انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

این وبلاگ جـهت ارائـه راهـکارهای عملـی و برنامه های کاربردی برای زندگی نورانی و به دور از ظلمت نفسانی تنظیم شده است.
این وبلاگ در تلاش است تا فرد مسیر معنوی حرکـت از خود تا خدا را بشناسـد و نسبت بـه موضوعات اخلاقی و معنوی در ابعـاد فردی و اجتماعی آگاه شود.

بایگانی

ظلم کردن

يكشنبه, ۴ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۰ ق.ظ

ظلم کردن به دیگران از عیوب اخلاقی رفتاری اجتماعی بوده و به معنی تجاوز به حق فرد دیگر است. از آنجا که ظلم کردن، پایمال کردن حق دیگران است از بد‌ترین رفتار‌های اجتماعی است؛ چرا که امنیت اجتماعی را از بین برده و افراد جامعه در کنار هم احساس آرامش نمی‌کنند.

بنابراین وظیفه انسان ظلم نکردن به دیگران است مخصوصاً نسبت به انسان‌هایی که نمی‌توانند از حق خود دفاع کنند و یاوری ندارند.

علاوه بر ظلم به دیگران، انسان می‌تواند به خود یا در حق خدا نیز ظلم کند. ظلم به خود یعنی کاری کند که به زیان خود باشد و ظلم به حق خدا یعنی کاری را که خدا لازم دانسته تا انسان آن را انجام دهد از انجام آن سرپیچی کند که در این صورت نیز به ضرر خود عمل کرده است؛ چرا که‌ کار‌هایی که خدا دستور داده به نفع خود انسان است و نفع و ضرری برای خدا ندارد. با توجه به اینکه در این کتاب موضوع آداب معاشرت بیان می‌شود فقط در مورد ظلم به دیگران سخن به میان می‌آید.

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «بر‌ترین جهاد آن است که انسان روز خود را آغاز کند در حالی که در اندیشه ستم کردن به احدی نباشد.»[1] امام باقر (ع) می‌فرمایند: «از شیعیان ما نیست کسی که به مردم ظلم کند.»[2] امام علی (ع) می‌فرمایند: «ستم کردن به ناتوان زشت‌ترین نوع ستم است.»[3] انسان ناتوان کسی است که نمی‌تواند از حق خود دفاع کند و یاوری ندارد.

ظلم به دیگران از عیب‌های اخلاقی بوده و ظلم نکردن از اخلاق نیک به حساب می‌آید. امام علی (ع) می‌فرمایند: «ستمگری، مادر رذایل (اخلاقی) است.»[4] منظور از ستمگری ظلم در تمام شاخه‌های فردی، اجتماعی و الهی است. پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید و خلف وعده ننماید، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار، برادری با او واجب و غیبتش حرام است.»[5]

پیامبر خدا (ص) در فضیلت عدالت می‌فرمایند: «ساعتی عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شب‏هایش به نماز و روزهایش به روزه بگذرد.»[6] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «زمانی که در میان مردم عدالت برقرار شود بی‏نیاز می‏شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزی خود را فرو می‏فرستد و زمین برکاتش را بیرون می‏ریزد.»[7]

رسول خدا (ص) در مورد روش اقدام عدالت می‌فرمایند: «عادل‌تر از همه مردم کسی است که آنچه برای خود می‌پسندد برای مردم نیز بپسندد و آنچه بر خود روا ندارد بر مردم نیز روا ندارد.»[8] پسندیدن برای دیگران آنچه را که انسان برای خود می‌پسندد و نپسندیدن برای دیگران آنچه را که انسان برای خود نمی‌پسندد از بهترین روش‌های تشخیص و اقدام برای ارتباط صحیح و الهی با دیگران است. در این مورد در فصل آخر کتاب تحت عنوان «اصلاح آداب معاشرت، با دیگران را همانند خود دانستن» توضیحاتی بیان شده است.

پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «ظلم سه قسم است: ظلمی که خدا نمی‌‏آمرزد، ظلمی که می‌‏آمرزد و ظلمی که از آن نمی‌گذرد، اما ظلمی که خدا نمی‌آمرزد شرک است. خداوند می‌‏فرماید: حقاً که شرک ظلمی بزرگ است.[9] اما ظلمی که خدا می‌‏آمرزد، ظلم بندگان میان خود و پروردگارشان است اما ظلمی که خدا از آن نمی‌‏گذرد ظلم بندگان به یکدیگر است.»[10] چرا که کسی که مورد ظلم قرار گرفته باید از گناه ظالم بگذرد.

