سلام کردن
سلام کلامی است که با بیان آن، فرد سلام دهنده اعلام میکند که فرد مقابل او از طرف او در سلامت و آسایش است. سلام کردن از تواضع، خیرخواهی و محبت فرد و مثبت بودن او نسبت به دیگران سرچشمه میگیرد.[1]
مطابق بیان ائمه (ع) سلام، اسمی از اسماء خداست و تأکید فرمودهاند که مردم این نام را به زبان آورده و آشکار کنند. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «سلام اسمی از اسماء الهی است که خدا آن را در زمین قرار داده پس آن را میان خودتان آشکار کنید. »[2]
امام باقر (ع) در تفسیر گفتار خداوند که میفرماید «خداوند به منزل سلام دعوت میکند.»[3] فرمودند «سلام، خداوند است و منزلی را که برای اولیاء خود آفریده بهشت است.»[4]
سلام کردن اثرات مادی، اخلاقی، معنوی و اجتماعی دارد. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که به ده نفر از مسلمانان برخورد کرده و به آنها سلام کند، خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به او میدهد.»[5] ایشان میفرمایند: «هرگاه یکی از شما وارد خانه خود شد سلام کند، زیرا سلام موجب نزول برکت به آن خانه و انس گرفتن فرشتگان میشود.»[6] همچنین میفرمایند: «سلام را آشکارا بگو تا خیر و برکت خانهات زیاد شود.»[7]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «به خدایی که جانم در اختیار اوست، وارد بهشت نمیشوید مگر مؤمن شوید و مؤمن نمیشوید مگر اینکه یکدیگر را دوست داشته باشید. آیا میخواهید شما را به چیزی راهنمایی کنم که با انجام آن یکدیگر را دوست بدارید؟ سلام کردن میان خود را رواج دهید.»[8]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «یکی از موجبات بخشیده شدن گناه، سلام کردن و سخن نیکو گفتن است.»[9] امام صادق (ع) میفرمایند: «از فروتنی و تواضع این است که به هر که برخوردی سلام کنی.»[10] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «آغاز کننده به سلام از تکبر به دور است.»[11]
از جمله اثرات سلام کردن زیاد شدن دوستان و کم شدن دشمنان است. امام علی (ع) میفرمایند: «زبان خود را به نرمگویی و سلام کردن عادت ده تا دوستانت زیاد و دشمنانت کم شوند.»[12]
با توجه به اهمیت سلام، ائمه (ع) روش رفتار در سلام کردن و جواب دادن سلام را بیان فرمودهاند. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «سلام کردن مستحب است و جواب آن واجب است.»[13]
امام صادق (ع) میفرمایند: «سلام کردن قبل از سخن است.»[14] یعنی ابتدا فرد باید سلام کند سپس شروع به حرف زدن کند. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هرگاه همدیگر را ملاقات کردید با سلام و دست دادن ملاقات کنید و چون از همدیگر جدا شدید با طلب آمرزش از هم جدا شوید. »[15]
امام صادق (ع) در مورد آغاز کننده سلام میفرمایند: «آنکه آغاز به سلام کند به خدا و رسولش نزدیکتر است.»[16] امام علی (ع) میفرمایند: «سلام هفتاد ثواب دارد که شصت و نه تای آن برای سلام کننده و یکی برای جواب دهنده است.»[17]
با توجه به اهمیت سلام کردن، ائمه (ع) به همه حتی به کودکان سلام میکردند. امام باقر (ع) میفرمایند: «خداوند غذا دادن و به همه سلام کردن را دوست دارد.»[18] پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «پنج چیز است که تا زندهام رهایشان نمیکنم … و سلام کردن به کودکان تا بعد از من سنّت شود.»[19] سلام به کودک دو اثر مهم دارد؛ باعث تقویت اخلاق پسندیده تواضع و فروتنی برای سلام کننده است و باعث شخصیت دادن به کودک شده و با بزرگترهای خود بهتر ارتباط برقرار میکند این اتفاق باعث تربیت بهتر او میشود.
امام صادق (ع) به خوب سلام کردن تأکید فرموده و میفرمایند: «صلهرحم نمایید و به برادران (دینی) خود نیکی کنید، هرچند با سلام کردنِ خوب یا جواب سلام خوب باشد.»[20] خوب سلام کردن به معنی هر نوع رفتار و اثر مثبت در سلام کردن مانند با خوش رویی و محبت سلام کردن، بلند سلام کردن و در آرامش و سلامت بودن کسی که به او سلام میشود است.
امام صادق (ع) میفرمایند: «وقتی به منزلت آمدی بگو «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ» و بر خانوادهات سلام کن و اگر کسی در آن نیست بگو «بِسْمِ اللَّهِ وَ السَّلَامُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلَی عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِینَ»، چون چنین گوئی شیطان از خانهات فرار میکند. »[21] ایشان میفرمایند: «هر که بگوید: السلام علیکم؛ ده حسنه دارد، هر که بگوید: السلام علیکم و رحمه اللَّه؛ بیست حسنه دارد و هر که بگوید: السلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته؛ سی حسنه دارد. »[22]
امام صادق (ع) میفرمایند: «هرگاه یکی از شما سلام کند باید بلند سلام کند و نگوید من سلام کردم و جواب مرا ندادند، زیرا شاید سلام او را نشنیده باشند. وقتی یکی از شما سلام را جواب دهد باید بلند جواب دهد تا مسلمانی نگوید که من سلام کردم و به من جواب ندادند.»[23]
امام صادق (ع) در مورد اینکه بهتر است اول چه کسی بر دیگری سلام کند میفرمایند: «کوچک بر بزرگ سلام کند و رهگذر بر نشسته و گروه اندک بر گروه بسیار سلام کنند.»[24] ایشان میفرمایند: «سواره بر پیاده و ایستاده بر نشسته سلام کند.»[25] امام علی (ع) میفرمایند: «به اهل کتاب آغاز به سلام نکنید و هرگاه به شما سلام کردند شما در جواب بگوئید: و علیکم.»[26]
امام صادق (ع) میفرمایند: «چون یکی از میان جمعی سلام کرد از آنها کافی است و چون یکی از آنها جواب داد از آنها بس است.»[27] امام باقر (ع) میفرمایند: «هرگاه وارد مسجد میشوی و مردم در حال نماز بودند به آنها سلام مکن، بلکه بر پیامبر خدا (ص) سلام کن و آنگاه به نماز بپرداز.»[28] سلام به پیامبر بهتر است آهسته باشد تا مزاحم نماز مردم نشود. در مجالس مشابه مانند مجلس علم هم بهتر است به گونهای رفتار شود تا مزاحمتی برای آن مجلس ایجاد نشود.
[1]- ریشه و مبانی اخلاق و رفتارهای اجتماعی در فصل بعد با عنوان «بررسی عمیقتر اخلاق اجتماعی» توضیح داده میشود.
[2]- نهج الفصاحه، صفحه 531، حدیث 1776
[3] - سوره یونس، آیه 25
[4] - تفسیر نور الثقلین، جلد 2، صفحه 300، حدیث 42
[5] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 73، صفحه 4، حدیث 12
[6] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 73، صفحه 7، حدیث 25
[7] - الخصال (شیخ صدوق)، جلد 1، صفحه 180، حدیث 246
[8] - نهج الفصاحه، صفحه 479، حدیث 1555
[9] - نهج الفصاحه، صفحه 342، حدیث 928
[10] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 461 حدیث 12
[11] - نهج الفصاحه، صفحه 375، حدیث 1102
[12] - تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، صفحه 435، حدیث 9946
[13] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 458، حدیث 1
[14] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 8، صفحه 358، حدیث 9659
[15] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 181، حدیث 11
[16] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 460، حدیث 8
[17] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 73، صفحه 11، حدیث 46
[18] - وسائل الشیعه، جلد 24، صفحه 288، حدیث 30564
[19] - الخصال (شیخ صدوق)، جلد 1، صفحه 271، حدیث 12
[20] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد 2، صفحه 157، حدیث 31
[21] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد 3، صفحه 458، حدیث 3988
[22] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 460، حدیث 9
[23] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 460، حدیث 7
[24] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 462، حدیث 1
[25] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 463، حدیث 4
[26] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 465، حدیث 2
[27] - اصول کافی (ترجمه مصطفوی)، جلد 4، صفحه 464، حدیث 3
[28] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد 73، صفحه 8، حدیث 28