خویشاوندان و روش ارتباط با آنها
خویشاوندان کسانی هستند که به صورت نَسَبی یا سَبَبی با انسان ارتباط دارند. خویشاوندان نَسَبی فامیلهای خونی انسان هستند که از وحدت خون و رحم یا به عبارتی دیگر از تولد یکی از دیگری به وجود میآیند (مانند پدر و فرزند) یا دو نفری که از یک منشأ متولد شده باشند. (مانند خواهر و برادر) خویشاوندان سَبَبی فامیلهایی هستند که از ازدواج به وجود میآیند. (مانند همسر و خویشان او)
خویشاوندان از نزدیک به دور درجهبندی میشوند. خویشاوندان نزدیک کسانی هستند که ارتباط بیشتر و نزدیکتری نسبت به انسان دارند مانند پدر، مادر، همسر و فرزندان و بعد از آنها برادر و خواهر، پدر بزرگها و مادر بزرگها و …. افراد با عنوانهای نزدیکتر مسئولیت و وظایف بیشتری نسبت به هم دارند.
صلهرحم از دو بخش صله از ریشه «وصل» به معنی پیوستن دو چیز و «رَحِم» به معنی خویشاوندان است. بنابراین صلهرحم به معنی پیوند خویشاوندان است. خداوند در حدیثی قدسی میفرمایند: «من خدای رحمان هستم. رَحِم را خلق کردم و نام آن را از نام خود گرفتم؛ پس هر که صلهرحم کند او را به رحمت خویش متصل سازم و هر که قطع رحم کند او را از رحمت خویش دور نمایم.»[1]
آنچه واجب است و نبود آن گناه است داشتن ارتباط با خویشاوندان است یعنی قطع کردن ارتباط با خویشاوندان گناه بوده و وصل کردنِ ارتباط قطع شده واجب است. حداقل صلهرحم آن است که در عرف گفته میشود «فلان فرد با خویشاوندش ارتباط دارد» و اگر طوری رفتار کند که بگویند «با آنها قطع رابطه کرده است» قطع رحم به حساب میآید.
بستگان در این رابطه با هم متفاوت هستند. مطابق بیان مراجع تقلید صلهرحمی که واجب است فقط در مورد خویشاوندانی است که در رحم با انسان شریک باشند؛ بنابراین فقط شامل بستگان نسبی شده و شامل نزدیکان سببی نمیشود. در میان بستگان نسبی هم کسانی که ارتباط دوری دارند را شامل نمیشود. به عبارت دیگر فقط کسانی را شامل میشود که در طبقات ارث قرار میگیرند مانند والدین، فرزند، عمو، خاله، عمه، دایی و فرزندان آنها.
معنی این کلام این نیست که انسان نباید با غیر اینها ارتباط داشته باشد؛ چرا که ارتباط با همه خویشاوندان ثواب بسیاری داشته و برکات فراوانی را برای انسان دارد؛ اما آنچه واجب است این است که انسان نباید با این طبقه از خویشاوندان قهر باشد. اگر ارتباط قطع شود و با هم قهر باشند قطع رحم محسوب شده و گناه کبیره است. برقرار کردن ارتباطی که واجب است و مانع قطع رحم میشود میتواند به شکلهای مختلف باشد.
در مورد دیگر فامیلها، خوب است با آنها ارتباط داشته باشد و اگر ارتباط میان آنها برقرار باشد به ثوابها و اثرات بسیار خوبی میرسند که احادیث آنها در ادامه بیان میشود. بنابراین آنچه در میان خویشاوندان به عنوان دید و بازدید اتفاق میافتد عملی مستحب است که اگر گناهی در روابط بین آنها اتفاق نیافتد منشأ خیرات و برکات بسیاری میتواند باشد و ثواب دارد و چنانچه در این دید و بازدیدها گناهی اتفاق بیافتد معصیت بوده و عقوبت دارد.