امام علی (ع) می‌فرمایند: «از ستمگری بپرهیز که ستم، بزرگ‌ترین گناهان است.»[11] ایشان می‌فرمایند: «زیانکار‌ترین شما ستمکار‌ترین شماست.»[12] همچنین می‌فرمایند: «چه بد توشه‌ای است برای آخرت ستم و تجاوز به بندگان.»[13] امام علی (ع) می‌فرمایند: «اگر خداوند، ستمگر را چند روزی مهلت دهد، از بازپرسی و عذاب او غفلت نمی‏کند و او (خداوند) بر سر راه، در کمینگاه ستمگران است‏.»[14] یعنی ممکن است به ظالم مهلت داده شود اما حتماً کیفر می‌شود.

امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که عزت را با ظلم و باطل طلب کند خداوند به انصاف و حق، ذلت نصیبش نماید.»[15] امام باقر (ع) می‌فرمایند: خداوند هیچ‌گاه از ظالم انتقام نگرفت مگر به وسیله ظالمی دیگر و این سخن خدای عزّوجل است که «و اینگونه ظالمان را به سزای اعمالی که می‌‏کنند بر یکدیگر مسلط می‌‏کنیم.»[16]

از آثار ظلم این است که باعث می‌شود خدا دشمن او شده و ظالم به زودی مجازات شود. بنابراین ظلم ظالم به زودی به خود او برمی‌گردد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که به بندگان خدا ستم کند خداوند به جای بندگانش (به جای مردم)، دشمن او باشد.»[17]

ایشان می‌فرمایند: «برای تغییر و دگرگونی نعمت خدا و شتاب بخشیدن در خشم و انتقام او هیچ‌چیز کارگر‌تر از ظلم نیست؛ زیرا خداوند دعای ستمدیدگان را می‌شنود و همواره در کمین ستمگران است.»[18] رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «از نفرین مظلوم بترسید اگرچه کافر باشد، زیرا در برابر نفرین مظلوم پرده و مانعی نیست.»[19]

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هیچ طاعتی نیست که پاداشش زود‌تر از صله‌رحم برسد و هیچ جزایی نیست که سریع‏‌تر از مجازات ظلم و قطع رحم برسد.»[20] ایشان می‌فرمایند: «سه خصلت است که در هر که باشد (ضررش) به خود او برمی‌گردد: ظلم کردن، فریب دادن و تخلّف از وعده.»[21]

از آثار ظلم این است که ظالم گرفتار شده و روزگارش ناگوار می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که دلسوز خود باشد به دیگران ظلم نمی‏کند.»[22] ایشان می‌فرمایند: «هر که ستم کند ستم بیند.»[23] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هر که ظلمی کند به سبب آن ظلم در جان یا مال یا فرزندانش گرفتار شود.»[24] امام علی (ع) می‌فرمایند: «بپرهیزید از ستمگری، هر که ستم کند روزگارش ناگوار شود.»[25]

ستم کردن به دیگران باعث کوتاه شدن عمر می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «هر که ظلم کند، امرش فاسد و عمرش کوتاه می‌شود.»[26] ایشان می‌فرمایند: «ظلم و تجاوز، انسان را زمین می‌زند و مرگ‌ها را نزدیک می‌کند.»[27]

از اثرات دیگر ظلم از بین رفتن نعمت‌هاست. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «گناهی که نعمت‌ها را تغییر می‌دهد تجاوز به حقوق دیگران است … گناهی که گرفتاری ایجاد می‌کند ظلم است.»[28] امام علی (ع) می‌فرمایند: «ظلم قدم را می‌لرزاند، نعمت‌ها را سلب می‌کند و امت‌ها را به نابودی می‌کشاند.»[29] ایشان می‌فرمایند: «بر اثر ظلم، نعمت‌ها زایل می‌شوند.»[30]

از اثرات ظلم نازل شدن بلاست. امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «گناهانی که باعث نزول عذاب می‌شوند عبارت‌اند از: ستم کردن شخص از روی آگاهی، تجاوز به حقوق مردم و دست انداختن و مسخره کردن مردم.»[31]

از اثرات ظلم ظلمت در قیامت و دوری از بهشت است. پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «از ظلم کردن بپرهیزید زیرا به درستی که آن تاریکی‌های روز قیامت است.»[32] امام علی (ع) می‌فرمایند: «از ظلم بپرهیز، که ظالم بوی بهشت را استشمام نمی‌کند.»[33]

با توجه به بزرگ بودن این عیب انسان باید از ظلم به دیگران به شدت خودداری کرده و از شرایطی که باعث ظلم می‌شود پرهیز کند. یکی از شرایطی که انسان در آن ظلم می‌کند هنگام خشم است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «شیعیان ما کسانی هستند که در راه ولایت ما بذل و بخشش می‌کنند، در راه دوستی ما به یکدیگر محبت می‌نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم می‌روند، چون خشمگین شوند ظلم نمی‌کنند و چون راضی شوند زیاده‌روی نمی‌کنند، برای همسایگانشان مایه برکت‌اند و نسبت به همنشینان خود در صلح و آرامش‌اند.»[34]

