اهمیت تعالی اخلاقی و معنوی انسان
همه انسانها تلاش میکنند تا به لذت، زیبایی، شادی، آرامش، بزرگواری و اطمینان برسند. این امور اگر در وجود کسی اتفاق بیافتد احساس رضایت داشته و احساس میکند از زندگی خود بهره کافی را برده است. این امور وقتی در انسان اتفاق میافتد که درون و برون او دارای یک سری ویژگیها شود. خصوصیاتی که این امور را در انسان به وجود میآورند ویژگیهایی هستند که انسان را متعالی کرده و حقیقت انسان را به برتری میرساند و تعالی اخلاقی و معنوی در انسان به وجود میآورند.
تعالی اخلاقی و معنوی زمانی به وجود میآید که تمام بخشهای وجود انسان که عبارتاند از اعمال، تفکرات و اخلاق، اصلاح شوند. کسی که این سه بخش از وجود خود را پاک کرده و اصلاح کند تمام وجود خود را تعالی بخشیده و در تمام زمینهها به تعالی و کمال میرسد. بنابراین تمام انسانها، دیندار یا بیدین، چنانچه بخشهای مختلف وجود خود را تحت کنترل درآورند در زندگی مادی موفق بوده و اگر خود را در جهت خدا قرار دهند در کمال معنوی و سعادت آخرتی هم موفق خواهند بود.
نه تنها کمال معنوی انسان با اخلاق و معنویت به دست میآید بلکه سعادت و رشد مادی انسان نیز با رعایت اخلاق ایجاد میشود. چراکه طبق احادیث و روایات و آنچه به تجربه دیده شده کسانی که ظلم میکنند ظلمشان به مرور زمان آنها را از بین میبرد و کسانی که باعث بدبختی و ترس دیگران میشوند منفور شده و خود بدبخت میشوند. کسی که به مال مردم به هر شکل تجاوز میکند مردم به او بیاعتماد شده و او را تنها میگذارند. بنابراین رعایت اخلاق باعث سعادت مادی انسان هم میشود همچنان که بخش قابل توجهی از احادیث در همین زمینه است. مثلاً در حدیث میفرماید خوش اخلاقی باعث زیاد شدن روزی و طولانی شدن عمر میشود یا کسی که رابطه خود را با خدا خوب کند خدا رابطه خلق را با او خوب میکند.
از آنجا که وجود انسان تمایل به کرامت و برتری دارد وقتی اخلاق را رعایت میکند احساس بزرگی، آرامش و افتخار به او دست میدهد. بنابراین حتی اگر انسان دیندار هم نباشد رعایت اخلاق در او لذت و شادمانی به وجود میآورد که در هیچ امر مادی این گونه لذت وجود ندارد. چراکه رعایت اخلاق، باعث احساس بزرگی در انسان شده و بیاخلاقی، انسان را به حقارت و پستی میکشاند. یکی از ملاکهای مهم کارهای غیر اخلاقی همین است که انسان را حقیر و پست میکنند و کارهای اخلاقی آنهایی هستند که از بزرگواری و کرامت انسان سرچشمه میگیرند.
اما کسانی که اهل دینداری و معنویت هستند رعایت امور اخلاقی آنها را الهی کرده و باعث میشود اعمال آنها پاک شده و ایمانشان زیاد شود. بنابراین تمام آیاتی که در مورد دارندگان ایمان و عمل صالح در قرآن آمده در مورد آنها صدق میکنند. خداوند در سوره نحل آیه 97 میفرماید « من عمل صالحا من ذکر اَو أنثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجزینهم اَجرهم باَحسن ما کانوا یعملون » یعنی « هرکس از مرد و زن عمل شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن است او را زنده میکنیم به زندگی پاک و پاداشش را بهتر از آنچه عمل میکنند میدهیم. » بنابراین کسی که اهل ایمان و عمل صالح است به حیات طیبه یا زندگی پاک میرسد. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در مورد این افراد میفرمایند، « چنین انسانی در نفس خود نور و کمال و قوت و عزت و لذت و سروری درک میکند که نمیتوان اندازهاش را تعیین کرد و نمیتوان گفت که چگونه است. چگونه چنین نباشد و حال آنکه در حیاتی دائمی غرق شده است و در نعمتی باقی و فنا ناپذیر و در لذتی خالی از درد و کدورت و در خیر و سعادتی آمیخته نشده به شقاوت است و این ادعا، خود حقیقتی است که عقل و اعتبار هم آن را تأیید میکند و آیات بسیاری از قرآن کریم نیز گویای آن است. »
در انتهای کتاب در مرحله پنجم که فرد بر اثر رعایت اخلاق و معنویت به تعالی و کمال رسیده، حدیث قدسی بیان شده که در بخشهایی از آن خداوند به رسول الله صلوات الله علیه میفرماید، « چنین کسی هرگاه مرا دوست داشته باشد من هم او را دوست دارم و چشم دلش را به روی جلال خود میگشایم و بندگان خاص خود را از او پنهان نمیکنم و در تاریکی شب و روشنایی روز با او همسخن میشوم. … سخن خود و سخن فرشتگانم را به او میشنوانم و رازی را که از خلقم پوشاندهام برای او فاش میکنم و لباس شرم و حیا بر او میپوشانم تا تمام خلایق از او شرم کنند. روی زمین با مغفرت خدا راه میرود و دلش را آگاه و بصیر قرار میدهم. هیچ چیز از بهشت و دوزخ را از او پوشیده نمیکنم. سختیها و وحشتهایی را که مردم در روز قیامت از سر میگذرانند، به او میشناسانم. همچنین به حسابهایی که از توانگران و تهیدستان و نادانان و دانایان میکشم آشنایش میسازم. »
بنابراین رعایت امور اخلاقی باعث خیر و سعادت دنیا و آخرت انسان شده و در او لذتها و شادی را ایجاد میکند که با هیچ لذت مادی قابل مقایسه نیست و در میان مردم، بزرگ و عزیز شده و در این دنیا و پس از مرگ، از او به نیکی یاد میکنند؛ اما رعایت نکردن اخلاق باعث ذلت و تحقیر انسان شده و رابطه انسان را با اصل خود که خداست از بین برده و در میان مردم کوچک و بیارزش میشود و بدتر اینکه در آخرت با مشکلات و گرفتاریهای زیادی مواجه میشود.