انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

انسان الهی

در اخلاق عملی و روش‌‌های کاربردی جهت خروج انسان از ظلمت و رسیدن به نور

این وبلاگ جـهت ارائـه راهـکارهای عملـی و برنامه های کاربردی برای زندگی نورانی و به دور از ظلمت نفسانی تنظیم شده است.
این وبلاگ در تلاش است تا فرد مسیر معنوی حرکـت از خود تا خدا را بشناسـد و نسبت بـه موضوعات اخلاقی و معنوی در ابعـاد فردی و اجتماعی آگاه شود.

بایگانی

گذشت و بخشش

پنجشنبه, ۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۸ ق.ظ

بخشیدن و گذشت از خطای دیگران از خصوصیات اخلاقی و رفتاری است و به معنی نادیده گرفتن خطای کسی که به او ضرری رسانده یا باعث آزار او شده است می‌باشد. گذشت و بخشش، از مهربانی، از خود گذشتگی و خیرخواهی نسبت به دیگران سرچشمه می‌گیرد.

بخشیدن و گذشت از خطای دیگران از مهمترین خصلت‌های حسنه اخلاقی و از بر‌ترین مکارم اخلاق است؛ چرا که‌ برای گذشت از دیگران انسان اول باید به از خود گذشتگی برسد و بتواند خود را نبیند تا از دیگران بگذرد. گذشت، از صفات خداست به همین دلیل خدا توبه پذیر بوده و از خطاهای انسان‌ها می‌گذرد.

رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «خداوند بسیار با گذشت است و گذشت را دوست دارد.»[1] امام علی (ع) می‌فرمایند: «عفو و بخشش، تاج خصلت‌های والای انسانی (مکارم اخلاق) است.»[2] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «آیا به شما بگویم که مکارم اخلاق چیست؟ گذشت کردن از مردم، کمک مالی به برادر [دینی] خود و بسیار به یاد خدا بودن.»[3]

از طرف دیگر کم گذشتی از خصوصیات اخلاقی بد بیان شده است. امام علی (ع) می‌فرمایند: «بد‌ترین مردم کسی است که لغزش را نمی‌بخشد و عیب و خطا را نمی‌پوشاند.»[4] ایشان می‌فرمایند: «کم گذشتی، زشت‌ترین عیب‌هاست و شتاب در انتقام‌گیری، بزرگ‌ترین گناهان (خطاها) است.»[5] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «چه زشت است انتقام‌گیری قدرتمندان.»[6]

گذشت و بخشش از خصوصیات ائمه (ع) است. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «ما خاندانی هستیم که مردانگی ما گذشت از کسی است که به ما ستم کرده است.»[7] بنابراین گذشت از مردانگی انسان سرچشمه می‌گیرد. گذشت به قدری ثواب دارد که وزن نمی‌شود یعنی بی‌حساب به آن پاداش داده می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «دو چیز است که ثواب آنها وزن نمی‌شود گذشت و عدالت.»[8]

گذشت و عفو فواید و اثراتی دارد از جمله اینکه باعث کمال انسان شده و باعث عزیز و آقا شدن انسان می‌شود. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که از ستمی که در حقّ او شده گذشت کند، خداوند به جای آن در دنیا و آخرت به او عزت بخشد.»[9] ایشان می‌فرمایند: «بر شما باد به گذشت، زیرا گذشت جز بر عزت بنده نمی‌افزاید؛ پس از یکدیگر گذشت کنید تا خداوند شما را عزت بخشد.»[10]

امام صادق (ع) می‌فرمایند: «سه چیز است که در هر که باشد آقا و سرور است: فروخوردن خشم، گذشت از بد کردار، کمک و صله‌رحم با جان و مال.»[11] امام علی (ع) می‌فرمایند: «زمانی که قدرت داری با گذشت باش و در زمان تنگ‌دستی بخشنده و در حال نیازمندی ایثارگر باش تا فضل تو به کمال رسد.»[12]

گذشت از دیگران آثاری در آخرت دارد. پیامبر خدا (ص) می‌فرمایند: «از گناهان مردم درگذرید تا خداوند به این سبب عذاب دوزخ را از شما دور کند.»[13] ایشان می‌فرمایند: «در روز قیامت، آواز دهنده‌ای ندا دهد: آنکه مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته می‌‏شود: چه کسی مزدش با خداست؟ می‌‏گوید: گذشت کنندگان از مردم.»[14]

گذشت از دیگران باعث گذشت خدا از انسان می‌شود. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که از خطا‌ها درگذرد، خدایش از او بگذرد و هر که [از مردم] گذشت کند خدا نیز از او گذشت کند.»[15] امام علی (ع) می‌فرمایند: «گذشت کردن از روی قدرت، سپری است در برابر عذاب خدای سبحان.»[16]

عفو و گذشت اثرات دنیوی و اجتماعی دارد از جمله اینکه رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «هر که گذشتش زیاد باشد، عمرش طولانی شود.»[17] ایشان می‌فرمایند: «از لغزش‌های خطاکاران درگذرید تا بدین سبب خداوند شما را از مقدرات ناگوار نگه دارد.»[18] همچنین می‌فرمایند: «همدیگر را ببخشید تا کینه‏‌های میان شما از بین برود.»[19]

امام رضا (ع) باگذشت بودن را موجب پیروزی انسان بیان کرده و می‌فرمایند: «هرگز دو گروه با هم رو در رو نشدند، مگر اینکه با گذشت‌ترین آنها پیروز شد.»[20]

انسان زمانی که قدرت دارد می‌تواند انتقام بگیرد بنابراین گذشت هنگام داشتن قدرت اهمیت بیشتری دارد. امام حسین (ع) می‌فرمایند: «با گذشت‏‌ترین مردم کسی است که در زمان قدرت داشتن گذشت کند.»[21] امام علی (ع) می‌فرمایند: «اگر بر دشمنت دست یافتی بخشیدن او را شکرانه پیروزی­ات قرار ده‏.»[22] امام باقر (ع) می‌فرمایند: «پشیمانی از گذشت، بر‌تر و آسان‌تر از پشیمانی از کیفر دادن است.»[23]

امام علی (ع) می‌فرمایند: «تو را سفارش می‌‏کنم به مدارای با مردم و احترام به علما و گذشت از لغزش برادران (دینی)؛ چرا که‌ سرور اولین و آخرین، تو را چنین ادب آموخته و فرموده است: گذشت کن از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه برقرار کن با کسی که با تو قطع رابطه کرده و عطا کن به کسی که از تو دریغ نموده است.»[24]

گذشت زمانی به شکل نیکو و کامل انجام می‌شود که بدون سرزنش باشد. امام رضا (ع) درباره آیه «پس گذشت کن گذشتی زیبا»[25] فرمودند «مقصود گذشت بدون سرزنش است.»[26] اموری مانند عجب، منت گذاشتن، سرزنش کردن، ریا کردن و … باعث از بین رفتن اجر و بی‌اثر شدن آن اعمال می‌شوند. بعد از انجام هر کار خیر انسان باید از کار‌هایی که باعث از بین رفتن آن کار خیر می‌شوند پرهیز کند.

گذشت حد و حدودی دارد که انسان باید آن را در نظر بگیرد. رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «از گناه تا زمانی که مستوجب حدی نباشد درگذرید.»[27] امام علی (ع) می‌فرمایند: «عفو و گذشت به همان اندازه که در اصلاح شخص بزرگوار مؤثر است انسان حقیر را تباه می‌کند.»[28]

امام سجاد (ع) می‌فرمایند: «حقّ کسی که به تو بدی کند، این است که از او درگذری، ولی اگر دانستی که گذشت از او زیان‌بار است آنگاه انتقام بگیر. خدای تبارک و تعالی می‌فرماید[29]: و هر که پس از ستم [دیدنِ] خود یاری جوید (انتقام گیرد) راه (نکوهشی) بر ایشان نیست.»[30]



[1] - نهج الفصاحه، صفحه ٢٩٧، حدیث ٧٠٤

[2] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ١، صفحه ١٤٠، حدیث ٥٢٠

[3] - وسائل الشیعه، جلد ١٥، صفحه ١٩٩، حدیث ٢٠٢٧٣

[4] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ١٧٥، حدیث ٥٧٣٥

[5] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٥٠٥، حدیث ٦٧٦٦

[6] - تحف العقول‏، صفحه ٣٥٩

[7] - امالی (شیخ صدوق)‏، صفحه ٢٨٩، حدیث ٧

[8] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ١٨٤، حدیث ٥٧٦٩

[9] - امالی (شیخ طوسی)‏، صفحه ١٨٢، حدیث ٣٠٦

[10] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٨، حدیث ٥

[11] - تحف العقول‏، صفحه ٣١٧

[12] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ٤، صفحه ٦١١، حدیث ٧١٧٩

[13] - مجموعه ورام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، جلد ٢، صفحه ١٢٠

[14] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٦٤، صفحه ٢٦٦

[15] - نهج الفصاحه، صفحه ٧٣٤، حدیث ٢٨٠٩

[16] - غرر الحکم و درر الکلم (شرح آقا جمال خوانساری)، جلد ١، صفحه ٣٩٨، حدیث ١٥٤٧

[17] - اعلام الدین فی صفات المؤمنین‏، صفحه ‏٣١٥

[18] - مجموعه ورام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، جلد ٢، صفحه ١٢٠

[19] - نهج الفصاحه، صفحه ٣٨٥، حدیث ١١٥٥

[20] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٨، حدیث ٨

[21] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧١، صفحه ٤٠٠، حدیث ٤١

[22] - نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، حکمت ١١، صفحه ٦٢٥

[23] - الکافی (ط-الاسلامیه)، جلد ٢، صفحه ١٠٨، حدیث ٦

[24] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٥، صفحه ٧١، حدیث ٣٤

[25] - سوره حجر، آیه ٨٥

[26] - وسائل الشیعه، جلد ١٢، صفحه ١٧٠، حدیث ١٥٩٨٨

[27] - مجموعه ورام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، جلد ٢، صفحه ١٢٠

[28] - بحارالأنوار (ط- بیروت)، جلد ‏٧٥، صفحه ٩٣، حدیث ١٠٤

[29]- سوره شوری، آیه ٤١

[30]- الخصال (شیخ صدوق)‏، جلد ٢، صفحه ٥٧٠، حدیث ١

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی