خدمت به دیگران
خدمت به دیگران رفتار خیرخواهانهای است که طی آن، فرد کار مثبتی را برای دیگران انجام میدهد. کار مثبت میتواند رفع نیاز و مشکلات آنها یا هر خدمت دیگری باشد. بنابراین خدمت به دیگران از خیرخواهی و مهربانی انسان سرچشمه میگیرد که آنها نیز از محبت، مثبت بودن و معرفت سرچشمه گرفته و با عزم و اراده به دیگران خدمت میکند.
خدمت به خلق خدا یکی از بهترین و پر ثوابترین کارهایی است که انسان میتواند انجام دهد. امام صادق (ع) میفرمایند: «خدای متعال میفرماید: مردم عیال من هستند، پس محبوبترین آنان نزد من کسانی هستند که با مردم مهربانترند و در راه برآوردن نیاز آنها بیشتر تلاش میکنند.»[1]
خدمت به مردم به قدری اهمیت دارد که امام کاظم (ع) میفرمایند: «همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی کردن به آنها در حد توانتان است و اگر چنین نکنید هیچ عملی از شما پذیرفته نمیشود. به برادران دینی خود مهربانی و ترحم کنید تا روز قیامت به ما ملحق شوید.»[2]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «پس از ایمان به خدا، سرآمد تمام اعمال عاقلانه دوستی کردن با مردم و خوبی کردن به همه مردم است خواه خوب و درستکار باشند یا فاسق و گناهکار.»[3] ایشان میفرمایند: «خدمت کردن مؤمن به برادر مؤمن خود، مقامی است که فضیلت و ثواب آن جز با آن (خدمت کردن به برادر مؤمن) به دست نمیآید.»[4] یعنی با هیچ عمل دیگر این فضیلت به دست نمیآید. امام حسین (ع) میفرمایند: «درخواستهای مردم از شما از نعمتهای الهی بر شماست. از این نعمتها ملول و خسته نشوید.»[5]
امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که در فکر برآوردن نیاز برادر مؤمن مسلمان خود باشد تا زمانی که در فکر نیاز او است، خداوند در [فکر] نیاز وی باشد.»[6] یعنی خداوند شرایط را مهیا میکند تا نیازهای او برطرف شود. پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «همانا خدای عزّوجل کمک میکند مؤمنی را که برادر مؤمن خود را کمک میکند.»[7]
امام صادق (ع) میفرمایند: «از پیامبر خدا (ص) سؤال شد دوست داشتنیترین مردم نزد خداوند کیست؟ فرمودند: آنکه برای مردم سودمندتر است.»[8] ایشان میفرمایند: «هر مؤمنی که در حق برادر مؤمن خود نیکی کند، چنان است که در حق پیامبر خدا (ص) نیکی کرده است.»[9] این حدیث معنی خاصی دارد چرا که پیامبر پدر امت خود است و مؤمنین به قدری برای او اهمیت دارند که نیکی به آنها ارزش نیکی به ایشان را دارد.
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «کسی که شب را به روز آورد و به امور مسلمانان رسیدگی نکند، از مسلمانان نیست و نیز هر که بشنود مردی از مسلمین فریادرسی میخواهد و به او پاسخ ندهد، از مسلمین نیست.»[10]
امام علی (ع) به جابر بن عبدالله انصاری فرمودند «ای جابر! کسی که نعمتهای فراوان خدا به او روی آورد نیازهای فراوان مردم نیز به او روی آورد، پس اگر صاحب نعمت حقوق واجب الهی را بپردازد خداوند نعمتها را برای او دائمی کند و آنکه حقوق واجب الهی در نعمتها را نپردازد خداوند آن را به نابودی کشاند.»[11]
ایشان در همین خصوص میفرمایند: «خدا را بندگانی است که به آنها برای نفع رساندن به دیگر بندگان، نعمت (و مال) میدهد تا زمانی که به دیگران بخشش میکنند آن نعمتها در دست آنها باقی میماند و چون از بخشش خودداری کنند نعمت را از آنان گرفته و به دیگران تحویل دهد.»[12]
با توجه به اهمیت خدمت به خلق این عمل ثواب بسیاری دارد. رسول خدا (ص) میفرمایند: «هر که یک نیاز مؤمنی را روا سازد خداوند حاجتهای فراوان او را روا سازد که کمترین آنها بهشت است.»[13] امام کاظم (ع) میفرمایند: «همانا خدا را در زمین بندگانی است که برای رفع نیازهای مردم میکوشند، اینان در روز قیامت در امان هستند.»[14] امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که در راه برطرف کردن نیاز برادر خود قدم بردارد، مانند کسی است که سعی میان صفا و مروه به جا آورد.»[15]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «کسی که برای کمک به برادر خود و سود رساندن به او اقدام کند، پاداش مجاهدان در راه خدا به او داده میشود.»[16] ایشان میفرمایند: «هر که یک نیاز برادر مؤمن خود را برآورد، مانند کسی است که عمر خویش را به عبادت خدا سپری کرده باشد.»[17] همچنین میفرمایند: «هر مسلمانی که گروهی از مسلمانان را خدمت کند، خداوند به تعداد آنان در بهشت به او خدمتکار دهد.»[18]
