هدیه دادن
هدیه دادن از رفتارهای نیک بوده و از سنتهای حسنهای است که باعث گرمی و محبت میان دوستان و خویشاوندان میشود. هدیه دادن از مهربانی و خیرخواهی نسبت به دیگران سرچشمه میگیرد.
رسول خدا (ص) دادن هدیه را از عوامل خیر و خوبی امت اسلام دانسته و میفرمایند: «امّت من تا هنگامی که یکدیگر را دوست داشته باشند، به یکدیگر هدیه بدهند، امانتداری کنند، از حرام اجتناب کنند، میهمان را گرامی بدارند، نماز را به پا دارند و زکات بدهند، در خیر و خوبی خواهند بود. پس اگر این امور را انجام ندهند به قحطی و خشکساری مبتلا خواهند شد.»[1]
در احادیث متعددی تأکید شده که هدیه دوستی را زیاد کرده و کینه و دشمنی را از بین میبرد. رسول خدا (ص) میفرمایند: «هدیه دادن، دوستی به بار میآورد، برادری را تازه میکند و کینه را از بین میبرد.»[2] ایشان میفرمایند: «برای یکدیگر هدیه ببرید؛ زیرا هدیه بدخواهیها را [از دلها] بیرون میکشد و کینههای دشمنی و نفرتها را برطرف میکند.»[3]
امام علی (ع) توصیه به بزرگواری در هدیه دادن کرده و میفرمایند: «از کسی که از تو عیادت نمیکند عیادت کن و به کسی که به تو هدیه نمیدهد هدیه بده.»[4]
امام علی (ع) هدیهای که فایدهای داشته باشد را از صدقه ارزشمندتر دانسته و میفرمایند: «اگر به برادر مسلمان خود هدیهای دهم که به کارش آید نزد من خوشتر است از اینکه همانند آن هدیه صدقه دهم.»[5]
از منظر روایات هدیه فقط پیشکشهای مادی نیست و بهترین آنها چیزهایی است که به انسان فایده بیشتری برساند. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «خوب عطیه و نیکو هدیهای است سخن حکیمانهای که آن را میشنوی.»[6] ایشان میفرمایند: «بهترین هدیهای که انسان مسلمان به برادر خود میدهد سخن حکیمانهای است که خداوند به سبب آن بر هدایت او بیفزاید و از هلاکت او را بازدارد.»[7]
رسول خدا (ص) هدیه را بر سه گونه تقسیم کرده و میفرمایند: «هدیه بر سه گونه است: هدیه جبرانی، هدیه رشوهای و تملّق آمیز و هدیه به خاطر خداوند عزّوجل.»[8] هدیه جبرانی آن است که کسی کاری را برای انسان انجام داده باشد و فرد میخواهد از او قدردانی کند که اگر از جنس رشوه نباشد اشکالی ندارد. هدیه رشوهای آن است که فرد به قصد رشوه ولی با عنوان هدیه چیزی به کسی بدهد. هدیه به خاطر خدا آن است که فرد فقط رضای خدا و فواید هدیه در افزایش برادری و محبت را در نظر داشته باشد نه منافع مادی و ظاهری آن را.
پیامبر خدا (ص) تأکید بر پذیرفتن هدیه و جبران آن در حدی که به زحمت نیافتد داشته و میفرمایند: «از احترام مرد به برادرش این است که پیشکش او را بپذیرد و از همان چیزی که نزد خود دارد به او پیشکش دهد و برای پیشکش دادن چیزی به او، خود را به زحمت نیندازد.»[9]
ایشان پس گرفتن بخشش، خواه هدیه باشد یا صدقه یا هر بخشش دیگر را رفتار زشتی دانسته و میفرمایند: «کسی که بخشش خود را پس بگیرد، مانند کسی است که استفراغش را بخورد.»[10] همچنین رسول خدا (ص) در مورد هدیه گرفتن از مشرکین میفرمایند: «ما هدیه هیچ مشرکی را نمیپذیریم.»[11]
ائمه (ع) هدایایی را که در ساختار حکومتی برای استفاده شخصی داده میشود یا رشوهای که نام هدیه بر آن گذاشته باشند را به شدت منع کرده و آن را خیانت و حرام دانستهاند. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هدایایی که به کارگزاران داده میشود، همگی حرام است.»[12] امام علی (ع) میفرمایند: «هدایای کارگزاران (و کارمندان) غلول (خیانت و سرقت پنهانی) است.»[13]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «هر که برای برادر خود وساطتی بکند و او به خاطر آن وساطت برایش هدیهای ببرد و او آن هدیه را بپذیرد، همانا به دَرِ بزرگی از درهای ربا وارد شده است.»[14] امام علی (ع) درباره آیه «بسیار مال حرام میخورند» میفرمایند: «مقصود کسی است که مشکل برادر خود را برطرف کند و آنگاه هدیه او را بپذیرد.»[15]
در این احادیث منظور این است که کسی از موقعیت حکومتی و دولتی خود استفاده کند و کاری را برای دیگری در مقابل هدیهای انجام دهد که این هدیه رشوه و نوعی رباست. در این صورت فرد از موقعیت خود سوء استفاده کرده چرا که از موقعیتی که حکومت برای او ایجاد کرده بهره شخصی برده است.
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «ای علی! به زودی مسلمانان به اموالشان به فتنه مبتلا خواهند شد و به خاطر دینداریشان بر خدا منّت گذاشته و آرزوی رحمت او را کنند و از خشم او آسوده خاطر باشند و با شبههای دروغین و هوسهای غفلتزا حرام او را حلال شمارند؛ پس شراب را به نام نبیذ (آب انگور) و رشوه را به نام هدیه و ربا را به نام خرید و فروش حلال کنند.»[16]
[1] - عیون اخبار الرضا (ع)، جلد ٢، صفحه ٢٩، حدیث ٢٥
[2] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٤، صفحه ١٦٦، حدیث ٢
[3] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١١٧٤
[4] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٢١٦
[5] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١١٧٧
[6] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٢٠٩
[7] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٢٠٧
[8] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٢٠٤
[9] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٢٠٢
[10] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١٢١٢
[11] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١١٨٨
[12] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١١٨٠
[13] - السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات)، جلد ٣، صفحه ١٧٨
[14] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١١٨١
[15] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١١٨٦
[16] - میزان الحکمه، جلد ١٤، حدیث ٢١١٨٧