نیکوکاری و خیرخواهی
نیکوکاری و خیرخواهی از خصوصیات اخلاقی رفتاریِ اجتماعی است و عبارت است از تمایل به رساندن خیر و نیکی و هر امر مثبتی به دیگران. امور خیر و مثبت اموری هستند که به نفع دیگران است و آنها از آن امور بهره میبرند.
خیرخواهی یکی از خصوصیات قلبی است و از محبت به دیگران و مثبت بودن انسان سرچشمه میگیرد و فرد خیرخواه و نیکوکار با عزم و معرفتی که دارد اقدام به خیرخواهی و نیکوکاری نسبت به دیگران میکند. انسان زمانی میتواند نیکوکار و خیرخواه باشد که از درون تمایل به انجام خیر و نیکی داشته باشد. بنابراین خیرخواهی و نیکوکاری نشانه نیکی وجود انسان است.
فردی که میخواهد خیری به دیگری برساند بر اساس نظر و فرض خود، اموری را که خیر میداند انجام میدهد. بنابراین از آنجا که فرض و نظر فرد ممکن است اشتباه باشد باید خیری را که میخواهد به دیگری برساند از جهات مختلف بررسی کند تا رفتاری نکند که به جای نیکی به او ضرر برساند.
خداوند در قرآن انسانها را به عدل و نیکوکاری فرمان میدهد.[1] در تفکر دینی همکاری در کارهای خوب به مردم توصیه شده و از همکاری در کارهای بد نهی شده است. خداوند در قرآن میفرماید «تَعاوَنُوا عَلَی البِرِّ و التَّقوی و لا تَعاوَنُوا عَلَی الإثمِ و العُدوانِ»[2] یعنی «در نیکوکاری و پرهیزکاری یکدیگر را یاری کنید و در گناه و تجاوز، همدیگر را یاری نکنید.»
رسول خدا (ص) میفرمایند: «خدا نیکوکار است، شما نیز نیکی کنید.»[3] امام صادق (ع) دستور میدهند «با یکدیگر پیوند و ارتباط داشته باشید، به هم نیکی کنید و نسبت به هم مهربان باشید و همچنان که خدای عزّوجل به شما دستور داده برادرانی نیکوکار باشید.»[4]
امام علی (ع) میفرمایند: «درخواست همکاری برای بر پا کردن حق، نشانه دینداری و امانتداری است.»[5] امام علی (ع) میفرمایند: «از حقوق واجب خدا بر بندگان، خیرخواهی به اندازه توان و یاری کردن یکدیگر برای برپایی حق در میانشان است.»[6]
از آنجا که نیکوکاری از نیکی انسان سرچشمه میگیرد و در تفکر دینی، نیکی ریشه در الهی بودن دارد بنابراین کار نیک کاری است که محور آن خدا باشد. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «نشانه نیکوکار ده چیز است: برای خدا دوست میدارد، برای خدا دشمنی میورزد، برای خدا یار و همراه میشود، برای خدا جدا میشود، برای خدا خشم میگیرد، برای خدا خشنود میشود، برای خدا کار میکند، خدا جوست، در برابر خدا خاشع، ترسان، هراسان، پاک، خالص، با حیا و مراقب خود است و برای خدا احسان و نیکی میکند.»[7]
از آنجا که نیکوکاری از کمالات انسان است باید انسان تا میتواند به همه انسانها کمک کند. رسول خدا (ص) میفرمایند: «اوج عقل بعد از دینداری، دوستی با مردم و خوبی کردن به هر آدم نیک و بد است.»[8] ایشان میفرمایند: «خوبی و احسان کن، چه به کسی که شایسته آن است و چه به کسی که شایستگی آن را ندارد؛ زیرا اگر کسی که به او احسان کردهای شایستگی احسان را نداشته باشد تو، به فضیلتِ احسان دست یافتهای.»[9]
نیکوکاری به قدری اهمیت دارد که امام علی (ع) میفرمایند: «ارزش هر فرد به اندازه خوبیهای اوست.»[10] ایشان میفرمایند: «هیچ فضیلتی برتر از احسان و نیکوکاری نیست.»[11] امام صادق (ع) میفرمایند: «بر شما باد خیرخواهی برای خدا نسبت به خلق او؛ زیرا هرگز خداوند را با عملی بهتر از این کار ملاقات نخواهی کرد.»[12]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «با منزلتترین مردم نزد خداوند در روز قیامت کسی است که در راه خیرخواهی برای خلق او بیشتر از دیگران قدم بردارد.»[13] امام علی (ع) میفرمایند: «خوشا به حال آنکه به بندگان خدا نیکی کند و برای آخرت خود زاد و توشه برگیرد.»[14]