امام صادق (ع) میفرمایند: «برآوردن نیاز مؤمن به یقین برتر از یک حج و یک حج و یک حج و … است. (امام (ع) تا ده حج شمردند.)»[19] ایشان میفرمایند: «کسی که برای برطرف کردن نیاز برادر مؤمن خود گام بردارد خدای سبحان برای او ده حسنه مینویسد و مقام او را ده درجه بالا میبرد و از ده گناه او میگذرد و شفاعت ده نفر را از او میپذیرد.»[20]
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «کسی که در راه برآوردن نیاز برادر مؤمن خود بکوشد، گویی نُه هزار سال با روزه گرفتن و شب زندهداری کردن، خدا را عبادت کرده است.»[21] ایشان میفرمایند: «هر که در بر طرف کردن نیاز مسلمانی به خاطر خدا کوشش کند، خداوند بزرگ برای او هزار هزار حسنه نویسد.»[22] همچنین میفرمایند: «به خدا قسم برآوردن حاجت مؤمن از انجام روزه یک ماه و اعتکاف او بهتر است. »[23]
امام صادق (ع) میفرمایند: «فضیلت و پاداش برطرف کردن نیاز مؤمن از هزار حجی که تمام اعمال آن قبول شده باشد و آزاد کردن یک بنده در راه خدا و صرف بار هزار اسب در راه خدا با زین و لجامش، بیشتر است.»[24] امام علی (ع) میفرمایند: «هیچ مسلمانی حاجت مسلمانی را برطرف نمیکند مگر آنکه خدای متعال به او میفرماید: اجر و ثواب تو به عهده من است و به کمتر از بهشت برای تو راضی نمیشوم.»[25]
از طرف دیگر کمک نکردن عواقبی دارد که در احادیث بیان شده است. امام صادق (ع) میفرمایند: «کسی که برای طلب حاجت خود یا برای سلام و احوالپرسی نزد برادر مؤمن خود رود و او خود را از وی مخفی کند تا زنده است پیوسته مورد لعنت و نفرین خدا قرار گیرد.»[26] ایشان میفرمایند: «هرگاه مؤمنی بتواند برادر خود را کمک کند اما کمکش نکند، خداوند در دنیا و آخرت او را تنها گذارد.»[27]
امام باقر (ع) میفرمایند: «کسی که از کمک به برادر مسلمان خود و برآوردن حاجت او خودداری کند، خداوند او را گرفتار کمک به کسی کند که به سبب آن گناه کند و مزدی هم نبرد.»[28] رسول خدا (ص) میفرمایند: «کسی که بتواند حاجت نیازمندی را برآورد اما از این کار خودداری کند، گناهش چون گناه باجگیر است.»[29]
امام صادق (ع) در خصوص موارد خدمت به خلق میفرمایند: «مسلمانان موظفاند در راه رسیدگی و کمک به نیازمندان تلاش کنند و نسبت به یکدیگر عطوف و مهربان باشند و از پرداخت کمکهای مالی به همدیگر کوتاهی نکنند و به هنگام گرفتاری، یار و یاور هم باشند.»[30]
ایشان میفرمایند: «از با ارزشترین کارها نزد خداوند متعال، شاد کردن مؤمنین است؛ مثل سیر کردن آنها یا نجات دادن آنان از سختیها و گرفتاریها یا ادای بدهی آنها.»[31] آن حضرت در یک کلام فایده رساندن به یکدیگر را اساس خدمت به هم معرفی فرموده است. جمیل (یکی از یاران امام) گوید از امام صادق (ع) شنیدم که فرمودند «مؤمنان خدمتگزار یکدیگرند.» پرسیدم چگونه خدمتگزار یکدیگرند؟ فرمودند «برای هم فایده دارند.»[32]
امام صادق (ع) در مورد روش رفتار با نیاز برادر مؤمن میفرمایند: «به خدا و محمد و علی ایمان نیاورده کسی که در هنگام نیاز برادر مؤمنش با خوش رویی با او برخورد نکند؛ پس اگر توان دارد احتیاج او را شخصاً رفع کند و اگر قادر نیست با کمک دیگری مشکل او را حل کند. اگر کسی نسبت به تقاضای برادر مؤمنی بیتفاوت باشد و به درخواست او عمل نکند پس بین ما و او ولایتی نیست.»[33] یعنی وقتی مؤمنی حاجتش را نزد مؤمن دیگری ببرد باید حاجت او را برآورده کند و اگر خودش نمیتوانست باید با کمک دیگری مشکل او را حل کند و اینها را باید با خوبی و خوشرویی انجام دهد و نباید نسبت به خواست او بیتفاوت باشد.
