تربیت، یکی از وظایف والدین
پدر و مادر مسئول سلامت و رشد جسمی و روحی فرزند خود بوده و مهمترین عامل سعادت یا شقاوت فرزندان خود هستند. هر چه آنها در این زمینه سرمایهگذاری و تلاش بیشتری کنند نتیجه و ثمر بهتری خواهند گرفت. حساسترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندانشان، تربیت صحیح آنان است. اسلام شخصیت آینده کودک را نتیجه تربیت و پرورش و مراقبت پدر و مادر میداند. بنابراین یکی از مسائل مطرح شده در روایات وظایف والدین در تربیت فرزندان است.
خداوند خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بر عهده مؤمنان دانسته و به همه مؤمنان درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان دستور داده و میفرماید «یَا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُها النَّاسُ وَ الْحِجَارَه»[1] یعنی «ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها هستند نگه دارید.»
از این آیه و روایاتی که درباره حقوق فرزند در منابع اسلامی وارد شده به خوبی معلوم میشود که انسان در مقابل رشد و تربیت همسر و فرزند خود مسئولیت سنگینی دارد و موظف است تا آنجا که میتواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به نیکی دعوت کند، نه اینکه فقط به تغذیه جسم آنها بپردازد.
تربیت فرزند از وظایف مهم والدین است. اگر فرزند درست تربیت شود رشدی در او اتفاق میافتد که به تمام فضایل و برتریها میرسد و نه تنها وقتی بزرگ شد باری بر دوش والدین نمیشود بلکه باری از دوش آنان برداشته و کمک حال آنها میشود. چنانچه دقت شود احادیثی که در اهمیت و روش تربیت فرزند وجود دارد بسیار زیاد است و ائمه (ع) اهمیت خاصی به این موضوع دادهاند.
مهمترین زمان تربیت هر انسان در زمان شکلگیری در رحم مادر و پس از آن در طفولیت، سپس کودکی و بعد در نوجوانی است، از آنجا که در تمام این دورهها انسان در اختیار کامل والدین است مهمترین کسانی که باعث تربیت خوب یا بد انسان میشوند پدر و مادر هستند. اگر انسان در این دورهها خوب تربیت شود در مسیر کمال و تعالی قرار گرفته و به رشد و کمال میرسد. ائمه (ع) نه تنها به اهمیت موضوع تربیت توسط والدین اشاره کردهاند بلکه روش تربیت را نیز بیان فرمودهاند.[2]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «فرزندان خود را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید تا آمرزیده شوید.»[3] امام علی (ع) میفرمایند: «حقّ فرزند بر پدر آن است که نام فرزند را نیکو قرار دهد و او را با ادب و آراسته بار آورد.»[4] یعنی او را خوب تربیت کند.
امام سجاد (ع) میفرمایند: «حق فرزندت بر تو این است که بدانی وجود او از تو است و نیک و بدهای او در این دنیا وابسته به تو است، بدانی که در حکومت پدری و سرپرستی او مؤاخذ و مسئولی، موظفی فرزندت را با آداب و اخلاق پسندیده پرورش دهی، او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در اطاعت و بندگی پروردگار یاریاش نمایی. به رفتار خود در تربیت فرزندت توجه کنی، پدری باشی که به مسئولیت خویش آگاه است و میداند اگر نسبت به فرزند خود نیکی کند در پیشگاه خداوند اجر و پاداش دارد و اگر درباره او بدی کند مستحق مجازات و کیفر خواهد بود و هیچ نیرو و توانی جز به خداوند نیست.»[5]
امام صادق (ع) مراقبت شدید پدران را در تربیت فرزندان از حقوق واجب فرزندان دانسته است.[6] امام باقر (ع) میفرمایند: «حفظ اطفال از خطرات و انحرافها در پرتو صلاحیت و شایستگی پدران آنها است.»[7] امام سجاد (ع) در ضمن توضیح حقوق فرزند دستور میدهند «با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکویی تربیت تو باعث زیبایی و جمال اجتماعی او شود. او را چنان بار بیاور که بتواند در شئون مختلف دنیای خود با عزت و آبرومندی زندگی کند و باعث زیبایی و جمال تو باشد.»[8]
امام علی (ع) در ضمن نامه خود به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) فرمودند «فرزند عزیزم در راه ادبآموزی تو از فرصت استفاده کردم و قبل از آنکه دل کودکانهات سخت شود و عقلت به اندیشههای دیگری مشغول گردد به تربیت تو پرداختم و وظیفه پدری خود را انجام دادم.»[9] نکته مهمی که در این حدیث است این است که بهترین زمان تربیت فرزند را وقتی بیان کرده است که هنوز در دوره کودکی است و شخصیت او چنان سخت نشده که نتوان تغییرش داد.
توصیههای تربیتی ائمه (ع)
امام سجاد (ع) در مورد حقوق فرزند فرمودند «پدر در حکومتی که به فرزند دارد مسئول است که فرزند را مؤدّب و با اخلاق پسندیده پرورش دهد و او را به خداوند بزرگ راهنمایی کند.»[10] بنابراین یکی از مهمترین موضوعات تربیتی، تربیت الهی فرزند و ایجاد اخلاق نیک در اوست.
فراگیری دانش صحیح از مهمترین عوامل تربیت فرزند صالح است. امام علی (ع) میفرمایند: «از دانش ما به کودکان خود چیزی بیاموزید که خداوند به واسطه آن سودشان بخشد و مرجئه (گروهی منحرف) با آرای خود بر آنان چیره نشوند.»[11] وقتی علم درستی به فرزند داده شود با توجه به ذات پاکی که انسانها در سنین کم دارند به نیکی گرایش پیدا کرده و راه صحیح را انتخاب میکنند. بنابراین یکی از بهترین راههای تربیت صحیح فرزند همصحبتی والدین با او و بیان حقایق و واقعیات عالم است.
رسول خدا (ص) به بعضی از کودکان نظر انداخته و فرمودند «وای به فرزندان آخرالزمان از روش ناپسند پدرانشان. عرض شد: یا رسول الله از پدران مشرک؟ فرمودند نه، از پدران مسلمان که به فرزندان خود هیچیک از فرایض دینی را نمیآموزند و به ناچیزی از امور مادی درباره آنان قانع هستند. من از این مردم جدا و بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»[12] یعنی امور مادی را به آنان آموزش میدهند یا ماده را برای آنها فراهم میکنند اما دین را به آنان نمیآموزند. بیزار بودن پیامبر و این افراد از هم، باعث انحراف و گمراهی آنان است و مورد شفاعت پیامبر خدا (ص) در روز قیامت قرار نمیگیرند. کسی که در روز قیامت مورد شفاعت پیامبر خدا (ص) قرار نگیرد اهل بهشت نخواهد بود.
آموزش قرآن و تلاش برای پاکی معنوی فرزند از اقدامات دیگری است که برای تربیت فرزند باید انجام شود. رسول خدا (ص) میفرمایند: «از حقوقی که پسر بر پدر خود دارد این است که مادر او را احترام کند، برای او نام خوب انتخاب نماید، به کودک قرآن بیاموزد و او را به پاکی و پاک دلی پرورش دهد.»[13]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که در نیکی و نیکوکاری به فرزند خود کمک کند. از او پرسیدند چگونه فرزند خود را در نیکی یاری نماید؟ حضرت فرمودند: آنچه را که کودک در قوه و قدرت داشته و انجام داده است از او قبول کند؛ آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرسا است از او نخواهد؛ او را به گناه و طغیان وادار نکند؛ به او دروغ نگوید و در برابر او مرتکب اعمال احمقانه نشود.»[14] یعنی در مقابل فرزند خود کارهایی نکند که فرزند به او نگاه کرده و از او بیاموزد و باعث انحراف و خطای او شود.
در این حدیث عوامل مهمی در تربیت فرزند را بیان فرموده است. کمک والدین به نیکی کردن فرزند باعث میشود او با نیکی انس پیدا کرده و کار خوب، روال معمول زندگی او شود. علاوه بر این با کمک والدین به نیکی کردن، فرزند روش نیکی کردن را میآموزد. برای این منظور باید توان فرزند را در نظر گرفته و به او سختی بیجا وارد نکنند و رفتارهای ناشایستی که باعث انحراف تربیتی او میشود انجام ندهند.
رسول خدا (ص) میفرمایند: «دعای پدر برای فرزندش همانند دعای پیامبر برای امتش است. دعای مادر از موانع اجابت دعا میگذرد.»[15] یعنی دعای پدر برای فرزندش همانند دعای پیامبر برای امتش مستجاب است و مانعی برای اجابت دعای مادر در حق فرزند خود نیست.
از مهمترین موضوعات در تربیت فرزند این است که والدین برای صالح شدن فرزند خود دعا کنند چرا که دعای پدر و مادر در حق فرزند خود مستجاب است. بنابراین بدون آنکه فرزند بداند، دعای والدین باعث رشد معنوی او میشود و او را متعالی میکند. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که فرزندش را بر نیکی کردن به خود یاری رساند، بدین گونه که از خطای او درگذرد و به درگاه خدا برای او دعا کند.»[16]
امام صادق (ع) فرمودند پدرم امام باقر (ع) مرا سه ادب آموخته؛ ایشان فرمودند «پسرم! هر که با دوست بد همنشینی کند سالم نماند و هر که گفتارش را مهار نکند پشیمان شود و هر که به جاهای بد رود مورد هجوم تهمت قرار گیرد.»[17] ارتباط با دوستان بد و رفتن به جاهای بد از مهمترین عوامل در بد تربیت شدن فرزندان است. علاوه بر این، کنترل زبان و جهت دادن آن به نیکی عامل مهمی در تربیت صحیح است.
ائمه (ع) در میان تمام توصیههای تربیتی به موضوع ادب توجه خاص داشته و آن را یکی از مهمترین ارکان تربیت دانستهاند. کسی که ادب داشته باشد به بسیاری از خصوصیات خوب آراسته شده و خود را به بسیاری از عیوب اخلاقی آلوده نمیکند. کسی که ادب دارد بسیاری از رفتارهای صحیح را رعایت کرده و از رفتارهای غلط خودداری میکند.
امام علی (ع) میفرمایند: «هیچ ارثی برای فرزندان بهتر از ادب و تربیت نیست.»[18] ایشان میفرمایند: «بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از ادب و تربیت پسندیده نیست.»[19] امام صادق (ع) میفرمایند: «بهترین ارثی که پدران برای فرزندان خود باقی میگذارند ادب و تربیت صحیح است نه ثروت و مال.»[20]
برای اینکه فرزند با ادب تربیت شود یکی از بهترین راهها این است که در رفتار والدین خود، برخورد مؤدبانه را ببیند چرا که فرزند مخصوصاً در دورههای کودکی و نوجوانی رفتارهای خود را از پدر و مادر خود برداشت میکند. برخورد با ادب و با احترام والدین باعث تربیت و ایجاد کرامت در فرزند میشود.
در دورههای مختلف زندگی به شکلهای مختلفی میتوان بر فرزند اثر تربیتی گذاشت. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «به هر که فرزندی داده شود، باید در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپ او اقامه بگوید؛ چرا که مایه ایمنی از شیطانِ رانده شده است.»[21]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «فرزند هفت سال سروَر، هفت سال فرمانبردار و هفت سال وزیر است.»[22] امام علی (ع) میفرمایند: «فرزندت در هفت سال اول، برگ خوشبویی بر ساقه درخت وجود شماست و در هفت سال دوم خدمتگزار مطیع و فرمانبردار شماست و در هفت سال سوم ممکن است دشمن و بدخواه شما یا دوست خیرخواه شما باشد.»[23]
امام صادق (ع) میفرمایند: «طفل هفت سال بازی کند، هفت سال خواندن و نوشتن بیاموزد، هفت سال مقررات زندگی و حلال و حرام قانونی را یاد بگیرد.»[24] ایشان میفرمایند: «فرزند را در هفت سال سوم حلال و حرام یاد دهید.»[25]
امام علی (ع) میفرمایند: «در هفت سالگی فرزندان خود را به نماز وادارید و در ده سالگی بستر خواب آنها را از یکدیگر جدا کنید.»[26] امام صادق (ع) میفرمایند: «چون دختر [نامحرم] شش ساله شد، او را مبوس و پسر نیز چون از هفت سالگی گذشت، زن [نامحرم] را نبوسد.»[27]
امام باقر (ع) در حدیث مفصلی نحوه آموزش توحید، ولایت، نماز و وضو را بیان میفرمایند: که خلاصه آن عبارت است از: «به کودک در سه سالگی کلمه توحید (لا اله الا الله) را بیاموز، در چهار سالگی محمد رسول الله را به او یاد بده، در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کن و به او بگو که سر به سجده بگذارد. در شش سالگی رکوع و سجده صحیح را به او بیاموز و در هفت سالگی به او بگو دست و رؤیت را بشوی و نماز بگذار.»[28] باید دقت شود که تمام این کارها در قالب بازی و رفتار کودکانه باید صورت پذیرد و از سختگیری خودداری شود.
از جمله اموری که برای تربیت فرزند مورد توجه ائمه (ع) است توجه به قرآن و اهلبیت رسول خدا (ص) است. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، دوستی خاندانش و تلاوت قرآن.»[29] ارتباط با قرآن و ائمه (ع) دو موضوع بسیار مهم در تربیت الهی انسان هستند. این دو موضوع از باطن و درون، انسان را به الوهیت و رشد معنوی میرسانند.
از جمله اموری که در تربیت فرزند مورد توجه ائمه اطهار (ع) قرار دارد احترام و بیاحترامی به والدین توسط خود آنهاست. رسول خدا (ص) میفرمایند: «خداوند رحمت کند پدر و مادری را که فرزندشان را بر نیکی کردن به خودشان (والدینشان) وادار (یاری) کنند.»[30] یعنی به گونهای رفتار کنند که فرزند نیکی کردن به والدین را بیاموزد و به گونهای رفتار نکنند که فرزند مجبور شود به آنها بدی کند. همچنین ایشان میفرمایند: «خداوند لعنت کند والدینی را که فرزندشان را بر نافرمانی خودشان وادار کنند.»[31]
امام کاظم (ع) در مورد تنبیه فرزند به کسی که از فرزند خود به ایشان شکایت کرد فرمودند «او را نزن بلکه با او قهر کن ولی نه به مدّت طولانی.»[32] یعنی برای تنبیه فرزند نیاز به زدن نیست همین که با او قهر کنند و رفتار گرم خود را از او خودداری کنند برای او تنبیه است. ایشان میفرمایند: حتی همین قهر هم باید کوتاه باشد نه طولانی چرا که فرزند در کودکی یاوری غیر از والدین خود ندارد و در نوجوانی اگر قهر طولانی شود ممکن است به افراد دیگر گرایش پیدا کرده و از والدین خود جدا شود.
امام علی (ع) در مورد یاد دادن آداب زندگی به فرزند میفرمایند: «آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند.»[33] از آنجا که آداب و رسوم، روشهای ظاهری زندگی هستند و این روشها در زمانهای مختلف متفاوت میشود امام علی (ع) میفرمایند: اجازه دهید فرزند شما به آداب زمان خود عمل کنند.
اساس و مبنای اعمال صحیح برای همه انسانها مشترک است اموری مانند ادب، احترام و … اما رفتارهایی که باعث این امور میشوند در زمانها و در میان اقوام مختلف متفاوت است این رفتارها همان آداب و رسوم هستند. مطابق نگرش دینی آداب و رسوم نباید از چارچوب دین خارج شود اگر خارج از آن باشد باید خودداری شود.
در خصوص تربیت فرزند احادیث و مطالب بسیار است. در این کتاب بخشی از این مطالب بیان شد و سعی گردید تا مطالب به گونهای جمع آوری شود که اصول کلی تربیت فرزند مشخص شود. واضح است که برای تربیت فرزند به صورت تخصصی باید از کتابهای تربیتی استفاده شده و به اساتید مربوطه مراجعه شود.
[1] - سوره التحریم، آیه 6
[2] - در موضوع تربیت نوجوان کتابی با عنوان «نوجوان الهی» توسط همین مؤلف تألیف شده است.
[3] - میزان الحکمه، جلد 1، حدیث 395
[4] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 128، حدیث 17748
[5] - رساله حقوق امام سجاد (A)
[6] - تحف العقول، صفحه 322
[7] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 68، صفحه 236، حدیث 1
[8] - رساله حقوق امام سجاد (A)
[9] - نهج البلاغه (صبحی صالح)، صفحه 393
[10] - رساله حقوق امام سجاد (A)
[11] - میزان الحکمه، جلد 14، حدیث 22753
[12] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 164، حدیث 17871
[13] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 6، صفحه 48، حدیث 6
[14] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 6، صفحه 50، حدیث 6
[15] - نهج الفصاحه، صفحه 482، حدیث 1565
[16] - میزان الحکمه، جلد 14، حدیث 22743
[17] - تحف العقول، صفحه 376
[18] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 247، حدیث 5094
[19] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 15، صفحه 165، حدیث 17872
[20] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 8، صفحه 450، حدیث 123
[21] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 6، صفحه 24، حدیث 6
[22] - وسائل الشیعه، جلد 21، صفحه 476، حدیث 27627
[23] - نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد 20، صفحه 343، حدیث 937
[24] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 6، صفحات 46 و 47
[25] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 6، صفحه 47، حدیث 3
[26] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 14، صفحه 288، حدیث 17638
[27] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 101، صفحه 96، حدیث 51
[28] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 101، صفحه 94، حدیث 36
[29] - میزان الحکمه، جلد 14، حدیث 22748
[30] - من لا یحضره الفقیه، جلد 4، صفحه 372
[31] - وسائل الشیعه، جلد 21، صفحه 390، حدیث 27377
[32] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 101، صفحه 99، حدیث 74
[33] - نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد 20، صفحه 267، حدیث 102