بنابراین آنچه واجب شرعی است و ترک آن گناه است قهر نبودن با خویشاوندان است و این برقراری ارتباط به هر ترتیبی که میتواند باید انجام شود؛ خواه به سلام کردنی یا نوشاندن جرعه آبی یا کارهای سختتر باشد. با توجه به شرایط خویشاوندان مختلف و نوع ارتباط آنها با هم، ممکن است قطع رحم شکلهای متفاوتی داشته باشد. انجام هر آنچه مانع از قطع رحم میشود برای فرد واجب است.
مطابق احادیث حتی با خویشاوندان گناهکار هم نباید قطع رحم کرد. معنی این موضوع این نیست که باید با آنها ارتباط دائم برقرار باشد بلکه همین که با هم قهر نباشند کافی است. نوع رفتار با اینگونه خویشاوندان به طوری که به گناه و قطع رحم مبتلا نشوند بستگی به زیرکی فرد دارد. بنابراین به دلیل مؤمن نبودن یا شبههناک بودن غذای آنها و مشکلات دیگر نمیتوان قطع رحم کرد بلکه باید راه حل پیدا کرد.
کسی که برای خدا ارتباط خود را با خویشاوندی کم کند خدا نیز به او کمک میکند که هم قطع رحم نشده و هم از او ضرر نبیند و هم این کم شدن ارتباط باعث بیداری و نهی از منکر او شود؛ اما خود فرد نیز باید زیرک بوده و راه حل را پیدا کند.
در احادیث به ارتباط مثبت و احترام و بزرگداشت خویشاوندان تأکید شده است. امام علی (ع) میفرمایند: «خویشاوندان خویش را اکرام نما؛ زیرا آنها در سختی و آسانی بهترین پشتیبان و کمک برای تو هستند.»[2] ایشان میفرمایند: «کسی که با خویشاوندان خود قطع رابطه کند، هیچ نزدیکی (و دوستیای) برای او نخواهد ماند.»[3] چرا که کسی که نتواند با خویشان خود که همخون او و پشتیبان او هستند ارتباط برقرار کند با دیگران هم نمیتواند ارتباط برقرار کند.
ارتباط با خویشاوندان از نظر فردی و اجتماعی محاسنی دارد که باعث تکامل افراد و جامعه مؤمنین میشود. وقتی فردی با بستگان خود ارتباط برقرار میکند ناچار است اخلاق بد خود را کنار گذاشته و حسن اخلاق پیدا کند چرا که در غیر این صورت از میان آنها رانده شده و مورد اعتراض و سرزنش آنها قرار میگیرد. از طرف دیگر هنگام ارتباط با خویشاوندان باید از خود برای آنها هزینه کند که این اخلاق نیک و از خود گذشتگی باعث تکامل شخصیتی و خروج از خودبینی و عجب که سرسلسله همه عیبهاست میشود.
وقتی واحدهای کوچک خویشاوندان با یکدیگر یکی باشند اجتماع کلی مؤمنین به قدرت و استحکام خواهد رسید. این اتحاد باعث تکامل جامعه و قدرتمندی آن خواهد شد. علاوه بر این، ارتباطات صحیح فامیلی باعث آمیخته شدن افراد تربیت نیافته با افراد تربیت یافته و مؤمن شده و در کل، باعث رشد و تربیت صحیح افراد جامعه میشود.
از دید برخی پزشکان، دیدار خویشاوندان، اقوام و دوستان، باعث احیای روابط عاطفی و انسانی بوده و از نظر روانی و رفتاری نیز تأثیر شگفتانگیزی بر مکانیسم عصبی انسان دارد و هورمونی در بدن ترشح میشود که موجب طول عمر، سلامتی و کاهش استرس میشود.
خداوند در قرآن میفرماید «إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ … وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ»[4] یعنی «همانا تنها خردمنداناند که عبرت میگیرند … و (خردمندان) کسانی هستند که آنچه خداوند به پیوند با آن فرمان داده پیوند میدهند و در برابر پروردگارشان خشیت دارند و از سختی حساب میترسند.» در روایات آمده است آنچه را که خداوند به وصل آن فرمان داده، صلهرحم، یعنی حفظ پیوندهای خانوادگی و همچنین حفظ پیوندهای مکتبی یعنی ارتباط دائم و عمیق با رهبران آسمانی است.
امام علی (ع) میفرمایند: «همانا صلهرحم از واجبات دین اسلام است و خداوند سبحان نسبت به بزرگداشت خویشان امر فرموده است.»[5] امام رضا (ع) میفرمایند: «کسی که با خویشاوندانش ارتباط نداشته باشد تقوای الهی را مراعات نکرده است.»[6]
با توجه به شدت اهمیت صلهرحم، رسول خدا (ص) میفرمایند: «به حاضر و غائب امتم تا آنها که در پشت مردان و رحم زنان هستند تا قیامت سفارش میکنم که صلهرحم کنند و اگر چه [خویشاوند او] تا یک سال راه از او دور باشد، زیرا این کار از دینداری است.»[7] یعنی هر که دیندارتر باشد صلهرحم برای او اهمیت بیشتری دارد.
امام علی (ع) میفرمایند: «ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، باز از خویشاوندان خود بینیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان انسان بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت میکنند و اضطراب و ناراحتی او را از بین میبرند و در هنگام مصیبتها نسبت به او پر عاطفهترین مردم هستند.»[8] ایشان میفرمایند: «خویشاوندانت را گرامی بدار چون آنها بال تو هستند که توسط آنها پرواز میکنی و ریشه تو هستند که به آن برمیگردی و دست تو هستند که به واسطه آن دفاع میکنی.»[9]
امام صادق (ع) میفرمایند: «به راستی صلهرحم و احسان، حساب [قیامت] را آسان کنند و از گناهان نگه دارند. با خویشان خود صلهرحم کنید و به برادران خود احسان کنید هرچند به سلام کردن خوب و جواب دادن خوب باشد.»[10]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «پیوند با خویشاوندان شهرها را آباد میکند و بر عمرها میافزاید هرچند انجام دهندگان آن از نیکان هم نباشند.»[11] ایشان میفرمایند: «کسی که با جان و مالش در پی صلهرحم برآید، خداوند متعال اجر صد شهید را به او عطا کند.»[12]
ارتباط با خویشاوندان به قدری بر انسان اثر دارد که امام صادق (ع) آن را از مکارم اخلاق دانسته است، مکارم اخلاقی که رسول خدا (ص) دلیل بعثت خود را اتمام آن معرفی میفرماید. امام صادق (ع) میفرمایند: «مکارم (اخلاق) ده چیز است؛ اگر میتوانی آنها را داشته باش: استقامت در سختیها، راستگویی، امانتداری، صلهرحم، میهماننوازی، اطعام نیازمند، جبران کردن نیکیها، رعایت حق و حرمت همسایه، مراعات حق و حرمت رفیق و در رأس همه، حیاست.»[13]
اما محور خویشاوندی دوستی و محبت است. یعنی خویشاوندانی که با هم دوستتر باشند پیوندشان قویتر است. امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: «خویشاوند کسی است که پیوند دوستی، او را نزدیک کرده باشد هرچند نسبتش دور باشد و بیگانه کسی است که از دوستی به دور است هرچند نسبتش نزدیک باشد؛ همین دست وقتی بشکند (و معیوب شود) آن را ببرند و از بدن جدا کنند.»[14] امام علی (ع) میفرمایند: «خویشاوندی به دوستی نیازمندتر است تا دوستی به خویشاوندی.»[15]
در کل میتوان گفت این همه تأکید به صلهرحم برای این است که از نظر فردی اخلاق نیک برای انسان به همراه دارد و در اجتماع، مؤمنین را قوی کرده مشکلات آنها حل میشود عقلها جمع شده و فرد را از خودبینی خارج میکند، شادیها افزایش یافته و در غمها یاور هم میشوند، باعث راهنمایی و راهیابی به حق میشود، انسان در میان دیگران کمتر خطا کرده و به درستی راه پیدا میکند. در تأکید بر این اثرات احادیث زیر در مورد برکات ارتباط با خویشان ذکر میشود.
فایدههای ارتباط با خویشاوندان
مطابق آنچه بیان شد صلهرحم به معنی قطع نبودن ارتباط با خویشاوندانی که مشخص گردید واجب است و قطع رحم و قهر کردن با آنها حرام است؛ اما پس از قطع نبودن ارتباط با خویشاوندان، در ارتباطی فراتر میتوان با آنها دید و بازدید و ارتباطی دائم داشته و آنها را مورد محبت قرار داد. این حد از صلهرحم مستحب بوده و آثار و برکاتی در زندگی انسان دارد. در این موضوع فتوای مراجع اندکی متفاوت است که برای احکام دقیق آن باید به مرجع تقلید خود مراجعه شود.
بیشتر احادیثی که در مورد فضایل صلهرحم بیان شده در مورد صلهرحم به معنی مستحب آن است. فضایل و برکات صلهرحمِ مستحب محدود به فامیلهای نسبی که از انسان ارث میبرند نیست و همه خویشاوندان را شامل میشود. بنابراین دید و بازدید و محبت به همه خویشاوندان اثرات مثبتی در زندگی انسان دارد که در احادیث زیر بیان میشود.
امام صادق (ع) فرمودند «صلهرحم انسان را خوش اخلاق، دست را با سخاوت، جان را پاکیزه و روزی را زیاد میکند و مرگ را به تأخیر میاندازد.»[16] ایشان میفرمایند: «صلهرحم اعمال را پاکیزه کرده، اموال را زیاد کند، بلا را برطرف ساخته و حساب (قیامت) را آسان کند و مرگ را به تأخیر اندازد.»[17]
امام علی (ع) میفرمایند: «صلهرحم نعمتها را فراوان میکند و سختیها را از بین میبرد.»[18] امام باقر (ع) میفرمایند: «صلهرحم کارها را پاک و زیاد کرده و بلا را بگرداند و اموال را بیفزاید و عمر را بلند کند و روزی را فراوان کند و نزد خانواده محبوبیت آورد، باید از خدا پروا کرد و صلهرحم نمود.»[19]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «مردمی که گناهکارند و نه نیکوکار، با صلهرحم اموالشان زیاد و عمرشان طولانی میشود؛ حال اگر نیک و نیکوکار باشند چه خواهد شد؟»[20] یعنی صلهرحم اثرات دنیایی خود را حتی برای کسانی که دیندار نیستند دارد.
امام رضا (ع) میفرمایند: «صلهرحم باعث افزایش مال شده، مرگ را به تأخیر میاندازد و محبت خویشاوندان را جلب میکند.»[21] امام صادق (ع) میفرمایند: «صلهرحم و نیکی کردن، حسابرسی را آسان میکنند و انسان را از گناه بازمیدارند؛ پس صلهرحم کنید و به برادرانتان نیکی کنید اگرچه به نیکو سلام دادن و جواب سلام نیکو باشد.»[22] امام صادق (ع) میفرمایند: «رسیدگی و پیوند با خویشاوندان، حساب روز قیامت را آسان کرده عمر را طولانی میکند و از مرگهای بد جلوگیری میکند.»[23]
امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که دوست دارد خدای متعال سختیهای مرگ را بر او آسان کند، نسبت به خویشان (و نزدیکان) و پدر و مادرش نیکوکار باشد؛ اگر چنین بود، خدای متعال سختیهای مرگ را بر او آسان میکند و فقر (نیز) هرگز او را گرفتار نخواهد کرد.»[24] بنابراین کسی که نسبت به بستگان و والدین خود نیکی کند اگر ندار هم شود به گرفتاری که راه خلاص نداشته باشد دچار نمیشود.
امام باقر (ع) میفرمایند: «صله ارحام، اعمال را پاک و بلاها را دور میسازد.»[25] امام علی (ع) میفرمایند: «صلهرحم نعمتها را بر شما سرازیر میکند و گرفتاریها را دور میسازد.»[26] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که نیکی به پدر و مادر و صلهرحم را برایم ضمانت کند، من نیز زیادی ثروت، طول عمر و محبت او را در دل خویشاوندان ضمانت میکنم.»[27]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «به هر که راستگویی در گفتار، انصاف در رفتار، نیکی به والدین و صلهرحم الهام شود، اجلش به تأخیر میافتد، روزیاش زیاد میگردد، از عقلش بهرهمند میشود و هنگام سؤال [مأموران الهی] پاسخ لازم به او تلقین میگردد.»[28] چنانچه به اثراتی که در همین یک حدیث بیان شده دقت شود کافی است که انسان به ارتباط با خویشاوندان اهمیت ویژهای دهد.
با توجه به احادیث بیان شده، از نتایج و آثار صلهرحم، برخی مربوط به دنیا و برخی مربوط به آخرت است. خلاصه آثاری که بیان شد عبارتاند از:
- انسان را خوش اخلاق میکند.
- انسان را با سخاوت میکند.
- جان انسان را پاکیزه میکند.
- اعمال انسان را پاکیزه میکند.
- مرگ را به تأخیر میاندازد و عمر را طولانی میکند.
- از مرگ بد جلوگیری میکند.
- از فقر جلوگیری میکند.
- روزی و مال و ثروت را زیاد میکند.
- بلا و گرفتاری را برطرف میکند.
- سختیهای مرگ را آسان میکند.
- حساب روز قیامت را آسان میکند.
- نزد خانواده محبوبیت میآورد.
- محبت خویشاوندان را جلب میکند.
- انسان را از گناه بازمیدارد.
قطع ارتباط با خویشاوندان (قطع رحم)
همانطور که بیان شد قطع رحم گناه کبیره است و بر هر فرد مسلمان واجب است ارتباط با خویشاوندانش قطع نباشد. تمام آنچه در مورد صلهرحم و برکات و فضایل آن بیان شد در قطع رحم از بین رفته و انسان علاوه بر ابتلا به گناه کبیره باعث خسارتهای فراوانی خواهد شد. زشتی گناه قطع رحم به حدی است که امام سجاد (ع) به فرزند خود نصیحت میکند که «از همنشینی با کسی که رابطه خود را با خویشاوندان خود قطع کرده بپرهیز؛ زیرا من در سه جای قرآن کریم او را مورد لعن و نفرین یافتم.»[29]
خداوند متعال در قرآن میفرماید «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِن تَوَلَّیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمَی أَبْصَارَهُمْ»[30] یعنی «پس [ای منافقان] آیا امید بستید که چون [از خدا] برگشتید [یا سرپرست مردم شدید] در زمین فساد کنید و خویشاوندیهای خود را قطع کنید. اینان همان کسانی هستند که خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ایشان را ناشنوا و چشمهایشان را نابینا کرده است.»
قرآن نسبت به قطع کنندگان رحم و بر هم زنندگان پیوند خویشاوندی عبارتهای شدیدی دارد و در احادیث نیز سخت مذمت شدهاند. از پیامبر خدا (ص) پرسیدند مبغوضترین عمل در پیشگاه خداوند کدام است؟ در پاسخ فرمودند «شرک به خدا» پرسیدند: بعد از آن؟ فرمودند «قطع رحم»[31] امام علی (ع) میفرمایند: «زشتترین گناهان، بریدن از خویشاوندان و عاق پدر و مادر شدن است.»[32]
امام علی (ع) میفرمایند: «به راستی که صلهرحم از واجبات اسلام است و خدای سبحان امر فرموده که آن را گرامی بدارند و خداوند متعال با هر که صلهرحم کند رابطه برقرار میکند و با هر که قطع رحم کند قطع رابطه میکند و هر که صلهرحم را گرامی بدارد گرامیاش میدارد.»[33]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «کسی که با خویشاوندان خود قطع رابطه کند داخل بهشت نخواهد شد.»[34] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «دو کس را خداوند در روز قیامت به نظر رحمت نمینگرد، آنکه از خویشان ببُرد و آنکه با همسایه بدی کند.»[35]
امام علی (ع) میفرمایند: «قطع رابطه با خویشاوندان فقر به جا میگذارد.»[36] امام صادق (ع) میفرمایند: «از جمله گناهانی که مرگ و نابودی را شتاب میبخشد قطع رحم است.»[37]
روش رفتار با خویشاوندان
امام سجاد (ع) میفرمایند: «اما کسانی رحم تو هستند؛ پس حقوق آنان زیاد است به اندازه تعداد اقارب و نزدیکان انسان و خداوند بر تو واجب کرده است حق مادرت و حق پدرت و حق فرزندانت و حق برادر و خواهرت و بعد حق سایر نزدیکانت؛ پس هر که نزدیکتر است مقدمتر است و رعایت حقش در اولویت قرار دارد.»[38]
با توجه به اهمیت رابطه خویشاوندی و فضایل و برکاتی که دارد پیامبر خدا (ص) دستور دادهاند که اگر لازم باشد برای به جا آوردن صلهرحم یک سال راه بپیمایی این کار را انجام بده. ایشان میفرمایند: «سفارش میکنم حاضران و غائبان از امتم را و کسانی را که در پشت پدران و در رحم مادران خویش هستند تا روز قیامت، که صلهرحم نمایند گر چه به فاصله یک سال راه باشد؛ زیرا صلهرحم جزو دین است»[39] ایشان میفرمایند: «از خویشاوند خود مبُر اگر چه او از تو ببرد.»[40]
به همین دلیل دستور داده شده که حتی اگر خویشاوندان مذهب دیگری هم داشته باشند باید با آنها صله کرد. چهبسا بر اثر این ارتباط صحیح، آنها مذهب حق را دانسته و به این مذهب گرایش پیدا کنند. واضح است که اگر ارتباط با آنها باعث از دست دادن مذهب خود شود باید از آن اجتناب کرد. جهم بن حمید گوید به حضرت امام صادق (ع) گفتم: من خویشانی دارم که هم مذهب من نیستند، آیا حقی بر من دارند؟ ایشان فرمودند «آری حق را چیزی [از بین] نمیبرد و هرگاه با تو هم مذهب باشند، دو حق دارند، حق خویشاوندی و حق مسلمانی.»[41]
در ارتباط با خویشاوندان حداقل ارتباط را که سلام دادن و آزار نرساندن است باید رعایت شود. امام صادق (ع) میفرمایند: «صله ارحام به جای آورید و به برادران خود نیکی کنید اگر چه با سلام کردنی نیکو و جواب سلام دادن باشد.»[42] ایشان میفرمایند: «صلهرحم به جای آر حتّی اگر شده با نوشاندن جرعهای آب و بهترین چیزی که با آن صله ارحام انجام میگیرد، خودداری کردن از آزار و اذیت آنان است.»[43]
از جمله اموری که در روایات مورد توجه قرار گرفته گرامی داشتن میهمان است. گرامی داشتن به معنی تکریم و بزرگ داشت میهمان است. چنانچه دقت شود این بیان برای همه میهمانان است اما در مورد ارتباط با ارحام این موضوع بیشتر اتفاق میافتد. رسول خدا (ص) به حضرت زهرا (س) میفرمایند: «هر که ایمان به خدا و روز بازپسین دارد میهمان خود را گرامی دارد و هر که ایمان به خدا و روز جزا دارد باید خوب بگوید یا خموش بماند.»[44]
از امور دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد توجه و کمک مالی به خویشاوندان است. خداوند در قرآن میفرماید «وَ لَا یَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنکُمْ وَ السَّعَهِ أَن یُؤْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَی وَ الْمَسَاکِینَ وَ الْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»[45] یعنی «و صاحبان سرمایه نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند و باید عفو کنند و گذشت نمایند، مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است.»
امام علی (ع) میفرمایند: «کسی که خدا به او مالی بدهد، باید بستگان خود را به وسیله آن دستگیری کند.»[46] ایشان میفرمایند: «آگاه باشید، مبادا از بستگان تهیدست خود رو برگردانید و از آنان چیزی را دریغ دارید که نگه داشتن مال دنیا، زیادی نیاورد و از بین رفتنش کمبودی ایجاد نکند. آنکه دستِ دهنده خود را از بستگانش بازدارد تنها یک دست از آنها گرفته اما دستهای فراوانی را از خود دور کرده است و کسی که به دیگران محبت کند دوستی خویشاوندانش تداوم خواهد داشت.»[47]
موضوع دیگری که مورد توجه قرار گرفته این است که ارتباط با خویشاوندان باعث میشود میان آنها عطوفت و مهربانی ایجاد شود. بنابراین وقتی میان بستگان کدورتی به وجود آمده باشد چنانچه با یکدیگر ملاقات کنند و با هم ارتباط برقرار کنند نسبت به یکدیگر مهربان خواهند شد. بنابراین ارتباط با خویشاوندان یکی از راههای از بین بردن کدورت است. امام علی (ع) میفرمایند: «خویشاوندان اگر با یکدیگر تماس و ارتباط برقرار کنند نسبت به یکدیگر مهربان و با عطوفت میشوند.»[48]
از موضوعات دیگری که مورد توجه ائمه (ع) قرار گرفته مدت زمان و تعداد دفعات ارتباط با خویشاوندان است. امام علی (ع) در وصیت به فرزند خود امام حسین (ع) میفرمایند: «دیدار زیاد، ملالآور است.»[49] واضح است که با توجه به نزدیکی و دوری خویشاوندان این مدت زمان و تعداد دیدار فرق میکند اما در هر صورت باید مراقب بود زیادی دیدار باعث خستگی و دلزدگی بستگان از هم نشود.
دیدار خویشاوندان برای خدا و زنده کردن امر ولایت ائمه (ع) از کمال ارتباط با آنهاست. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «بزرگوارانهترین اخلاق پیامبران، صدیقین، شهدا و صالحین، دیدار یکدیگر برای خداست.»[50] امام صادق (ع) میفرمایند: «به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، همانا آن زنده کردن امر ماست. خدا رحمت کند بندهای را که امر ما را زنده کند.»[51] این حدیث تنها در مورد رابطه خویشاوندی نیست و ارتباط همه مؤمنین با هم را شامل میشود.
[1] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 243، حدیث 18124
[2] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 407، حدیث 9330
[3] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 406، حدیث ۹۳۲۴
[4] - سوره رعد، آیه 21
[5] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 405، حدیث 9290
[6] - عیون اخبار الرضا (ع)، جلد 1، صفحه 258، حدیث 13
[7] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 221، حدیث 5
[8] - نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، خطبه 23، صفحه 69
[9] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 248، حدیث 18135
[10] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 229، حدیث 31
[11] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 241، حدیث 18123
[12] - ترجمه من لا یحضره الفقیه، جلد 5، صفحه 325
[13] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 55، حدیث 1
[14] - میزان الحکمه، جلد 2، حدیث 3038
[15] - میزان الحکمه، جلد 2، حدیث 3043
[16] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 221، حدیث 6
[17] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 157، حدیث ۳۳
[18] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 406، حدیث 9305
[19] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 223، حدیث 13
[20] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 155، حدیث ۲۱
[21] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 240، حدیث 18120
[22] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 157، حدیث 31
[23] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 157، حدیث 32
[24] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 71، صفحه 81، حدیث 83
[25] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 152، حدیث 13
[26] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 406، حدیث 9305
[27] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 176، حدیث 17915
[28] - اعلام الدین فی صفات المؤمنین، صفحه 265
[29] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 377، حدیث 7
[30] - سوره محمد (6)، آیات 22 و 23
[31] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 69، صفحه 106، حدیث 4
[32] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 406، حدیث 9315
[33] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 405، حدیث 9290
[34] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 71، صفحه 91، حدیث 11
[35] - نهج الفصاحه، صفحه 165، حدیث 55
[36] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 71، صفحه 91، حدیث 12
[37] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 71، صفحه 94، حدیث ۲۳
[38] - رساله حقوق امام سجاد (ع)
[39] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 151، حدیث 5
[40] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 347، حدیث: 6
[41] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 229، حدیث 30
[42] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 157، حدیث ۳۱
[43] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 151، حدیث 9
[44] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 491، حدیث 6 - موضوع روش ارتباط با میهمان در فصل بعد با عنوان «میهمان نوازی» بیان شده است.
[45] - سوره نور، آیه 22
[46] - نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد 9، صفحه 74، حدیث 142
[47] - نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، خطبه 23، صفحه 69
[48] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 406، حدیث 9301
[49] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 74، صفحه ۲۳۷
[50] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 16، صفحه 239، حدیث 19723
[51] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 90، صفحه ۳۵۲، حدیث 21