یکی از موضوعات مهم در رفع نیاز مردم عجله کردن در آن است. امام صادق (ع) میفرمایند: «هرگاه مردی از من درخواست حاجتی کند، در رفع حاجت و نیاز او شتاب میورزم؛ زیرا بیم آن دارم که کار از کار بگذرد و اقدام من در کمک به او به کارش نیاید.»[34]
امام علی (ع) میفرمایند: «روا کردن حاجات جز به سه چیز درست نشود: به کوچک شمردن آن تا نزد حق بزرگ شود، به پنهان داشتن آن تا ظاهر گردد و به شتاب در انجامش تا برای حاجتمند گوارا باشد.»[35] امام صادق (ع) میفرمایند: «من در برآوردن نیاز دشمن خود [نیز] شتاب میکنم؛ زیرا میترسم دست رد به سینه او زنم و او از من بینیاز شود.»[36]
از موضوعات مهم دیگر در کمک به مردم حفظ آبروی فرد نیازمند است. مردی از انصار تصمیم گرفت حاجتش را به امام حسین (ع) مطرح کند. حضرت به او فرمودند « ای برادر انصاری! آبروی خود را حفظ کن و درخواست خود را شفاهی و رو در رو مطرح نکن بلکه حاجتت را در نامهای بنویس و بیاور تا من آنچه در نامه نوشتهای و سبب خوشحالی تو میشود به خواست خدا برآورده سازم.»[37] حفظ آبروی فرد درخواست کننده در موقعیتهای مختلف روشهای متفاوتی دارد که یکی از آنها در این حدیث بیان شده است اما قاعده کلی، حفظ آبروی فرد درخواست کننده است.
در مورد رساندن نیاز مردم به مسئولین مربوطه پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «درخواست نیازمندی را که خودش نمیتواند آن را اعلام کند به من برسانید. هر که تقاضای درماندهای را به مسئولی برساند در حالی که نیازمند، خودش از رساندن نامهاش ناتوان است خداوند او را در روز قیامت بر صراط ثابت قدم نماید.»[38]
همانطور که خدمت کردن به دیگران کار نیکی است خدمت کشیدن از دیگران کار بدی بوده و از آن نهی شده است. امام صادق (ع) میفرمایند: «برادر خود را خدمت کن اما اگر تو را به خدمت کشید (خواست سوء استفاده کند)، خدمتش نکن و اهمیتی به او نده.»[39]
[1] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٩٩، حدیث ١٠
[2] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٢، صفحه ٣٧٩، حدیث ٤٣
[3] - میزان الحکمه، جلد ٨، حدیث ١٣٥٨٠
[4] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١٢، صفحه ٤٢٩، حدیث ١٤٥٢٤
[5] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧١، صفحه ٣١٨، حدیث ٨٠
[6] - امالی (شیخ طوسی)، صفحه ٩٧، حدیث ١٤٧
[7] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ١٣٥
[8] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٦٤، حدیث ٧
[9] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧١، صفحه ٤١٢، حدیث ٢٤
[10] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٦٤، حدیث ٥
[11] - نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، حکمت ٣٧٢، صفحه ٧١٩
[12] - نهج البلاغه (ترجمه انصاریان)، حکمت ٤٢٩، صفحه ٣٧٧
[13] - وسائل الشیعه، جلد ١٦، صفحه ٣٤٤، حدیث ٢١٧١٩
[14] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧١، صفحه ٣١٩، حدیث ٨٤
[15] - تحف العقول، صفحه ٣٠٣
[16] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ٢٨٨
[17] - امالی (شیخ طوسی)، صفحه ٤٨١، حدیث ١٠٥١
[18] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ٢٠٧، حدیث ١
[19] - وسائل الشیعه، جلد ١٣، صفحه ٣٠٥، حدیث ١٧٨٠٨
[20] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧١، صفحه ٣١٢، حدیث ٦٩
[21] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١٢، صفحه ٤٠٩، حدیث ١٤٤٤٨
[22] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٩٧، حدیث ٦
[23] - وسائل الشیعه، جلد ١٦، صفحه ٣٤٥، حدیث ٢١٧٢١
[24] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧١، صفحه ٢٨٥، حدیث ٥
[25] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧١، صفحه ٣١٢، حدیث ٦٨
[26] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٩، صفحه ٦٦، حدیث ١٠٢٢١
[27] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ٩، صفحه ١٠١، حدیث ١٠٣٤٥
[28] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ٢٨٨
[29] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صفحه ٢٨٩
[30] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٧٥، حدیث ٤
[31] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٩٢، حدیث ١٦
[32] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٦٧، حدیث ٩
[33] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١٢، صفحه ٤٣٤، حدیث ١٤٥٤٦
[34] - عیون اخبار الرضا (ع)، جلد ٢، صفحه ١٧٩، حدیث ٢
[35] - نهج البلاغه (ترجمه انصاریان)، حکمت ١٠١، صفحه ٣٣٢
[36] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٥، صفحه ٢٠٧، حدیث ٦٤
[37] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ٧٥، صفحه ١١٨
[38] - تحف العقول، صفحه ٥٩
[39] - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، جلد ١٢، صفحه ٤٢٨، حدیث ١٤٥٢٢