیدا میکند که روی پای خود بایستد و بدون اتکا به بزرگترها با مسائل و مشکلات مواجه شود؛ بنابراین او آماده میشود تا زندگی مستقلی را پایهریزی کند و در آینده منشأ اثرات و اقداماتی برای زندگی خود و جامعه شود. واضح است که بدون داشتن حس استقلال کسی نمیتواند زندگی مستقلی را پایهریزی کرده و منشأ اثر شود.
3- تقویت اعتماد به نفس: چنانچه به حس استقلالطلبی نوجوان اهمیت داده شود و فضایی آماده شود که او به درستی به استقلال برسد حس اعتماد به نفس در نوجوان تقویت شده و در اتفاقات مختلف زندگی با قوت قلب عمل میکند.
4- ترس از مسئولیتها: با وجود اینکه نوجوان تمایل زیادی به استقلال دارد اما با توجه به ضعفی که در ادامه دوره کودکی در خود احساس میکند اغلب از مسئولیتهایی که همراه با استقلال و ارزیابی اوست میترسد. بنابراین او در انجام کارها راهی را پیشنهاد میکند که خودش بتواند آن را انجام دهد و در بسیاری از مواقع راهحلهای والدین و مربیان خود را نمیپذیرد و از آنها طفره میرود در حالی که به خاطر بیتجربگیها و جهلِ باقی مانده از دوران کودکی، اشتباهات زیادی دارد.
5- مقاومت و مخالفت با والدین: به خاطر حس استقلالطلبی، نوجوان میخواهد از قید و بندهای دوره کودکی که او را به خانوادهاش متصل کرده، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آن کند. از طرفی نیز شدیداً به خانواده وابسته و نیازمند است و میخواهد آنها توقعاتش را برآورده کنند. بنابراین حس استقلالطلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان میدهد.
روش رفتار صحیح والدین و مربیان با نوجوان با توجه به این ویژگی
نوجوان ابتدا به کودکی نزدیک بوده و به مرور زمان به بزرگترها شبیه میشود. هرچه نوجوان از کودکی خارج شده و به جوانی نزدیک میشود باید فضا برای استقلال او بیشتر آماده شود. میزان فضاسازی و دادن آزادی متناسب است با رشد فکری، شخصیتی و اجتماعی نوجوان و اینکه در مقابل خطرات ناشی از مستقل شدن چه مقدار میتواند خود را حفظ کند.
با وجود تمام تمایلی که نوجوان به استقلال از خانواده دارد او به شدت نیازمند محبت و توجه از سوی والدین خود است و راهنماییهای والدین در استقلالِ صحیح او، بسیار مهم و راهگشاست. بیتوجهی به حس استقلال طلبی نوجوان توسط والدین باعث میشود که نوجوان از والدین خود فاصله بگیرد یا در مقابل آنها سرکشی کند. این نوع رفتار نوجوان نشانهای از استقلالطلبی اوست نه خصومت و دشمنی. بنابراین والدین باید در این خواسته نوجوان با او همراهی کنند و با تشویق او به این اتفاق مهم و پرفایده، مانند کودکی که به او کمک میکنند تا راه رفتن بیاموزد و بتواند روی پای خود بایستد باید به او کمک کنند که به استقلال برسد و توانایی انجام کارهای بزرگتر را پیدا کند.
برای برخورد صحیح با این حس نوجوان، بهتر است همیشه با او با لحنی صحبت شود که احساس نکند برایش تصمیمگیری میشود. آزادی باید به تدریج و متناسب با رشدی که کرده به او داده شود و نظارت بر او غیرمستقیم باشد و اگر زمانی مشخص شود که از آزادی خود سوء استفاده میکند به او تذکر داده شود و در صورت ضرورت، محدود شود.
به خاطر حس استقلالطلبی، نوجوان نیاز به خلوت و حریم دارد. والدین نباید با دخالتها و کنجکاویهای غیرضروری به صورت مستقیم و غیرمستقیم او را بیش از حد کنترل کرده، خلوت او را از بین ببرند و ندانسته حس احترام متقابل بین خود و نوجوان خود را از بین برده و او را از خود دور کنند. بنابراین والدین باید به نوجوان اجازه دهند در خلوت و تنهایی خود، خودش با خیلی از مسائل کنار بیاید و مرتب در هر موضوعی وارد حیطه او نشوند چراکه نوجوان باید به مرور زمان یاد بگیرد با امور مختلف کنار بیاید و توانایی برخورد با آنها را پیدا کند.
حس استقلالطلبی و گرایش به دوستان در نوجوان، باعث میشود که گرایش و پایبندی شدیدی نسبت به گروه داشته باشد. این گرایش، در ابتدای دوره نوجوانی که نوجوان بیثباتتر است بیشتر است اما به مرور زمان که نوجوان مستقلتر میشود گرایش او نسبت به گروه کمتر میشود تا جایی که در اواخر دوره نوجوانی بسیاری از نوجوانان، گرایش به باند و گروه را از دست میدهند. در این میان راهنماییهای به موقع والدین و مربیان او را بهتر و سریعتر به این نتیجه میرساند که دوستان واقعی او خانواده و دلسوزان او هستند.