انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

این وبلاگ جـهت ارائـه راهـکارهای عملـی و برنامه های کاربردی برای زندگی نورانی و به دور از ظلمت نفسانی تنظیم شده است.
این وبلاگ در تلاش است تا فرد مسیر معنوی حرکـت از خود تا خدا را بشناسـد و نسبت بـه موضوعات اخلاقی و معنوی در ابعـاد فردی و اجتماعی آگاه شود.

بایگانی

تربیت کردن

شنبه, ۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۳۲ ب.ظ

تربیت به معنی تغییر انسان در جهت تعالی است. با توجه به اینکه مفهوم تعالی در تفکرات مختلف متفاوت است جهت تربیت در تفکرات مختلف متفاوت است. تربیت کردن به معنی انجام کار‌هایی است که باعث تغییر انسان در جهت تعالی او می‌شود. تربیت کردن جزء رفتار انسان بوده و از معرفت، محبت، خیرخواهی و از خود گذشتگی سرچشمه می‌گیرد.

مطابق تفکر دینی، اساس این دنیا بر تربیت است یعنی انسان به این دنیا آورده شده تا پس از به وجود آمدن، تربیت شده و به تعالی و کمال برسد. یکی از مهمترین اثراتی که انسان‌ها در روابط خود بر یکدیگر می‌گذارند اثر تربیتی است.

خصوصیت تربیت کنندگی یک مرحله بالا‌تر از ویژگی‌های معمولی است. افرادی که قابلیت تربیت کردن دارند و می‌توانند به صورت حساب شده دیگران را تغییر دهند در جایگاه بالاتری نسبت به کسانی که این قابلیت را ندارند قرار دارند. همچنین از آنجا که مربی بر کسی که تربیت می‌شود اثرگذار است در مربی چیزی هست که در آن فرد نیست؛ بنابراین مربی نسبت به کسی که تربیت می‌شود در جایگاه برتری قرار دارد.

تربیت و آموزش با یکدیگر تفاوت دارند هرچند تعلیم یکی از مهمترین موضوعات در تربیت است. تربیت بر رفتار و رشد شخصیتی انسان اثر دارد و تعلیم، یادگیری و تحصیل علم بوده و باعث افزایش دانش انسان است.

انسان ابتدا شخصیتی دارد که حُسن‌ها و ضعف‌هایی دارد. تربیت باعث رشد خصوصیات انسان به وضعیتی بهتر می‌شود. شخصیت انسان را اصل و نسب او و به عبارت دیگر ژنتیک او می‌سازد و با تربیت می‌توان اشکالات شخصیتی انسان را اصلاح کرده و او را متعالی نمود. در این بخش از کتاب قصد بررسی موضوع تربیت نیست بلکه قصد آن است تا اهمیت موضوع تربیت و رفتار‌های تربیتی به عنوان یکی از شاخه‌های رفتارهای اجتماعی بیان شود.

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «مردم همانند معدن‌ها مختلف‌اند و اصل و نسب در انسان مؤثر است و تربیت بد همانند اصل و نسب بد است.»[1] یعنی همان‌طور که اصل و نسب بد انسان را به بدی می‌کشاند تربیت بد هم می‌تواند انسان را به بدی بکشاند و به همان اندازه مؤثر است.

مردی به رسول خدا (ص) عرض کرد: حق این فرزند بر من چیست؟ ایشان فرمودند «اسم خوب برایش انتخاب کنی، به خوبی او را تربیت نمایی و به کاری مناسب و پسندیده بگماری.»[2] بنابراین از بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین وظایف پدر و مادر بر فرزند خود تربیت اوست؛ چرا که‌ بهترین زمان برای تربیت انسان دوره کودکی و نوجوانی است.[3]

مربی قبل از آنکه دیگران را تربیت کند باید خودش تربیت شده باشد و به رشدی رسیده باشد تا بتواند دیگران را تحت تربیت قرار دهد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید قبل از تعلیم دیگران به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند با رفتار خود تربیت نماید و کسی که آموزگار و مربی خود باشد بیشتر سزاوار بزرگداشت است تا آنکه آموزگار و مربی دیگران است.»[4]

رسول خدا (ص) خوب تربیت کردن فرزند را یکی از عوامل آمرزیده شدن گناهان معرفی کرده و می‌فرمایند: «فرزندان خود را گرامی بدارید و خوب تربیتشان کنید تا گناهان شما آمرزیده شود.»[5]

