سخنچینی
سخنچینی یا نمّامی از رفتارهای بد اجتماعی و به معنی بیان بدی، اشکال یا رازی از کسی پیش فرد دیگر به منظور به هم ریختن رابطه آنها یا تغییر رفتار با او است. سخنچینی باعث فتنه افروزی میان افراد شده و ارتباطات سالم اجتماعی مردم را به هم میزند. اگر هنگام سخنچینی بدی که در فرد وجود دارد بیان شود علاوه بر سخنچینی غیبت هم شده و اگر بدی بیان شده در فرد وجود نداشته باشد علاوه بر سخنچینی تهمت هم زده است.
در نگرش دینی محکم بودن روابط اجتماعی میان مؤمنین بسیار مهم است. بنابراین هر آنچه باعث فتنه و به هم ریختن این روابط میشود بسیار زشت و دارای عقوبت آخرتی است. سخنچینی رفتار افراد منافق و روش افرادی است که اجتماع مؤمنین را میخواهند به هم بزنند.
خداوند در قرآن در مورد سخنچینی آیاتی بیان فرموده است. خداوند میفرماید «وَیْلٌ لِکلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ»[1] یعنی «وای بر هر عیبجوی سخنچین.» همچنین میفرماید «هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ»[2] یعنی «[از کسانی که] بسیار عیبجو و سخنچین هستند [پیروی مکن.]»
در آیهای دیگر نیز در رابطه با روش برخورد با افراد سخنچین که نوعی فاسق به حساب میآیند میفرماید «یَا أَیّها الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَی مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»[3] یعنی «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر فاسقی خبری آورد تحقیق کنید و زود باور مکنید که از روی نادانی مردمی را به رنج اندازید و بعد هم پشیمان شوید.»
امام علی (ع) میفرمایند: «بدترین مردم کسی است که از برادران سخنچینی کند و احسان و خوبی را از یاد ببرد.»[4] ایشان میفرمایند: «بدترین راست، سخنچینی است.»[5] همچنین میفرمایند: «کار بدی است جدایی انداختن میان دو یار و همدم.»[6] همچنین ایشان میفرمایند: «سخنچینی خصلت شخصِ از دین بیرون شده است.»[7]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هیچ سخنچینی (و به روایتی: هیچ خبرکشی) به بهشت نمیرود.»[8] ایشان میفرمایند: «سخنچینی و کینهتوزی در آتشاند و این دو در دل هیچ مسلمانی جمع نمیشوند.»[9]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «آیا شما را از بدترین افرادتان آگاه نکنم؟ عرض کردند: چرا ای رسول خدا! ایشان فرمودند: کسانی که سخنچینی میکنند، آنان که میان دوستان جدایی میاندازند، کسانی که برای افراد پاک و بیگناه عیب میتراشند.»[10] ایشان میفرمایند: «دشمنترین شما نزد خدا کسانی هستند که برای سخنچینی بین دوستان کوشش میکنند و جمعیتهای متشکل را پراکنده میسازند و کارشان تفرقه افکنی میان انجمنها و عیبجویی از پاکان و نیکان است.»[11]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «بدترین مردم، شخص مثلث است.» عرض شد: ای رسول خدا، مثلث یعنی چه؟ ایشان فرمودند «کسی که از برادر خود نزد سلطان سخنچینی میکند، در نتیجه هم خودش را به هلاکت میاندازد هم برادرش را و هم آن سلطان را.»[12] به این دلیل او را مثلث نامیده که با سخنچینی سه نفر را با مشکل مواجه میکند و منظور از سلطان هر فردی است که بالادست انسان قرار دارد.
بنیاسرائیل را قحطی فرا گرفت. حضرت موسی (ع) از خدا درخواست باران کرد. وحی رسید: ای موسی! دعای تو و کسانی که با تو هستند را مستجاب نمیکنم، زیرا در بین شما نمامی هست که از سخنچینی دست برنمیدارد. موسی (ع) گفت: خدایا آن شخص کیست تا او را از بین خود بیرونش کنیم؟ خداوند فرمود: من شما را از نمامی نهی میکنم، چگونه راز دیگری را آشکار کنم؟ پس آنها توبه جمعی کردند و آن فرد نمام نیز با آنها توبه نمود پس بر ایشان باران بارید.[13]
سخنچینی به قدری بر فرد شنونده اثر شدیدی دارد که پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «سخنچینی کاری است نزدیک به جادو.»[14] امام صادق (ع) میفرمایند: «از بزرگترین جادو، سخنچینی است، [زیرا] با سخنچینی میان دوستان جدایی انداخته میشود، یاران یکدل را با هم دشمن میکند، به واسطه آن خونها ریخته میشود، خانهها ویران میگردد و پردهها دریده میشود. آدم سخنچین بدترین کسی است که روی زمین گام برمیدارد.»[15]
سخنچینی اثرات بد دنیوی و اخروی دارد. رسول خدا (ص) میفرمایند: «عذاب قبر به خاطر سخنچینی، غیبت و دروغ است.»[16] ایشان میفرمایند: «سخنچین وارد بهشت نمیشود.»[17] همچنین میفرمایند: «از غیبت و سخنچینی پرهیز کنید زیرا غیبت مفطر است (باعث بیاجر شدن روزه است) و سخنچینی باعث عذاب قبر میشود.»[18] امام باقر (ع) میفرمایند: «بهشت بر قتّاتین یعنی کسانی که برای فساد بین مردم گام برمیدارند حرام است.»[19]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «شبی که مرا به معراج بردند زنی را دیدم که سرش سر خوک بود و بدنش بدن الاغ و گرفتار هزار هزار نوع عذاب بود. سؤال شد: آن زن چه عملی انجام داده است؟ فرمودند: او زنی سخنچین و دروغگو بود.»[20]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «دیشب (در مکاشفه یا معراج) دو مرد نزد من آمدند و مرا در آغوش گرفته و با خود بردند تا آنکه به مردی رسیدند که در دستش چنگکی بود و آن را در دهان مردی میکرد و دهانش را تا ته آروارههایش میشکافت و این کار را مرتب انجام میداد. پرسیدم: این کیست؟ گفت: اینان کسانی هستند که سخنچینی میکنند.»[21]
