رشد معنوی و اخلاقی نوجوان
رعایت امور اخلاقی و معنوی باعث خیر و سعادت دنیا و آخرت انسان شده و در او عزت و شادی ایجاد میکند که با هیچ لذت مادی قابل مقایسه نیستند؛ در میان مردم، بزرگ و عزیز شده و در این دنیا و پس از مرگ از او به نیکی یاد میکنند؛ اما رعایت نکردن اخلاق باعث ذلت و تحقیر انسان شده و رابطه انسان را با اصل خود که خداست از بین برده و در میان مردم کوچک و بیارزش میشود و بدتر اینکه در آخرت با مشکلات و گرفتاریهای بزرگی مواجه میشود.
همه کودکان در ابتدا ذات پاکی دارند؛ این والدین و محیط اطراف آنهاست که با عملکرد غلط، آنها را با امور خطا آشنا کرده و نسبت به امور الهی بیتفاوت میکنند. والدین و مربیان با توجه به آنچـه در این کتاب در مورد رشد و تربیـت نوجوان بیان میشود میتوانند او را به رشد معنوی و اخلاقی برسانند.
در صورتی که والدین نمیتوانند نوجوان را تحت تربیت معنوی قرار دهند باید او را با افراد با ایمان و با تقوا آشنا کنند تا نوجوان به رشد معنوی برسد. چنانچه والدین و مربیان علاوه بر رعایت مطالب بیان شده و برنامههای عملی ارائه شده در فصل آخر کتاب، نکات زیر را در تربیت نوجوان رعایت کنند نوجوان آنها فردی با ایمان و با اخلاق خواهد شد. إن شاء الله.
والدین باید دو سه سال قبل از بلوغِ نوجوان از او بخواهند شروع به خواندن نماز کند؛ اما باید دقت کنند در سال اول هنگام نماز او را فقط دعوت به خواندن نماز کنند اگر نماز خواند با محبت کردن به او پاداش دهند و اگر نماز نخواند هیچ برخورد خاصی نکنند و اهمیت ندهند. در سالهای بعد اگر به خوبی نماز خواند برای او هدیه تهیه کنند. والدین باید دقت کنند هیچ گونه رفتاری که او را تحت فشار قرار دهد و از نماز متنفر کند با او انجام ندهند و فقط رفتارهای تشویقی با او داشته باشند. از چند ماه قبل از بلوغ از او بخواهند که همه نمازهایش را بخواند و اگر همکاری نکرد به صورت محبتآمیز بر او سختگیری کنند. سختگیری محبتآمیز مانند اینکه با او دوستانه حرف بزنند اما او را از چیزی منع کنند.
والدین باید از یک یا دو سال قبل از بلوغ در مواقعی که نوجوان با آنها مشغول به نماز میشود روش صحیح نماز خواندن را به او یاد دهند. یعنی به مرور زمان، احکام نماز را یکی یکی در فرصتهایی که پیش میآید به نوجوان بیاموزند تا قبل از بلوغ همه نماز و احکام آن را یاد بگیرد.
والدین باید مفاهیم اعتقادی و اخلاقی را به مرور زمان و در فرصتهایی که در اتفاقات مختلف پیش میآید به نوجوان توضیح دهند. لازمه این اتفاق آگاه بودن والدین از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی و دوستی و رفاقت با نوجوان خود است. اگر نوجوان مفاهیم اعتقادی و اخلاقی را به درستی بیاموزد نور ایمان به قلب او وارد می شود؛ چراکه نوجوان با توجه به اینکه هم پاک است و هم دوست دارد با عالم آشنا شود به شدت آماده پذیرش حقایق الهی و مذهبی است.
به عنوان مثال وقتی با کسی مواجه شدند که به دلیل دیندار نبودن گرفتار بدبختی شده به نوجوان توضیح دهند که اگر مؤمن بود چگونه به این گرفتاریها مبتلا نمیشد. وقتی محرم میشود در فرصتهای مختلف در مورد ائمه (G) و کمالات آنها توضیح دهند و به این ترتیب از هر فرصتی برای یاد دادن مفاهیم اعتقادی و اخلاقی استفاده کنند.
بنابراین والدین باید در مورد اخلاق و کارهای غیراخلاقی و ضررهای آنها به نوجوان توضیح داده و روش از بین بردن عیبهای اخلاقی را به او بیاموزند و به او کمک کنند که گرفتار آنها نشده و در صورت مبتلا شدن، یاد دهند که چگونه باید اثرات منفی آن را جبران کند و به او کمک کنند که این کار را بکند.
والدین باید مطابق بند قبل، واجباتشرعی و احکامی را که نوجوان باید به آنها عمل کند به او بیاموزند و به او کمک کنند تا بتواند به درستی به آنها عمل کند.
والدین باید گناهانی را که ممکن است نوجوان به آنها مبتلا شود به او توضیح دهند و روش مبتلا نشدن به آنها و در صورت ابتلا جبران آن را به او بیاموزند. همچنین باید وقتی نوجوان به گناهی مبتلا شد به او کمک کنند که دیگر گرفتار آن نشود.
والدین باید خدا را به زیباترین شکل به نوجوان توضیح دهند تا محبت خدا در قلب او جای گیرد و حرفهایی نزنند که بدبختیها و مشکلات انسانها را به گردن خدا بیندازند. طوری به نوجوان از خدا بگویند که بدون اینکه به خرافات بیافتد خدا را در زندگی خود احساس کند و رابطهای قلبی با او پیدا کند. نوجوان آمادگی زیادی در ارتباط برقرار کردن با خدا دارد چراکه قلب پاکی دارد و آماده پذیرش حقایق است.
مثلاً در مواقع مختلف نعمتهای خدا را یاد کرده و حمد خدا را بگویند. از ارتباط قلبی انسان با خدا به او توضیح داده و توجه او را به این احساس جلب کنند که وقتی با خدا در قلب خود حرف میزند احساس نورانیت و پاکی میکند. از آنجا که نوجوان هنوز پاک است این نورانیت را در قلب خود حس میکند.
والدین باید سعی کنند نوجوان را با قرآن و جمعهای قرآنی آشنا کنند و قرآن را به او بیاموزند. وقتی نوجوان با قرآن ارتباط برقرار کرد با گوشت و خون او آمیخته شده و اهل هدایت و معنویت میشود. ارتباط با قرآن مانع اثرپذیری نوجوان از انحرافات اخلاقی و شرعی است.
والدین باید در صورت امکان نوجوان خود را تا انتهای دوره نوجوانی با عارف یا انسانی کمال یافته آشنا کنند تا مسیر رشد و تعالی معنوی خود را با متصل شدن به دریای وجود او به درستی یافته و خود را به کمال برساند.
والدین باید نوجوان را با ائمه (ع) و کمالات آنها آشنا کنند و به نوجوان توضیح دهند که آنها چه اثراتی در زندگی معنوی انسان دارند و ارتباط با آنها چگونه باعث کمال معنوی و آرامش روانی انسان میشود. همچنین باید روش برقرار کردن ارتباط با ایشان را به نوجوان بیاموزند و او را در فضاهایی که میتواند با ائمه (ع) ارتباط برقرار کند قرار دهند.
والدین باید نوجوان را با اجتماعات مثبت و الهی آشنا کرده و به او کمک کنند تا با این گونه اجتماعات ارتباط برقرار کرده و با افراد مثبت آشنا شود و از اثرات مثبت این گونه جمعها استفاده کند. والدین باید مراقب باشند در این گونه جمعها اثرات منفی وجود نداشته باشد تا زحمات تربیتی آنها از بین نرود.
والدین باید نوجوان را نسبت به دوستان منفی و خطرات آنها آشنا کرده و مراقب او باشند تا با این گونه افراد دوست نشود و به او کمک کنند تا از این گونه دوستان خود را دور نگهدارد.
والدین باید نوجوان را با آخرت آشنا کرده و به او بفهمانند که همه اعمال و رفتار انسان در عالم دیگر به او نشان داده شده و با او محاسبه میشود.
والدین باید به نوجوان بیاموزند که انسان دارای خود ظلمانی و خود نورانی است. خود ظلمانیِ او به حیوانیات و خود نورانیِ او به الهیات وجود او برمیگردد. انسان وظیفه دارد که خود نورانی را با پرداختن به امور الهی قوی کرده و خود ظلمانی را با تقوی کنترل کند. والدین باید روش انجام این امور را به نوجوان بیاموزند و با او همراهی کنند تا این اتفاقات در او به وجود آید.
والدین باید به نوجوان بیاموزند که وجود خود را از امور مثبت و الهی پر کرده و از امور منفی و ظلمانی خالی کند و تلاش کند آشفتگیهای فکری خود را کنترل کرده و وسوسههای شیطان را از خود دور کند.