خوش رفتاری
خوش رفتاری از خصوصیات رفتاری بوده و به معنی رفتار خوب و مثبت با دیگران است. خوش رفتاری دامنه گستردهای دارد و شامل همه رفتارهایی که خوب ارتباط برقرار کردن با دیگران است میشود. بنابراین خوش رفتاری شامل تمام رفتارهایی مانند خوش رویی، خوش گویی، خوش برخوردی و … میشود.
خوش رفتاریهای مختلف با توجه به نوع رفتار با یکدیگر متفاوت میشوند. در این بخش تمام شاخههای خوش رفتاری طی قاعده کلیِ مثبت رفتار کردن با دیگران توضیح داده میشود و در بخشهای دیگر، انواع رفتارهای خوش بیان میشوند.
رسول خدا (ص) قواعد کلی خوش رفتاری را بیان فرموده و میفرمایند: «دوست داشتنیترین شما نزد خدا خوش اخلاقترین شماست، آنان که نرمخو و بیآزارند، با دیگران انس میگیرند و دیگران نیز با آنان انس و الفت میگیرند.»[1] امام صادق (ع) در پاسخ به پرسش از معنی خوش اخلاقی فرمودند «نرمخو و مهربان باشی، گفتارت پاکیزه و مؤدبانه باشد و با برادرت با خوش رویی برخورد کنی.»[2] طی این دو حدیث رابطه بین خوش اخلاقی و خوش رفتاری بیان شده است. آنچه از رفتارها که در نتیجه خوش اخلاقی بیان شده همگی از رفتار خوش و خوش رفتاری هستند.
خوش رویی، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند، هم در گفتار، هم در رفتار. در مقابل خوش رویی «ترشرویی»، «اخم کردن» و «عبوس بودن» قرار دارد. آغاز بسیاری از دوستیها روی خوش است. هنگام ارتباط برقرار کردن دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با یکدیگر رو به رو میشوند. هنگام رو در رو شدن دو نفر، رویارویی چهرهها نقش عمده در روش گفتار و رفتار و عمق ارتباط آنها با هم ایجاد میکند.
چهره باز و شکفته کلید محبت و دوستی است و چهره درهم و بسته، صمیمیت را از بین میبرد. وقتی دو نفر به هم میرسند و با رویی شاد و باز با هم برخورد میکنند در بین آنها حالات و رفتار مثبت اتفاق افتاده و حالات منفی از بین میرود. امام علی (ع) میفرمایند: «گشاده رویی سرآغاز نیکی است.»[3]
امام علی (ع) خوش رویی و دوستی با همه مردم را توصیه کرده و میفرمایند: «گشاده رویی و دوستیات را برای همه مردم و عدالت و انصافت را برای دشمنت به کار گیر.»[4]
عقلانیت، بزرگواری و کرامت نفس ریشه و اساس فضایل اخلاق است؛ تا جایی که رسول خدا (ص) نیز برای تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث شدهاند. امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: «خوب معاشرت کردن با مردم، رأس خرد است.»[5] امام علی (ع) یکی از موارد کرامت نفس را گشاده رویی دانسته و میفرمایند: «گشاده رویی تو نشانگر بزرگواری و کرامت نفس توست.»[6]
در مفاهیم اخلاقی آزاده بودن بسیار اهمیت داشته و از بلندترین مراتب رشد و کمال انسان به حساب میآید. امام علی (ع) میفرمایند: «گشاده رویی خوی آزاده است.»[7] در اهمیت گشاده رویی همین بس که امام صادق (ع) میفرمایند: «اهل بهشت چهار نشانه دارند: روی گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده.»[8] ایشان میفرمایند: «خداوند کسی را که با برادرانش با ترشرویی و چهره عبوس روبرو شود، دشمن میدارد.»[9]
در مورد خصوصیات رفتاری رسول خدا (ص) میفرمایند: «به هر که برخورد مینمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، سلام میکردند و اگر به جایی حتی برای خوردن خرمایی خشک دعوت میشدند آن را کوچک نمیشمردند. زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشادهرو بودند، بیآنکه بخندند همیشه متبسم بودند، بیآنکه اخمو باشند محزون بودند، بیآنکه از خود ذلتی نشان دهند متواضع بودند، میبخشیدند ولی اسراف نمیکردند، دلنازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بودند.»[10] چنانچه دقت شود بسیاری از موارد ذکر شده در این حدیث و بسیاری از احادیث دیگر در توضیح رفتار ائمه (ع) جزء خوش رفتاری است.
امام علی (ع) در مورد خصوصیات رفتاری رسول خدا (ص) میفرمایند: «او که خاتم پیامبران بود، بخشندهترین، پر حوصلهترین، راستگوترین، پایبندترین مردم به عهد و پیمان، نرم خوترین و خوش مصاحبتترین مردم بود، هر که بدون سابقه قبلی او را میدید، هیبتش او را میگرفت و هر که با او معاشرت میکرد و او را میشناخت دوستدارش میشد و هر که میخواست او را تعریف کند میگفت: نظیر او را پیش از او و پس از او ندیدهام.»[11]
خوش رفتاری اثرات مختلفی در زندگی انسان دارد از جمله آنها اثرات آخرتی است. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که برادر با ایمانش را با گفتن کلامی ملاطفتآمیز و غمزدا، مورد تکریم قرار دهد تا وقتی او شادمان است گوینده آن سخن همواره در سایه رحمت گسترده الهی به سر میبرد.»[12] حضرت زهرا (س) میفرمایند: «خوش رویی و لبخند در چهره مؤمن برای صاحب این لبخند موجب بهشت میشود و خنده در چهره دشمن عنود، صاحبش را از عذاب دوزخ نگه میدارد.»[13]
امام صادق (ع) میفرمایند: «نیکوکاری و گشاده رویی محبت میآورند و به بهشت میبرند و بخل و ترشرویی از خدا دور میکنند و به دوزخ میبرند.»[14] ایشان میفرمایند: «هر که یکی از این کارها را به درگاه خدا ببرد خداوند بهشت را برای او واجب میکند: انفاق در تنگدستی، گشاده رویی با همگان و رفتار منصفانه.»[15]
غیر از اثرات آخرتی، خوش رفتاری اثرات دنیایی هم دارد که در روایات به آنها توجه شده است. رسول خدا (ص) میفرمایند: «صلهرحم، خوش اخلاقی و خوش همسایگی، شهرها را آباد و عمرها را زیاد میکند.»[16]
از آثار خوش رویی ارتباط بهتر با مردم و رفع کینه و دشمنی و ایجاد محبت و دوستی است. امام علی (ع) میفرمایند: «گشاده رویی کینه را از بین میبرد.»[17] همچنین میفرمایند: «شکفته رویی آتش دشمنی را خاموش میکند.»[18] و میفرمایند: «خوش رویی رفیقان را [با انسان] انس میدهد.»[19] ایشان میفرمایند: «خوش رویی وسیله دوست یابی است.»[20] بنابراین گشاده رویی و نرم خویی راه نفوذ در دلهاست.
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «شما نمیتوانید، با مالتان، همه مردم را بهرهمند سازید، پس با آنان با روی خوش و گشاده برخورد کنید.»[21] امام علی (ع) میفرمایند: «زیبا خطاب کنید تا جواب زیبا بشنوید.»[22]
بعضی اتفاقات هستند که باعث ناراحتی و دشواری برای انسان میشوند توصیه شده هنگام مواجه شدن با این موارد با خوش رویی برخورد شود تا آن کار ارزش پیدا کند. امام علی (ع) میفرمایند: «با گشاده رویی و خوش رویی، بخشش ارزش پیدا میکند.»[23] رسول خدا (ص) میفرمایند: «گشاده رویی زینت بردباری است.»[24]
امام علی (ع) همیشه خوش رفتاری کردن باعث عادت کردن به آن و لذت بردن از آن میشود؛ چرا که انسان زیبایی را دوست دارد. ایشان میفرمایند: «خودت را به کارهای زیبا عادت بده که اگر به آنها عادت کنی برایت لذتبخش میشوند.»[25]
یکی از اموری که باعث خوش رویی و خوش رفتاری میشود خنده و شوخی است. امام صادق (ع) میفرمایند: «هیچ مؤمنی نیست جز اینکه در او دعابه هست.» از ایشان سؤال شد دعابه چیست؟ فرمودند «مزاح»[26] امام علی (ع) میفرمایند: «هرگاه رسول خدا (ص) یکی از اصحاب خود را غمگین میدیدند، با شوخی او را خوشحال میکردند.»[27]
امام صادق (ع) از یکی از یاران خود پرسیدند «شوخی کردن شما با همدیگر چگونه است؟» ایشان عرض کرد اندک است. فرمودند «اینگونه نباشید زیرا شوخی از خوش اخلاقی است و تو به آن وسیله برادرت را خوشحال و مسرور میکنی. همانا رسول خدا (ص) با کسی شوخی میکرد و میخواست که او را شاد و مسرور کند.»[28]
باید از شوخی بد و غلط پرهیز کرد و این در صورتی است که با بیاحترامی یا دشنام همراه باشد. امام باقر (ع) میفرمایند: «خداوند عزّوجل دوست دارد کسی را که در میـان جمع شوخی کند در صورتی که [در شوخی او] فحشی (بیاحترامی) نباشد.»[29] امام علی (ع) میفرمایند: «مبادا شوخی کنید که کینه آورد و دشمنی به جا گذارد و آن دشنام کوچک است.»[30]
علاوه بر این اگر اصول و قواعد اخلاقی در شوخی رعایت شود بهتر است. چنانچه به شوخیهای ائمه (ع) یا بعضی بزرگانِ معنوی دقت شود این اصول را رعایت میکردند. رسول خدا (ص) میفرمایند: «من شوخی میکنم، اما جز حق نمیگویم.»[31] امام صادق (ع) میفرمایند: «رسول خدا (ص) شوخی میکردند ولی جز حقّ چیزی نمیگفتند.»[32]
پیامبر خدا (ص) از دروغ هنگام شوخی نهی نموده و میفرمایند: «من برای کسی که بگومگو را رها کند هر چند حق با او باشد و برای کسی که دروغ گفتن را ترک کند اگر چه به شوخی باشد و برای کسی که اخلاقش را خوب کند، خانهای در حومه بهشت و خانهای در مرکز بهشت و خانهای در بالای بهشت ضمانت میکنم.»[33]
از مواردی که از آن نهی شده شوخی زیاد است. امام علی (ع) میفرمایند: «شوخی زیاد، ارج و احترام را میبرد و موجب دشمنی میشود.»[34] ایشان میفرمایند: «هر که زیاد شوخی کند نادان شمرده میشود.»[35] امام باقر یا امام صادق (H) میفرمایند: «شوخی بسیار آبرو را ببرد و خنده بسیار ایمان را به یک سو پرتاب کند.»[36] بنابراین از شوخی که در آن بیاحترامی باشد یا بیش از حد باشد یا حقی باطل شود نهی شده است.
علاوه بر اینها برای خنده مؤمن تبسم توصیه شده است و از قهقهه نهی شده است. امام صادق (ع) میفرمایند: «خنده مؤمن تبسم است.»[37] ایشان میفرمایند: «قهقهه از شیطان است.»[38]
[1] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٩، صفحه ١٥٠، حدیث ١٥٠٢١
[2] - من لا یحضره الفقیه، جلد ٤، صفحه ٤١٢، حدیث ٥٨٩٧
[3]- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٤، حدیث ۹۹۲۰
[4]- الخصال (شیخ صدوق)، جلد ١، صفحه ١٤٧، حدیث ١٧٨
[5]- بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٥، صفحه ١١١، حدیث ٦
[6]- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٤، حدیث ٩٩٣٣
[7]- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٤، حدیث ٩٩٢٢
[8]- مجموعه ورام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، جلد ٢، صفحه ٩١
[9]- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٨، صفحه ٣٢١، حدیث ٩٥٥٢
[10]- ارشاد القلوب الى الصواب (دیلمی)، جلد ١، صفحه ١١٥
[11]- بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ١٦، صفحه ١٩٠، حدیث ٢٧
[12]- الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٦، حدیث ٨
[13]- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١٢، صفحه ٢٦٢، حدیث ١٤٠٦٢
[14]- الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٣، حدیث ٥
[15]- الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٣، حدیث ٢
[16]- نهج الفصاحه، صفحه ٥٤٤، حدیث ١٨٣٩
[17]- الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٣، حدیث ٦
[18]- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٤، حدیث ٩٩٢٤
[19]- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٤، حدیث ٩٩٢٦
[20]- نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، حکمت ٦، صفحه ٦٢٥
[21]- الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٣، حدیث ١
[22]- غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٢، صفحه ٢٦٦، حدیث ٢٥٦٨
[23]- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٤، حدیث ۹۹۳۲
[24]- سفینه البحار، جلد ٣، صفحه ٥٨٧
[25]- نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد ٢٠، صفحه ٢٦٦، حدیث ۹۲
[26]- اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد ٤، صفحه ٤٨٦، حدیث ٢
[27]- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٨، صفحه ٤٠٨، حدیث ٩٨١٧
[28]- اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد ٤، صفحه ٤٨٦، حدیث ٣
[29] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد ٤، صفحه ٤٨٦، حدیث ٤
[30] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد ٤، صفحه ٤٨٧، حدیث ١٢
[31] - نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد ٦، صفحه ٣٣٠
[32] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٨، صفحه ٤٠٨، حدیث ٩٨١٨
[33] - الخصال (شیخ صدوق)، جلد ١، صفحه ١٤٤، حدیث ١٧٠
[34] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٥٩٧، حدیث ٧١٢٦
[35] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٥، صفحه ١٨٣، حدیث ٧٨٨٣
[36] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد ٤، صفحه ٤٨٨، حدیث ١٤
[37] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد ٤، صفحه ٤٨٦، حدیث ٥
[38] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد ٤، صفحه ٤٨٧، حدیث ١٠