پیامبر خدا (ص) در مورد عاقبت سخنچین میفرمایند: «کسی که برای سخنچینی بین دو نفر حرکت کند خداوند بر او در قبرش آتشی مسلط میفرماید که او را بسوزاند و چون از قبرش بیرون آید ماری بزرگ و سیاه بر او مسلط میفرماید که گوشت او را بخورد تا داخل جهنم شود.»[22]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «هر که از برادر خود نزد سلطانی (بالادست یا قدرتمندی) سخنچینی کند، خدای متعال همه اعمال او را بر باد دهد و اگر به شخصی که از او سخنچینی کرده است ناراحتی یا ضرری رسد خدای متعال سخنچین را با هامان[23] در یک درجه از آتش قرار دهد.»[24]
امام علی (ع) در مورد اثرات اجتماعی سخنچینی میفرمایند: «هر که سخنچینی کند آشنا با او بجنگد و بیگانه با او دشمن شود.»[25] یعنی دوست و دشمن با سخنچین دشمن میشوند. ایشان میفرمایند: «بپرهیز از سخنچینی که تخم کینه میافشاند و از خدا و مردم دور میگرداند.»[26]
در مورد نحوه رفتار با سخنچین خداوند در قرآن میفرماید: «از کسی که بسیار غیبت و عیبجویی میکند و سخنچین است اطاعت مکن.»[27] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «کسی از شما حق ندارد از هیچیک از یارانم چیزی به من بگوید؛ زیرا دوست دارم در حالی که چیزی از شما در دلم نیست به سویتان بیایم.»[28] یعنی اگر کسی موقعیتی دارد که ممکن است پیش او سخنچینی کنند باید به آنها بگوید که حق چنینی کاری را ندارند و جلوی این کار را بگیرد.
امام علی (ع) میفرمایند: «گفتههای هیچ سخنچینی را زود باور مکن اگرچه در لباس خیرخواهان باشد.»[29] ایشان میفرمایند: «سخنچینی را دروغ شمار، نادرست باشد یا درست.»[30] یعنی در هر صورت به حرف سخنچین نباید گوش داد.
با توجه به شدت ضرر سخنچینی، روش برخورد با سخنچین چه راست بگوید و چه دروغ باید به نحوی باشد که او را توبیخ کرده و او را مجازات کند تا از این کار دست بردارد. امام علی (ع) به مردی که نامهای برای سخنچینی کردن به ایشان داد فرمودند «ای مرد! اگر راست گفته باشی (به سبب سخنچینی که کردهای) منفور ما خواهی شد و اگر دروغ گفته باشی تو را مجازات خواهیم کرد و اگر هم دوست داری تو را ببخشم، میبخشمت.» عرض کرد «پس مرا ببخشید ای امیرالمؤمنین!»[31]
[1] - سوره هُمَزه، آیه ١
[2] - سوره قلم، آیه ١١
[3] - سوره حجرات، آیه ۶
[4] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٨٨
[5] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٩٠
[6] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٩٢
[7] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٨٩
[8] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠٩
[9] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧١٠
[10] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠١
[11] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٩، صفحه ١٥٠، حدیث ١٠٥٢١
[12] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٨١
[13] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٢، صفحه ٢٦٨، حدیث ١٩
[14] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠٣
[15] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠٤
[16] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٩، صفحه ١٢١، حدیث ١٠٤٢١
[17] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٩، صفحه ١٥٠، حدیث ١٠٥٢٠
[18] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠٢
[19] - وسائل الشیعه، جلد ١٢، صفحه ٣٠٦، حدیث ١٦٣٧٠
[20] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠٥
[21] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠٦
[22] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ٢٨٤
[23] - هامان وزیر فرعون و مظهر کمک به ظالمان مستکبر و مظهر شیطنت و طرحهای شیطانی بوده است.
[24] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٨٤
[25] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٩١
[26] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٩٧
[27] - سوره قلم، آیات ١٠ و ١١
[28] - سفینه البحار، جلد ٢، صفحه ٦٩٣
[29] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٧٠٧
[30] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٨٧
[31] - میزان الحکمه، جلد ١٣، حدیث ٢٠٦٨٥