مهمترین موضوع برای اینکه کسی تربیت شود این است که اساساً بخواهد که تربیت شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که دل‌داده ادب باشد بدی‌هایش کم می‌شود.»[6] موضوع مهم دیگر در تربیت انسان تربیت شدن به آداب الهی است چرا که‌ در غیر این صورت تربیت شدن، او را رستگار نمی‌کند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که به آداب خداوند مؤدب شود او را به رستگاری همیشگی می­رساند.»[7]

امام علی (ع) دوری از عادت‌های غلط و خویشتن‌داری را راه تربیت دانسته و یکی از روش‌های آن را دوری کردن از آنچه در دیگران پسندیده نیست بیان فرموده‌اند. ایشان می‌فرمایند: «تربیت کردن نفس‌های خود را به عهده بگیرید و آنها را از سلطه عادت‌هایشان بازدارید.»[8] ایشان می‌فرمایند: «خویشتن‌داری به هنگام خواهش [نفسانی] و ترس از بهترین ادب‌هاست.»[9] همچنین می‌فرمایند: «در تربیت خویش تو را بس که از آنچه بر دیگران نمی‏پسندی دوری کنی‏.»[10]

امام علی (ع) یکی از راه‌های تربیت شدن را زیاد شدن دانش و همنشینی با دانشمندان معرفی کرده و می‌فرمایند: «با دانشمندان همنشینی کن تا بر دانشت افزوده، ادبت نیکو و جانت پاکیزه شود.»[11] ایشان می‌فرمایند: «چون دانش آدمی زیاد شود ادبش زیاد شده و ترسش از خدا دو چندان گردد.»[12]

روایات متعددی وجود دارد که روش تربیت را به انسان می‌آموزد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «با خشم، تربیت [ممکن] نیست.»[13] ایشان می‌فرمایند: «اصلاح کردن نیکان با گرامی داشتن آنهاست و اصلاح کردن بدکاران با تأدیب آنان است.»[14] همچنین می‌فرمایند: «بلا برای ستمگر تأدیب و برای مؤمن امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیاء کرامت است.»[15]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بدکار را (یا کسی که به تو بدی کرده است را) با کردار نیکت درست گردان و با گفتار نیک و زیبایت به خیر و خوبی راهنمایی کن.»[16] ایشان می‌فرمایند: «بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار تنبیه کن ‏(بیدار کن).»[17] همچنین می‌فرمایند: «برادرت را با نیکی به او سرزنش کن و شرش را با بخشش او بازگردان.»[18]

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «چون آیه: ای کسانی که ایمان آورده‏اید! خود و خانواده خود را از آتش نگه دارید.[19] نازل شد، مردم گفتند: یا رسول اللَّه! چگونه خود و خانواده‏مان را حفظ کنیم؟ ایشان فرمودند: عمل خیر انجام دهید و آن را به خانواده خود نیز یاد آوری کنید و بر پایه فرمان‌برداری از خدا پرورششان دهید.»[20] به این ترتیب خود فرد و خانواده‌اش تحت تربیت قرار می‌گیرند.



[1] - نهج الفصاحه، صفحه ٧٨٨، حدیث ٣١٤٦

[2] - وسائل الشیعة ج‏٢١، صفحه ٣٩٠، حدیث ٢٧٣٨٠

[3] - موضوع اهمیت تربیت نوجوان و روش‌های آن در کتاب «نوجوان الهی» اثر همین مؤلف به طور کامل شرح داده شده است.

[4] - نهج البلاغه (صبحی صالح)، صفحه ٤٨٠، حدیث ٧٣

[5] - مکارم الاخلاق (طبرسی)، صفحه ٢٢٢

[6] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٥، صفحه ٢٦٣، حدیث ٨٢٧١

[7] - وسائل الشیعه، جلد ٦، صفحه ١٩٧، حدیث ٧٧١٩

[8] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٣، صفحه ٢٩٥، حدیث ٤٥٢٢

[9] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٢٣٤، حدیث ٥٩٣٢

[10] - نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، خطبه ٤١٢، صفحه ٧٢٩

[11] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٠، حدیث ٩٧٩١

[12] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٣، صفحه ١٩٣، حدیث ٤١٧٤

[13] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٣٠٣، حدیث ٦٩١٢

[14] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٥، صفحه ٨٢، حدیث ٨١

[15] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٦٤، صفحه ٢٣٥، حدیث ٥٤

[16] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ٤٢٢

[17] - نهج البلاغه (ترجمه انصاریان)، حکمت ١٧٦، صفحه ٣٤٤

[18] - نهج البلاغه (ترجمه انصاریان)، حکمت ١٥٧، صفحه ٣٤٣

[19] - سوره تحریم، آیه ٦

[20] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١٢، صفحه ٢٠١، حدیث ١٣٨٨٢

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی