انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

این وبلاگ جـهت ارائـه راهـکارهای عملـی و برنامه های کاربردی برای زندگی نورانی و به دور از ظلمت نفسانی تنظیم شده است.
این وبلاگ در تلاش است تا فرد مسیر معنوی حرکـت از خود تا خدا را بشناسـد و نسبت بـه موضوعات اخلاقی و معنوی در ابعـاد فردی و اجتماعی آگاه شود.

بایگانی

خوش‌گمانی و بدگمانی

جمعه, ۲ تیر ۱۴۰۲، ۱۰:۲۶ ق.ظ

بدگمانی یا سوءظن از خصوصیات اخلاقی منفی است و انسان بر اثر سوءظن به رفتار غلط گرفتار می‌شود. بدگمانی و سوءظن از منفی بودن انسان سرچشمه می‌گیرد؛ چرا که‌ هر انسان، عالم را از زاویه وجود خود نگاه می‌کند؛ بنابراین این ویژگی در مقابل خصوصیت بسیار مهم مثبت بودن است.

گمان، تصور و برداشتی است که کسی از چیزی دارد. گمان ریشه در تخیل و تصور انسان دارد بنابراین می‌تواند درست یا اشتباه باشد. گمان بد همان تصورات غلطی است که از چیزی در ذهن انسان به وجود می‌آید. انسان‌های عاقل چون مبانی فکری درستی دارند گمان آنها هم به درستی نزدیک‌تر است؛ اما انسان‌های خیال‌پرداز و بدون علم در بسیاری از موارد به گمان‌های اشتباه گرفتار می‌شوند.

امام علی (ع) می‌فرمایند: «گمان انسان وسیله سنجش خرد اوست و کردارش راست‌گوترین گواه بر اصل و تبار اوست.»[1] ایشان می‌فرمایند: «گمان خردمندان صاحبدل، نزدیک‌ترین چیز به صواب (درستی) است.»[2] همچنین می‌فرمایند: «گمان خردمند از یقین نادان درست‌تر است.»[3]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «از گمان و فراست مؤمنان بر حذر باشید که خداوند متعال حقیقت را بر زبان آنان جاری ساخته است.»[4] این مؤمنان، مؤمنان حقیقی هستند که با خدا ارتباط قلبی دارند و با نور الهی که در قلبشان به وجود آمده دارای لطافتی شده‌اند که حقایق را درک می‌کنند.

بدگمانی یکی از خصلت‌های ریشه‌ای است که بسیاری از مشکلات انسان از آن سرچشمه می‌گیرد. کسی که بدگمان است وجود و ذهن او فضای منفی دارد که به دیگران با بدبینی نگاه می‌کند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «آدم بد به هیچ‌کس خوش‌بین نیست، زیرا همه را مانند خودش می‌داند.»[5] در حدیث دیگری ایشان می‌فرمایند: «همنشینی با بدان، بدگمانی به نیکان را در پی دارد.»[6]

بدگمانی با دین‌داری انسان در تضاد است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «ایمان، با بدگمانی سازگار نیست.»[7] ایشان می‌فرمایند: «آفت دین بدگمانی است.»[8]

خداوند در قرآن می‌فرماید «یا أَیها الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا»[9] یعنی «‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید زیرا بعضی از گمان‌ها گناه است و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید و هیچ یک از شما غیبت دیگری را نکند.»

در صورتی گمان بد گناه است که فرد را مبتلا به گناه کند مثلاً غیبت کند یا تهمت بزند؛ چرا که‌ مقدمه گناه، گناه است. بنابراین بدگمانی که از فکر انسان آغاز می‌شود بر دو بخش از وجود انسان اثر می‌گذارد، هم به قلب و هم عمل. وقتی بر قلب اثر بگذارد انسان از طرف مقابل ناراحت شده یا عصبانی می‌شود یا محبتش نسبت به او کم می‌شود و اثرات دیگر قلبی دارد، اما وقتی در عمل اثر بگذارد رفتاری متناسب با سوءظنی که پیدا کرد از خود نشان می‌دهد مثلاً پرخاش یا قهر می‌کند.

در مقابل بدبینی، خوش‌بینی قرار دارد. به همان اندازه که بدبینی ضرر دارد خوش‌بینی مفید و باعث آرامش است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «خوش‌بینی از نیکو‌ترین خصلت‌ها و بهترین نصیب‌هاست.»[10] ایشان می‌فرمایند: «خوش‌بینی باعث آسایش دل و سلامت دین است.»[11] همچنین می‌فرمایند: «خوش‌بینی اندوه را می‌کاهد و مانع افتادن در بند گناه می‌شود.»[12] ایشان می‌فرمایند: «بر‌ترین تقوا خوش‌بینی است.»[13]

خوش‌بینی و گمان خوب، خوب رفتار کردن را به دنبال دارد و انسان را در فضای مثبت قرار می‌دهد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «خوش‌بینی از بر‌ترین خوی‌ها و بزرگ‌ترین عطیه‌هاست.»[14]

امام علی (ع) خوش‌بینی را باعث محبت مردم و پیشرفت بهتر امور دانسته و می‌فرمایند: «هر که به مردم گمان نیک برد محبت آنان را به دست آورد.»[15] همچنین می‌فرمایند: «از خوش‌بینی بهره‌ای برگیر تا با آن دلت آرام گیرد و کارت پیش رود.»[16] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «اصل و ریشه حسن ظن، ایمان نیکوی شخص و صفای باطنی اوست.»[17]

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «از گمان بپرهیزید، زیرا گمان دروغ‌ترین سخن است و پرس و جو و کنجکاوی نکنید.»[18] امام علی (ع) می‌فرمایند: «مبادا نفست در آنچه گمان می‌بری بر تو چیره شود و تو در آنچه یقین داری بر او چیره نشوی، زیرا این کار از بزرگ‌ترین بدی‌هاست.»[19]

اموری باعث بدگمانی انسان می‌شوند. یکی از دلایل بدگمانی بدی شخصیت انسان است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «آدم بد، به هیچ‌کس خوش‌بین نیست، زیرا همه را مانند خودش می‌داند.»[20] ایشان می‌فرمایند: «آدم شرور به هیچ‌کس گمان نیک نمی‌برد، زیرا همگان را به خوی و خصلت خود می‌بیند.»[21]

یکی دیگر از دلایل بدگمانی تردید است. کسی که زیاد شک می‌کند به بدگمانی مبتلا می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «تردید، موجب بدگمانی است.»[22]

بدگمانی و سوءظن اثرات بدی دارد که به مهمترین آنها اشاره می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که بدگمان باشد، بد نهاد و بد باطن شود.»[23] چرا که‌ گمان بد آرام آرام در جان فرد نفوذ کرده و او را بد نهاد می‌کند. ایشان می‌فرمایند: «هر که بدگمان باشد، بد پندار شود.»[24] یعنی تفکرات انسانِ بدگمان منفی می‌شود. همچنین می‌فرمایند: «آدم بدبین، همواره بیمار است.»[25]

از آنجا که تفکر و اندیشه انسان بر اعمال او اثرگذار است بدگمانی باعث رو آوردن انسان به بدی‌ها شده و باعث از بین رفتن اعمال می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بدگمانی کار‌ها را تباه می‌کند و باعث روی آوردن به انواع بدی‌ها می‌شود.»[26] ایشان می‌فرمایند: «از بدگمانی بپرهیز، زیرا بدگمانی عبادت را تباه می‌کند.»[27]

پیامبر خدا (ص) در مورد اثرات بدگمانی می‌فرمایند: «همانا ترس و بخل و آزمندی، یک خصلت‌اند که ریشه آنها بدگمانی است.»[28] یعنی بدگمانی باعث ترس و نگرانی انسان شده و انسان را خسیس می‌کند و او را طماع و حریص می‌نماید. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بد‌ترین مردم کسی است که به سبب بدبینی که دارد به هیچ‌کس اعتماد نمی‌کند.»[29]

بدگمانی باعث فال بد زدن است و فال بد جزو خرافات است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «فال‏ بد زدن و اثرگذاری از یکی به دیگری در امور خرافی، درست نیست‏.»[30]

امام علی (ع) در مورد اثرات خوش‌بینی می‌فرمایند: «خوش‌بینی باعث آسایش دل و سلامت دین است.»[31] ایشان می‌فرمایند: «خوش‌بینی اندوه را می‌کاهد و از افتادن در بند گناه می‌رهاند.»[32] همچنین می‌فرمایند: «هر که به مردم گمان نیک برد، محبت آنان را به دست آورد.»[33] ایشان می‌فرمایند: «از خوش‌بینی بهره‌ای گیر تا با آن دلت آرام گیرد و کارت پیش رود.»[34]

امام علی (ع) تأکید می‌کنند که باید نسبت به برادران حسن ظن داشت و می‌فرمایند: «در حق برادران خود حسن ظن داشته باشید که برای شما صفای دل و پاکیزه ‌طبعی به دنبال خواهد داشت.»[35]

از مهمترین اثرات بدگمانی اثرات اجتماعی است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که بدگمانی بر او چیره شود جای آشتی با هیچ دوستی باقی نگذارد.»[36] ایشان بدگمانی را باعث کناره‌گیری دوستان دل‌سوز دانسته و در توصیه به امام حسن مجتبی (ع) می‌فرمایند: «[مراقب باش] بدگمانی، تو را از دوست دلسوز محروم نکند.»[37]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «آنکه گمان خود را نیکو نسازد (و بدبین باشد) از هر کسی وحشت می‌کند.»[38] همچنین می‌فرمایند: «هر که خوش‌بین نباشد از همگان گریزان باشد.»[39] چرا که‌ با هیچ‌کس خو نمی‌گیرد. ایشان می‌فرمایند: «هر که گمانش زیاد باشد، غیبتش زیاد شود.»[40]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بد‌ترین مردم کسی است که به سبب بدبینی که دارد به هیچ‌کس اعتماد نمی‌کند و دیگران نیز به سبب بد کرداری‌اش به او اعتماد نمی‌کنند.»[41] اعتماد در ارتباطات افراد با هم موضوع مهمی است؛ اگر اعتماد نباشد ارتباطی باقی نمی‌ماند.

با توجه به زشتی که بدبینی دارد باید انسان تلاش کند تا این عیب را در خود از بین ببرد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «سوءظن و بدبینی نسبت به یکدیگر را دور افکنید زیرا خدای عزّوجل از این موضوع نهی فرموده است.»[42] ایشان می‌فرمایند: «مانند کسی مباش که در آنچه گمان می‌برد نفسش بر او چیره می‌شود و در آنچه یقین دارد بر نفس خود چیره نمی‌شود.»[43] چرا که‌ بدگمانی از توهم و نفسانیت انسان سرچشمه می‌گیرد.

با وجود اینکه بدگمانی در بیشتر مواقع خصلت بدی است اما در بعضی اوقات صحیح بوده و در این مواقع بدبینانه و سخت‌گیرانه نگاه کردن کار درستی است. پس خوش‌بینی باید منطقی باشد. امام علی (ع) در فرمان به مالک اشتر می‌فرمایند: «سزاوار‌ترین فرد به بدبینی تو کسی است که پیش تو امتحان بدی داده باشد.»[44]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «هرگاه درستی و پاکی بر روزگار و مردمش حکم‌فرما شد اگر کسی به دیگری بی‌آنکه گناهی از او آشکار شود گمان بد برد ستم کرده است و هرگاه فساد و ناراستی بر روزگار و مردم آن چیره شد اگر کسی به دیگری گمان نیک برد و خوش‌بین باشد فریب خورده است.»[45] در مورد همین شرایط رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «با بدبینی خویشتن را از گزند مردم نگه دا‌رید.»[46]

امام کاظم (ع) می‌فرمایند: «هرگاه ستم و ناراستی، از حق و درست‌کاری بیشتر بود بر هیچ‌کس روا نیست که به کسی گمان خوب برد مگر آنگاه که خوبی او بر وی معلوم شود.»[47]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «بدبینی به نیکوکار بد‌ترین گناه و زشت‌ترین ستم است.»[48] بنابراین در روزگار بد و در میان مردم بد هم به افراد نیکوکاری که کار‌های خود را به درستی انجام می‌دهند نباید بدبین بود و باید به آنها اعتماد کرد.

در روایات بر ارتباط خوب با برادران دینی تأکید زیاد شده است. انسان باید از بدبینی نسبت به برادران دینی خودداری کند. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که دانست که برادرش در دین استوار و ره پوی راه راست است، دیگر نباید به سخنان مردم درباره او گوش دهد؛ تیرانداز تیر می‌اندازد و تیرها به خطا می‌رود.»[49]

ایشان می‌فرمایند: «رفتار برادرت را به بهترین وجه آن حمل کن تا زمانی که کاری از او سر زند که راه توجیه را بر تو ببندد و هیچ‌گاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید تا وقتی برای آن توضیح خوبی می‌یابی، گمان بد مبر.»[50] رسول خدا (ص) توصیه فراتری کرده و می‌فرمایند: «برای گفتار و کرداری که از برادرت سر می‌زند عذری بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش.»[51] این رفتار در مورد برادران مؤمن است چرا که آنها با یکدیگر مانند یک پیکر هستند.

برای از بین بردن بدگمانی یکی از بهترین راه‌ها این است که تا فکر منفی از کسی به ذهن انسان خطور کرد در درون خود آن را انکار کند و سعی کند به آن توجه نکند و در مورد نکات مثبت آن فرد فکر کند تا اثرات منفی آن را از قلب خود پاک کند.

رسول خدا (ص) برای ر‌هایی از بدگمانی می‌فرمایند: «مؤمن، برای ر‌هایی از بدگمانی، باید که سوءظن خود را (هیچ‌گاه در خارج) به فعلیت نرساند.»[52] اقدام نکردن مطابق سوءظنی که در ذهن انسان به وجود آمده باعث می‌شود هم اثر منفی گمان بد در عمل اتفاق نیافتد و هم باعث می‌شود به مرور زمان بدگمانی در انسان از بین برود. با رفتار معقول و منطقی اندیشه انسان واقعی شده و از بدگمانی دور می‌شود.

در روایات برای جلوگیری از بدگمانی دیگران توصیه شده انسان با افراد بد همراه نشده و خود را از جایگاه‌های تهمت دور نگه دارد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که به جا‌های بد رفت و آمد کند متهم شود و هر که خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسی را که به او گمان بد می‌برد سرزنش کند.»[53]



[1] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥١٨

[2] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٢٠

[3] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٢١

[4] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٢٤

[5] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٧

[6] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦١

[7] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٤٩

[8] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٣، صفحه ١٠١، حدیث ٣٩٢٤

[9] - سوره حجرات، آیه ١٢

[10] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٢٩

[11] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣١

[12] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٢

[13] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٥

[14] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٠

[15] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٣

[16] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٤

[17] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١١، صفحه ٢٥١، حدیث ١٢٩٠٧

[18] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٧

[19] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٤٠

[20] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٧

[21] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٨

[22] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦٨

[23] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦٤

[24] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦٢

[25] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦٩

[26] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٠

[27] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٣

[28] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٤٥

[29] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٤

[30] - نهج البلاغه (ترجمه انصاریان)، حکمت ٤٠٣، صفحه ٣٧٤

[31] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣١

[32] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٢

[33] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٣

[34] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٤

[35] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٢، صفحه ١٩٦، حدیث ١٢

[36] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦٥

[37] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٧٤

[38] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٢٥٤، حدیث ٥٣٣٣

[39] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦٧

[40] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٧١

[41] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٤

[42] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٤٢

[43] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٩

[44] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٣٦

[45] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٧٢

[46] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٧٣

[47] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٧٥

[48] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٥٢

[49] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٢٧

[50] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٢٥

[51] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٢٨

[52] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٢، صفحه ٢٠١

[53] - میزان الحکمه، جلد ٧، حدیث ١١٥٦٠

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی