تأثیر معاشرت صحیح بر زندگی معنوی و رشد اخلاقی انسان
مطابق قوانین دین، ارتباط با دیگران و مؤمنین دارای مزایا و فضائل بسیاری است که اگر کسی با دیگران ارتباط برقرار نکند از آن فضائل بازمیماند. مطابق قواعد دین، فعالیتهای دینیِ اجتماعی دارای ثوابها و فضائل و رشد زیادی هستند که بسیار قابل توجه بوده و حتی در بسیاری از موارد قابل مقایسه با اعمال فردی نیست.
اعمالی مانند نماز جماعت، امر به معروف و نهی از منکر، حج، احترام و خدمت به برادران دینی، احترام و خدمت به پدر و مادر، تربیت فرزند، ازدواج، احترام و خدمت به همسر، انجام شعائر الهی و دیگر فعالیتهای اجتماعی اموری هستند که برای آنها فضائل و پاداش فراوانی در نظر گرفته شده است. بدیهی است در دین الهی برای هر عملی که پاداش بیشتری در نظر گرفته شده به خاطر شدت اهمیت و شدت اثرگذاری آن بر انسان است.
امام صادق(ع) میفرمایند « کسی قدر خدای عزّوجل را نداند و نیز قدر پیغمبرش را نداند و قدر مؤمن را هم نداند. مؤمن برادرش را ملاقات کند و با او مصافحه نماید (با او دست میدهد)، سپس خدا به آنها نظر میکند و گناهان از رخسارشان میریزد تا از یکدیگر جدا شوند، چنانکه تند باد برگ را از درخت فرو میریزد. » (اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 3، صفحه 264، حدیث 20) چنانچه ملاحظه شود مصافحه مؤمنین که یکی از سادهترین بخشهای روابط اجتماعی میان مؤمنین است به قدری مهم و اثرگذار است که امام صادق(ع) شناخته نشدن اهمیت و قدر مؤمن را با آن بیان کرده است.
وقتی افراد مؤمن در کنار هم قرار میگیرند و تلاش همدیگر را برای حفظ ایمانشان مشاهده میکنند در دینداری خود قویتر شده و راههای حفظ و افزایش ایمان خود را از یکدیگر یاد میگیرند. همچنین مؤمنین به خاطر رحمتی که نسبت به هم دارند در جهت رفع مشکلات معنوی یکدیگر تلاش میکنند، همدیگر را راهنمایی کرده و در اعمال صالح به یکدیگر کمک میکنند. بنابراین وقتی انسان در اجتماع مؤمنین قرار میگیرد به رشد معنوی بیشتری میرسد.
با مطالعه در کتابهای حدیث، مشاهده میشود که احادیث بسیاری در موضوع آداب معاشرت وجود دارد. بیان این همه مطلب توسط ائمه(ع) در موضوع آداب معاشرت نشانه توجه شدید آنها به این موضوع بوده و نشانه اثر بسیار مهم معاشرت صحیح در رشد و کمال انسانها است چرا که اول موضوعی که برای ائمه(ع) در ارتباط با مردم مهم است تعالی و هدایت آنهاست.
از آنجا که تمام تعالی و رشد انسان در نظام عالم (خواه در ابعاد مادی یا معنوی)، در پیاده شدن وحدت و توحید است، اجتماع برادران دینی و روابط صحیح میان آنها باعث یکی شدن آنها با هم شده و آنها را در یک واحد به سمت خدا حرکت داده و به تعالی و کمال میرساند.
لازمه وحدت حقیقی و مانند یک پیکر شدن، ارتباطی دوستانه و از روی محبت است؛ در این صورت است که واقعاً وحدت و یکپارچگی میان آنها به وجود میآید. رسول خدا(ص) میفرمایند « همانا فقط مؤمنین در عطوفت و مهربانی مانند یک فرد هستند. » (سفینه البحار، جلد 1، صفحه 56)
توضیح اینکه همواره حرکت از کثرت به وحدت، حرکتی متعالی و رو به برتری است. این حرکت، در جهت بزرگ شدن و اضافه شدن است نه در جهت کوچکی و کم شدن؛ بنابراین حرکت توحیدی، باعث بزرگی و عظمت است. به همین دلیل تشکیل اجتماع، کثرت افراد را به وحدت اجتماع رسانده و در اتحاد میان مؤمنان یک نوع حرکت توحیدی به وجود میآورد.
زمانی یک جامعه به یکپارچگی و توحیدی شدن میرسد که قلوب افراد آن با هم یکی بوده و بر اثر مدیریت یکپارچه و فهم بالایی که دارند اجزاء این جامعه هر یک سر جای خود قرار گیرند و با توجه به انگیزه الهی که دارند هر جزء وظیفه خود را به بهترین شکل انجام دهد؛ در این صورت کل افراد این اجتماع مانند یک واحد عمل کرده و به قدرت و برتری توحیدی خواهند رسید. بر همین اساس است که خداوند در قرآن میفرماید 20 نفر از شما مؤمنین بر 200 نفر از کفار پیروز میشوند. (اشاره به آیه 65 سوره انفال)
از آنجا که اساس جامعه توحیدی محبت مؤمنین نسبت به هم است، در روابط اجتماعی الهی دائم فرد به ارتباط نیک و محبتآمیز با مؤمنین دعوت میشود تا با رسیدن جامعه مؤمنین به اتحاد، جامعهای قدرتمند داشته و افراد آن نیز در فضایی لذتبخش از همدیگر بهره برده و به کمال برسند.
یکی از مهمترین اثراتی که رعایت آداب معاشرت صحیح برای انسانها دارد رشد و تکامل اخلاقی و معنوی انسان است. داشتن روابط اجتماعی زمانی که حساب شده و از روی برنامه باشد میتواند در چارچوب اخلاقیات چنان تنظیم شود که باعث تعالی اخلاقی و معنوی انسان شود؛ چرا که هنگام ارتباط با دیگران شرایط بسیار مناسبی برای از بین بردن عیبهای اخلاقی و ایجاد فضایل اخلاقی به وجود میآید.
جامعهای که افراد آن از اخلاق نیک برخوردار نیستند، نمیتواند به هدف والای بعثت انبیاء دست پیدا کند. اخلاق نیک به معنی پروراندن صفات خوب و اخلاق فاضله در دل و جان خود و پیاده سازی آنها در اعمال است که بسیاری از آنها اخلاقی است که در ارتباط با دیگران ظاهر میشود.
بسیاری از عیبهای اخلاقی در ارتباط و معاشرت با مردم خود را نشان میدهند. بر اساس حدیث 1 صفحه 396 از جلد 3 اصول کافی، سه خصلت حرص، تکبر و حسد، ریشههای کفر در وجود انسان هستند یعنی این سه عیب، رذیلههایی هستند که تمام عیبهای دیگر از این سه سرچشمه میگیرند. چنانچه دقت شود از آنجا که تکبر از خود برتر بینی فرد نسبت به دیگران به وجود میآید و حسد از ناراحت شدن فرد نسبت به داشتن نعمت دیگران به وجود میآید و بخش مهمی از حرص زدن انسان در ارتباط با دیگران خود را نشان میدهد، این عیبها در ارتباطات اجتماعی خود را نشان میدهند و چنانچه فرد درست عمل کند، این عیبهای اخلاقی که ریشه عیبهای اخلاقی دیگر هستند در روابط صحیح اجتماعی از بین میروند.
از طرف دیگر بسیاری از اخلاق نیک از جمله خوش اخلاقی، مهربانی، ایثار، از خود گذشتگی، عیبپوشی، بخشندگی و اموری از این قبیل، در ارتباطات اجتماعی خود را نشان میدهند.
خودبینی ریشه همه عیبهای اخلاقی است. نتیجه بسیاری از قوانین آداب معاشرت این است که فرد، خودمحور نبوده و همه درکنار هم با مدارای با هم و رعایت وضعیت طرف مقابل به خوبی زندگی کنند. وقتی انسان به دیگران محبت کرده و به خاطر محبتی که نسبت به آنها دارد برای آنها از خود گذشتگی میکند یعنی خودش را ندیده و دیگران را بر خود مقدم میدارد، این اتفاق باعث از بین رفتن بالاترین رذیله اخلاقی که همان عُجب و خودبینی است و ریشه اصلی همه عیبهای اخلاقی است میشود.
برای همین است که در مفاهیم دینی، محبت و رفتار محبتآمیز نسبت به کسانی که خداوند اجازه محبت به آنها را داده، دارای اجر و پاداش بسیاری است. مانند محبت به پدر و مادر، محبت به همسر و فرزند، محبت به یتیم و انسانهای ضعیف دیگر.
بنابراین رعایت آداب معاشرت الهی باعث از بین رفتن بسیاری از عیبهای اخلاقی و به وجود آمدن فضایل اخلاق میشود. بدون ارتباط با دیگران نمیتوان به بسیاری از کمالات معنوی و فضائل اخلاقی رسید. همچنان که مشاهده میشود هیچ یک از ائمه(ع) به دور از اجتماع زندگی نمیکردند؛ اگر در ارتباطات اجتماعی نقص و سقوطی بود اول کسانی که از اجتماع دوری میکردند ائمه(ع) بودند.
از طرف دیگر، انسانها دوست ندارند دیگران بدیهای آنها را بدانند و بدیهای اخلاقی خود را از دیگران پنهان میکنند؛ چرا که در روابط اجتماعی، اخلاق بد، انسان را خجالتزده کرده و او را در نظر دیگران بیارزش میکند. اگر انسانها تنها زندگی میکردند و بدیهایشان را دیگران متوجه نمیشدند کمتر کسی به فکر میافتاد تا عیبهای خود را کنار بگذارد. بنابراین ارتباط با دیگران باعث میشود که انسانها به اندازه قابلتوجهی عیبهای خود را کنار بگذارند تا دیگران متوجه آنها نشده و ارزش اجتماعی خود را حفظ کنند.
بر اساس روایات یکی از ملاکهای رشد و تعالی انسان این است که اگر همه پنهانیهای او آشکار شود شرمنده و خجالتزده نشود. امام علی(ع) میفرمایند « از هر کار پنهانى که از آشکار شدنش شرم دارى پرهیز کن. » (نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، نامه 69، صفحه 611) بنابراین بخش مهمی از رشد و تعالی اخلاقی و معنوی انسان در روابط اجتماعی اتفاق میافتد.
در صورتی فرد به رشد و کمال فردی از طریق روابط اجتماعی میرسد که معاشرت صحیح را یاد گرفته و به آن عمل کند. این کتاب وظیفه آموزش معاشرت صحیح که همان معاشرت الهی است را به عهده گرفته و در آن، موضوع معاشرت الهی در دو شاخه کلی « روش رفتار با افراد مختلف » و « اخلاق و رفتارهای معاشرتی » بیان شده است.
چنانچه کسی این دو موضوع را بیاموزد و مبانی آداب معاشرت را یاد بگیرد شناخت کاملی از مفاهیم معاشرتی و آداب آن فرا گرفته و با عمل به آنها به آداب معاشرت الهی خواهد رسید. ان شاء الله.