از وظایف افراد این است که کسی که ظلم می‌کند را نه تنها یاری نکنند بلکه مانع ظلم او شوند. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «انسان باید برادر (دینی) خود را یاری کند چه ظالم باشد چه مظلوم اگر ظالم باشد او را بازدارد که این به ‏منزله یاری کردن اوست و اگر مظلوم باشد یاری‌اش کند.»[35]

از وظایف دیگر افراد این است که مظلوم را یاری کرده و مانع ظلم به او شوند. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که داد مظلوم را از ظالم بگیرد، در بهشت با من یار و همنشین باشد.»[36] ایشان می‌فرمایند: «مردم آنگاه که ظالم را ببینند و او را بازندارند، انتظار می‏رود که خداوند همه آنها را به عذاب خود گرفتار کند.»[37]

از وظایف کسی که مورد ظلم واقع شده این است که اگر توانایی یافت که با ظالم برخورد کند با او با انصاف رفتار کند و اگر می‌تواند، او را ببخشد. امام علی (ع) می‌فرمایند: «عادل‌ترین مردم کسی است که با کسی که به او ظلم کرده با انصاف رفتار کند.»[38] پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که از ظلمی که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جای آن در دنیا و آخرت به او عزت بخشد.»[39]



[1] - من لا یحضره الفقیه، جلد ‏٤، صفحه ٣٥٣، حدیث ٥٧٦٢

[2] - تحف العقول‏، صفحه ٣٠٣

[3] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٢٧٥، حدیث ٦٠٥٤

[4] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ١، صفحه ٢٠٢، حدیث ٨٠٤

[5] - الخصال (شیخ صدوق)‏، جلد ١، صفحه ٢٠٨، حدیث ٢٨

[6] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١١، صفحه ٣١٧، حدیث ١٣١٤٢

[7] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٣، صفحه ٥٦٨، حدیث ۶

[8] - نهج الفصاحه، صفحه ٢٢٠، حدیث ۳۴۰

[9] - سوره لقمان، آیه ١٣

[10] - نهج الفصاحه، صفحه ٥٦١، حدیث ١٩٢٤

[11] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٢، صفحه ٢٩٦، حدیث ٢٦٦٥

[12] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٢، صفحه ٣٧٠، حدیث ٢٨٤١

[13] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٢، صفحه ٣٠٩، حدیث ٤

[14] - نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، خطبه ٩٧، صفحه ١٧٩

[15] - نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد ٢٠، صفحه ٣٠٩، حدیث ٥٣٦

[16] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٣٣٤، حدیث ١٩

[17] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٥، صفحه ٢٥٩، حدیث ٨٢٥٠

[18] - نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد ١٧، صفحه ٣٤، نامه ٥٣

[19] - نهج الفصاحه، صفحه ١٦٤، حدیث ٤٨

[20] - نهج الفصاحه، صفحه ٦٦١، حدیث ٢٣٩٨

[21] - نهج الفصاحه، صفحه ٤٢٢، حدیث ١٢٨١

[22] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٥٦، حدیث ١٠٤٠٠

[23] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ١٠٠، حدیث ١٧٢٥

[24] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٤، صفحه ٢٦، حدیث ٢٦٥٨

[25] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٢، صفحه ٢٨٩، حدیث ٢٦٣٨

[26] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١٢، صفحه ٩٩، حدیث ١٣٦٢٩

[27] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٣٤٥، حدیث ٧٩٣٧

[28] - وسائل الشیعه، جلد ١٦، صفحه ٢٧٤، حدیث ٢١٥٥١

[29] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٥٦، حدیث ١٠٤١١

[30] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٣، صفحه ٢٠٩، حدیث ٤٢٣٠

[31] - وسائل الشیعه، جلد ١٦، صفحه ٢٨١، حدیث ٢١٥٥٦

[32] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٣٣٢، حدیث ١٠

[33] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٢، صفحه ٢٩٧، حدیث ٢٦٧٠

[34] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٣٦، حدیث ٢٤

[35] - نهج الفصاحه، صفحه ٦٦٥، حدیث ٢٤٢٢

[36] - اعلام الدین فی صفات المؤمنین‏، صفحه ١٨٤

[37] - نهج الفصاحه، صفحه ٣٢٣، حدیث ٨٣٣

[38] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٣٩٤، حدیث ٩١٠٤

[39] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٦٦، صفحه ٣٨٢، حدیث ٤٤

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی