انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

این وبلاگ جـهت ارائـه راهـکارهای عملـی و برنامه های کاربردی برای زندگی نورانی و به دور از ظلمت نفسانی تنظیم شده است.
این وبلاگ در تلاش است تا فرد مسیر معنوی حرکـت از خود تا خدا را بشناسـد و نسبت بـه موضوعات اخلاقی و معنوی در ابعـاد فردی و اجتماعی آگاه شود.

بایگانی

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عیبهای اخلاقی» ثبت شده است

حسد یکی از اصلی‌ترین رذایل اخلاق است که ریشه بسیاری از عیب‌های اخلاقی دیگر است. حسد از حرص و تکبر تشکیل شده و با ناراحت شدن فرد از دارا شدن نعمتی توسط دیگران خود را نشان می‌دهد. کسی که حسود است هم حریص است به داشتن نعمتی که دیگران دارند و هم متکبر است به اینکه چرا او با نداشتن آن نعمت از دیگران پایین‌تر قرار گرفته است.

  • بهرام محسنی نسب

تکبر از عیب‌های اخلاقی بوده و در مقابل تواضع قرار دارد و مفهومش برتری‌جویی و قرار دادن خود نسبت به دیگران، بر‌تر از موقعیت فردی و اجتماعی خود است. تکبر یکی از سه ریشه اصلی تمام عیب‌های اخلاقی است و خودش از عُجب و خودبینی سرچشمه می‌گیرد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «حرص، تکبّر و حسد، انگیزه‌های فرورفتن در گناهان‌اند.»[1]

  • بهرام محسنی نسب

چشم­ چرانی یکی از رفتار‌های غلط اجتماعی است و به معنی جستجو و نگاه کردن به چیز‌هایی که افراد نمی‌خواهند توسط دیگران دیده شود یا خدا دیدن آنها را حرام کرده است.

یکی از روش‌های ارتباط برقرار کردن مردم نگاه کردن است. آنقدر که نگاه‌ها در عمق وجود فرد و دیگران اثر دارد کلام و چیز‌های دیگر اثر ندارد. نگاه افراد به یکدیگر انواع مختلفی دارد که در روایات به آنها توجه شده است.

  • بهرام محسنی نسب

خیانت کردن از خصوصیات رفتاری اخلاقی اجتماعی است. خیانت کردن در لغت مشتق از «خَوَن» به معنی مخالفت با حق و پیمان‌شکنی در پنهانی است.[1] وقتی انسان رفتاری در جهت منع حقی که باید به کسی برسد یا برخلاف پیمانی که بسته است انجام دهد خیانت کرده است. بنابراین خیانت در جا‌هایی که حقوق افراد در آنها مطرح است معنی پیدا می‌کند و می‌تواند در امانت یا هر موضوع دیگری باشد.

  • بهرام محسنی نسب

ظلم کردن به دیگران از عیوب اخلاقی رفتاری اجتماعی بوده و به معنی تجاوز به حق فرد دیگر است. از آنجا که ظلم کردن، پایمال کردن حق دیگران است از بد‌ترین رفتار‌های اجتماعی است؛ چرا که امنیت اجتماعی را از بین برده و افراد جامعه در کنار هم احساس آرامش نمی‌کنند.

  • بهرام محسنی نسب

بغض و کینه، حالت منفی است که باعث نِفرت انسان از چیزی می‌شود که از آن ناخشنود است. کینه از منفی بودن انسان سرچشمه می‌گیرد در حالی که یکی از اصلی‌ترین ریشه‌های معاشرت صحیح در وجود انسان مثبت بودن است.

  • بهرام محسنی نسب

سخن‌چینی یا نمّامی از رفتار‌های بد اجتماعی و به معنی بیان بدی، اشکال یا رازی از کسی پیش فرد دیگر به منظور به هم ریختن رابطه آنها یا تغییر رفتار با او است. سخن‌چینی باعث فتنه افروزی میان افراد شده و ارتباطات سالم اجتماعی مردم را به هم می‌زند. اگر هنگام سخن‌چینی بدی که در فرد وجود دارد بیان شود علاوه بر سخن‌چینی غیبت هم شده و اگر بدی بیان شده در فرد وجود نداشته باشد علاوه بر سخن‌چینی تهمت هم زده است.