امام صادق (ع) میفرمایند: «هیچ مسلمانی نیاز مسلمانی را برآورده نکند مگر اینکه خدای تبارک و تعالی او را ندا دهد: پاداش تو بر عهده من است و من به کمتر از بهشت برای تو راضی نمیشوم.»[15] ایشان میفرمایند: «برآوردن نیاز مؤمن بهتر است از آزاد کردن هزار بنده و بهتر است از تجهیز کردن هزار اسب برای جهاد در راه خدا.»[16]
نیکی به دیگران اثراتی دارد. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «پاداش نیکوکاری زودتر از هر کار خوب دیگری میرسد و کیفر ستم و تجاوز زودتر از هر کار بد دیگری گریبان میگیرد.»[17] ایشان میفرمایند: «صدقه به جا و نیکوکاری و نیکی به پدر و مادر و صلهرحم، بدبختی را به خوشبختی تبدیل و عمر را زیاد و از مرگ بد جلوگیری میکند.»[18] امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند در پی یاری مؤمن است تا وقتی که مؤمن در پی یاری برادر خویش است.»[19]
امام صادق (ع) میفرمایند: «نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکنند.»[20] ایشان میفرمایند: «مردم بیشتر از آنکه با عمر خود زندگی کنند با احسان و نیکوکاری خود زندگی میکنند و بیشتر از آنکه با اجل خود بمیرند بر اثر گناهان خود میمیرند.»[21]
در اثرات اجتماعی نیکوکاری امام علی (ع) میفرمایند: «آنگونه که یاری کنی یاری میشوی.»[22] ایشان میفرمایند: «زیاد کار نیک انجام دادن عمر را زیاد میکند و نام را پر آوازه میسازد.»[23] همچنین میفرمایند: «نیکوکاری کرداری اصلاح کننده است.»[24] یعنی کار نیک باعث گرایش مردم به خیر و خوبی میشود و باعث اصلاح آنها در عمل میشود. امام علی (ع) میفرمایند: «به پدران خود نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.»[25]
در اثرات آخرتی نیکوکاری امام کاظم (ع) میفرمایند: «خداوند در زمین بندگانی دارد که برای برآوردن نیازهای مردم میکوشند، اینان ایمنی یافتگان روز قیامتاند.»[26] امام صادق (ع) میفرمایند: «در رستاخیز چیزی مانند یک وزنه میآید و به پشت مؤمن میخورد و او را به بهشت میاندازد سپس گفته میشود: این همان نیکوکاری است.»[27]
ایشان میفرمایند: «از جمله کارهای شایسته، نیکی کردن به برادران و کوشش در برطرف ساختن نیازهای آنان است این کارها بینی شیطان را به خاک میمالد و موجب دور شدن از آتش و وارد شدن به بهشت میشود. این مطلب را به یاران شریف خود برسان آنان که در سختی و آسایش به برادران نیکی میکنند.»[28]
برای انجام صحیح نیکوکاری توصیههایی شده از جمله اینکه پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر یک از شما همان گونه که خیرخواه خود است، باید خیرخواه برادرش نیز باشد.»[29] یعنی برادر دینی را مانند خود دانسته و به او باید همان گونه خوبی کند که به خودش میخواهد خوبی شود.
امام کاظم (ع) از مواردی که باعث میشود کسی که به او نیکی میشود قدر خوبی شدن را بداند رنج و سختی کشیدن بر اثر نداشتن آن نعمت دانسته و میفرمایند: «کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.»[30]
پیامبر خدا (ص) در مورد روش نیکی کردن میفرمایند: «به سرانجام رساندن خوبی، برتر از آغاز کردن آن است.»[31] ایشان میفرمایند: «هیچ کار خوبی را دست کم نگیر، اگر چه [کاری مانند] برخورد گشاده رویانه با برادرت باشد.»[32] امام علی (ع) میفرمایند: «هیچ کار خوبی را که بر انجام آن توانایی داری نا چیز مشمار و به خاطر خوبیِ بزرگتر آن را ترک نکن.»[33] چرا که ممکن است در این کار خیر کوچک فضیلت و اثری باشد که در آن کار خیر بزرگ آن فضیلت و اثر نباشد.