  • بهرام محسنی نسب

سرزنش کردن از خصوصیات رفتاری اجتماعی است که به معنی بیان عیب کسی به شکلی که باعث تحقیر او شود می‌باشد. بنابراین سرزنش باعث نکوهش، ملامت، توبیخ، سرکوفت و طعنه زدن است. سرزنش کردنِ دیگران از رفتار‌های بسیار زشت بوده و به طور کل مردود است؛ اما سرزنش کردن خود در صورتی که برای از بین بردن عیب‌های خود باشد و اثر تربیتی مثبت داشته باشد اشکالی ندارد.

  • بهرام محسنی نسب

تحقیر، توهین و مسخره کردن از رفتار‌های غلط اجتماعی است که باعث آزار دیگران شده و باعث بی‌احترامی و تخریب دیگران می‌شود. در روایات از این اعمال نهی شده است.

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هیچ مسلمانی را خوار و حقیر مشمار؛ زیرا کوچک آنان هم نزد خداوند بزرگ است.»[1] ایشان می‌فرمایند: «هیچ‌یک از شما نباید احدی از بندگان خدا را خوار و بی‌مقدار شمارد زیرا نمی‏داند که کدام یک از آنها دوست خداست.»[2]

  • بهرام محسنی نسب

آزار دادن یکی از عیب‌های رفتاری و به معنی انجام کاری است که باعث اذیت و ناراحتی دیگران شود. آزار دادن از نامهربانی و عدم خیرخواهی نسبت به دیگران سرچشمه می‌گیرد. آزار دادن در تمام موارد منفی است مگر در موارد بسیار خاصی که هدف مهمی مانند رشد و تربیت در بین باشد که در این مواقع هم قصد بر آزار رساندن نباید باشد اما در آن شرایط ممکن است فرد آزرده شود.

  • بهرام محسنی نسب

برای رسیدن به تعالی معنوی، عُجب و خودیت باید از وجود انسان پاک شده و خدا در وجود انسان مستقر شود. این قاعده در تمام مراحل خودسازی وجود دارد. یعنی هم در بخش ظلمانی وجود انسان و هم در مرحله نورانی آن، فرد با کنار گذاشتن خود ظلمانی و خود نورانی می‌تواند به کمال و تعالی برسد. هنگام خودسازی، با از بین رفتن نفسانیات و مبارزه با عجب، خودیت فرد از بین رفته و خدا در قلب او مستقر می‌شود.

  • بهرام محسنی نسب

با توجه به مطالبی که در مورد حرص در بخش « حرص یکی از عیبهای اخلاقی » بیان شد حرص عبارت است از حالتی که بر اثر آن، انسان اموری را جذب کرده و برای به دست آوردن آنها به حرکت در‌می‌آید؛ اما از آنجا که آن امور را مستقل در تأثیرگذاری می‌داند با نگرشی مستقلانه در تأثیرگذاری، آن چیز را طلب می کند. به این نوع طلب کردن حرص می­گویند.

  • بهرام محسنی نسب

برای از بین بردن عیب‌‌های اخلاقی از قلب، ابتدا فرد باید بدی‌های رذایل و خوبی‌های از بین رفتن آنها را بداند و در مورد آنها فکر کند. پس از این شناخت و تفکر و اینکه دانست نبودن این رذایل تا چه اندازه برای او مفید است، در او انگیزه و شوقی برای از بین بردن آنها به وجود می‌آید.

  • بهرام محسنی نسب

پس از آنکه انسان در تقوی و اراده خود چنان قوی شد که هیچ گناهی را با اراده خود انجام نداده و هیچ واجبی را با اختیار خود ترک نکرد، آمادگی آن را پیدا می‌کند که ریشه‌‌های گناهان را در خود از بین ببرد. ازآنجاکه رذایل اخلاق ریشه گناهان هستند و رذایل اخلاق در قلب انسان هستند در این مرحله فرد وارد محدوده قلب می‌شود.

  • بهرام محسنی نسب

مطابق آنچه در بخش «ابعاد وجود انسان» بیان شد آنچه در قلب انسان است در فکر او خود را نشان می‌دهد، پس هر چه در قلب جریان داشته باشد ذهن به آن مشغول می‌شود. بنابراین انسان به هر چیز محبت داشته باشد به آن توجه داشته و به آن فکر می‌کند و هر چه محبت بیشتر باشد توجه به آن چیز هم بیشتر است.

  • بهرام محسنی نسب