نیکوکاری میتواند ناقص یا کامل باشد. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «نیکوکاری کامل آن است که در نهان همان رفتاری را کنی که در آشکار انجام میدهی.»[34]
از اموری که در نیکوکاری بسیار مهم است و باعث کمال آن میشود منت نگذاشتن و عجله کردن در انجام آن است. امام علی (ع) میفرمایند: «معیار خوبی کردن منت نگذاشتن برای آن است.»[35] امام حسین (ع) میفرمایند: «ای مردم! در خوبیها با یکدیگر رقابت کنید و در کسب غنائم (بهره گرفتن از فرصتها) شتاب نمایید و کار نیکی را که در انجامش شتاب نکردهاید به حساب نیاورید.»[36]
امام کاظم (ع) در مورد کمال نیکوکاری میفرمایند: «کسی که به مؤمن احسانی کند، جز با سه چیز آن را به کمال نرساند: کوچک شمردن آن، پوشاندن آن و شتاب کردن در انجام آن؛ زیرا کسی که احسان خود را به مؤمن کوچک شمارد، برادر خود را بزرگ داشته است و کسی که احسان خود را به مؤمن بزرگ شمارد، برادر خود را کوچک کرده است و کسی که خوبی خود را به مؤمن پوشیده دارد، کاری بزرگوارانه کرده است و هر که در انجام وعده خود عجله کند، عطا را گوارا ساخته است.»[37]
امام علی (ع) میفرمایند: «هرگاه به تو خوبی شد آن را یادآوری کن و هرگاه تو خوبی کردی، آن را از یاد ببر.»[38] از یاد بردن نیکی که فرد انجام میدهد هم باعث میشود منت نگذارد و هم گرفتار خودبینی که باعث از بین رفتن ثواب عمل است نمیشود.
ایشان میفرمایند: «بزرگوار، نیکوکاریهای خود را بدهی به گردن خود میداند که باید بپردازد و انسان پست، احسانهای گذشته خود را بدهی به گردن دیگران میداند که باید پس بگیرد.»[39]
[1] - سوره نحل، آیه ۹۰
[2] - سوره مائده، آیه ۲
[3] - نهج الفصاحه، صفحه ٣٠٢، حدیث ٧٣١
[4] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٧٥، حدیث ٢
[5] - غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ٤٣٧، حدیث ٤٧
[6] - نهج البلاغه (شرح ابن ابی الحدید)، جلد ١١، صفحه ٩٢
[7] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٧٥
[8] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٢٤
[9] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٢٦
[10] - نهج البلاغه (صبحی صالح)، صفحه ٤٨٢، حدیث ٨١
[11] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ١٥٩٥٢
[12] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٨، حدیث ٦
[13] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٨، حدیث ٥
[14] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٢٤١، حدیث ۵۹۵۵
[15] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٩٤، حدیث ٧
[16] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٩٣، حدیث ٣
[17] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٦٥
[18] - نهج الفصاحه، صفحه ٥٤٩ حدیث ١٨٦٩
[19] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٩٣، حدیث ١
[20] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٠، حدیث ٨
[21] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٥، صفحه ١٤٠، حدیث ٧
[22] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٦٢٣، حدیث ۷۲۰۹
[23] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٥٩٤، حدیث ٧١١٣
[24] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٧١
[25] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٧٢
[26] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٩٧، حدیث ٢
[27] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٧٠
[28] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٦٩
[29] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٨، حدیث ٤
[30] - اعلام الدین فی صفات المؤمنین، صفحه ٣٠٥
[31] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٥٨
[32] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٦٥
[33] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٦٦
[34] - میزان الحکمه، جلد ١، حدیث ١٦٨٠
[35] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٥٥
[36] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٥، صفحه ١٢١، حدیث ٤
[37] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٦٣
[38] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٢٦٥٤
[39] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٢، صفحه ١١٥، احادیث ٢٠٣١ و ٢٠٣٢