جمعبندی روش تربیتی نوجوان
نوجوان در فاصله حدود شش سال به تدریج از کودکی خارج شده و به جوانی میرسد. در اوایل این دوره، جنبه کودکی بر جوانی غلبه دارد و به مرور زمان جنبه جوانی بر کودکی غلبه پیدا میکند. در این مدت، نوجوان از ناپختگیها و ضعفهای دوره کودکی خارج شده و به پختگی، توانایی و استقلال جوانی میرسد.
در تربیت نوجوان دو موضوع اثر دارد. اول آنچه در خود نوجوان اتفاق میافتد و دوم آنچه از طرف دیگران برای نوجوان انجام میشود. آنچه در خود نوجوان اتفاق میافتد عبارت است از دانستن و عمل کردن. برای عمل کردن باید برنامهریزی و مراقبت وجود داشته باشد. آنچه از طرف دیگران اتفاق میافتد عبارت است از دوستی کردن، یاد دادن، رعایت شخصیت نوجوان، تحمل نوجوان برای به دست آوردن تجربه و ارتباط صحیح با جامعه.
با توجه به این تقسیمبندی، کارهایی که والدین و مربیان باید انجام دهند تا نوجوان به درستی تربیت شود عبارتاند از:
١- دوستی و رفاقت با نوجوان
٢- علم اندوزی
٣- رعایت شخصیت نوجوان
٤- ایجاد تجربه
٥- برنامهریزی و مراقبت
٦- ارتباط صحیح با جامعه
بنابراین چنانچه والدین و مربیان این شش موضوع را در ارتباط با نوجوان به درستی انجام دهند او را به رشد و تربیت صحیح میرسانند. هر چه والدین انسانهای دانایی باشند و فضاهایی که نوجوان در آنها قرار میگیرد و افرادی که با آنها دوست میشود و مربیانی که با او هستند بهتر و سالمتر و بیعیبتر باشند نوجوان کاملتر پرورش پیدا میکند. بنابراین چنانچه والدین احساس کنند که نمیتوانند چنین الگویی برای فرزند خود باشند باید او را با کسانی آشنا کنند که این خصوصیات را دارند تا نوجوان به رشد لازم برسد.
در ادامه روش عملکرد صحیح والدین و مربیان در تربیت نوجوان بیان میشود. این بخش از کتاب خلاصه و نتیجه عملی همه مطالبی است که تاکنون بیان شده است.
١- دوستی و رفاقت با نوجوان
به دلیل تأثیرپذیری شدید نوجوان از دوستان خود، وقتی والدین با نوجوان خود دوست شوند و بنای رفاقت با او بگذارند او را با خود هماهنگ کرده و آنچه را که صحیح میدانند در او به وجود میآورند. اگر میان والدین و نوجوان رابطه دوستانه برقرار شود مخصوصاً به دلیل گرایش خونی و ژنتیکی، ارتباط عاطفی مستحکمی میان آنها ایجاد شده و نوجوان، خود را کاملاً در جهت خواست والدین قرار میدهد. بنابراین دوستی و رفاقت والدین با نوجوان اساسیترین موضوع در تربیت و رشد نوجوان است.
والدین باید مانند یک دوست تمام جنبههای رفاقت از جمله مهربانی کردن، کمک کردن، هوای هم را داشتن، نادیده گرفتن خطا، شنیدن حرف یکدیگر و راهنمایی دوستانه را رعایت کنند.
نوجوان به احساس داشتن یاور و پشتوانه بسیار نیازمند است بنابراین هر خطایی هم که کند نباید از حمایت والدین خارج شود. با ارتباط دوستانه، نوجوان احساس داشتن پشتوانه و دلگرمی کرده و والدین را یاور خود مییابد. در این صورت با اصالت خانوادگی که پیدا میکند در بنیان مستحکم خانواده به هیچ انحراف و خطایی کشیده نشده و در صورت گرفتار شدن با کمک خانواده نجات پیدا میکند.
مهمترین موضوع در ایجاد ارتباط دوستانه رابطه کلامی است. والدین با نوجوان خود باید بتوانند راحت حرف بزنند و از او بخواهند اتفاقاتی که برایش در مدرسه یا جاهای دیگر افتاده توضیح دهد و با بیان جملاتی به او اطمینان دهند که حرف او را میفهمند و او را درک میکنند. والدین باید با ابراز همانندی با نوجوان خود به او بگویند که در زمان نوجوانی خودشان، آنها نیز با این گونه مسائل مواجه بودند تا نوجوان مطمئن شود آنها او را درک میکنند.
نوجوان زندگی را به سادهترین شکل ممکن نگاه میکند، به طوری که ممکن است عقاید او برای والدین بیاهمیت باشد. والدین نباید با بیاهمیتی نسبت به عقاید نوجوان برخورد کرده و او را مسخره کنند و نباید در مقابل حرفهای او عکسالعمل ناگهانی نشان دهند یا عصبانی شوند.
٢- علم اندوزی
برای اینکه نوجوان با خود و دنیای اطراف خود آشنا شده و وظایف خود را بداند والدین باید فرصتهای یادگیری برای نوجوان ایجاد کرده و به علم اندوزی او اهمیت دهند. یکی از شاخههای علم اندوزی درس و تحصیل است. والدین باید در صورت امکان، نوجوان را به مدرسههایی که کادر آموزشی قوی دارند فرستاده و او را به دورههای آموزشی مورد نیاز بفرستند.
شاخه دیگر در علم اندوزی، آشنا کردن نوجوان با زندگی و دنیای اطراف اوست. برای این منظور والدین باید به تدریج و در فرصتهایی که پیش میآید نوجوان را راهنمایی کنند و درباره امور مختلف توضیح داده و وظیفه نوجوان را بیان کنند. به عنوان مثال وقتی به کار نیکی برمیخورند به نوجوان خود در مورد آن کار توضیح داده و روش انجام آن را بیان کنند و مثلاً اگر به فرد معتادی برخوردند به قدری که لازم است به نوجوان توضیح دهند که آنها در چه وضعیتی به سر میبرند و چگونه گرفتار این وضعیت شدهاند و چگونه باید به این گونه امور گرفتار نشد. این گونه فرصتها در زندگی زیاد پیش میآید. برای اینکه والدین بتوانند در مواقع مختلف توضیحات لازم را به نوجوان خود بدهند باید رابطهای دوستانه با او داشته باشند.
چنانچه والدین نتوانند پاسخگوی سؤالات نوجوان خود باشند نباید برای مخفی کردن ندانستههای خود به صورت تَحَکُّمآمیز و منفی با او برخورد کنند بلکه باید نوجوان را با افراد مطلوبی که میتوانند سؤالات او را پاسخ دهند آشنا کنند.
٣- رعایت شخصیت نوجوان
از آنجا که نوجوان در حال تحول بدنی، فکری و شخصیتی است و ادعای بزرگ شدن دارد برایش بسیار مهم است که با او مانند آدمهای بزرگ برخورد شود. این مهم بودن از ابتدای نوجوانی تا آغاز جوانی به تدریج بیشتر شده و با افزایش استقلالطلبی در او زیاد میشود. هر چه نوجوان از کودکی خارج شده و به جوانی نزدیک میشود باید فضای بیشتری برای استقلال نوجوان ایجاد کرد. میزان فضاسازی و دادن آزادی به نوجوان باید متناسب با رشد فکری، شخصیتی و اجتماعی او بوده و متناسب با میزان توانمند شدن نوجوان در مقابل خطرات باشد. بخش مهمی از توانایی در مقابل خطرات، شناخت صحیح از محیط اطراف نوجوان است.
والدین برای رعایت شخصیت نوجوان، اگر میخواهد کاری را خودش انجام دهد باید به او اجازه انجام آن را بدهند و در صورت نیاز با او همراهی کنند تا آن کار را به نتیجه برساند. اگر در موضـوعی نظری میدهـد که نظر درستی است با گفتن جملاتی مانند «چه نظر خوبی دادی» او را تشویق کنند؛ مانند همه افراد بزرگ دیگر، پیش دیگران با احترام با او برخورد کرده و حرف بزنند و او را در کارهای دسته جمعی مشارکت دهند.
٤- ایجاد تجربه
والدین باید وضعیتی را برای نوجوان ایجاد کنند که او در شرایط انجام کارها و مواجه شدن با امور مختلف قرار گیرد تا به طور عملی یاد بگیرد که در شرایط مختلف چه رفتاری باید داشته باشد. برای این منظور باید در وضعیتهای مختلفی که نوجوان قرار میگیرد او را در شرایط انجام کارها یا رفتارهای مختلف قرار دهند و به قدری که در نوجوان توانایی انجام امور را میبینند از امور کوچک تا بزرگ، از او بخواهند انجام دهد.
والدین باید در دفعه اول انجام هر کاری، نوجوان را همراهی کنند تا روش انجام آن را در عمل ببیند؛ سپس در دفعات بعد از او بخواهند آن کار را خود نوجوان به تنهایی انجام دهد. نکته مهم این است که اگر نوجوان در انجام آن کار اشتباه کرد نباید او را سرزنش کنند بلکه دوباره توضیح داده و روش انجام آن کار را با او مرور کنند. این اقدام به قدری باید انجام شود که نوجوان مهارت انجام کارهای مختلف را به دست آورد.
٥- برنامهریزی و مراقبت
وقتی کسی چیزی را دانست و خواست به آن عمل کند روش عمل و ترتیب آن را باید بداند. بنابراین بین دانستن و عمل کردن، باید برنامهریزی وجود داشته باشد. برنامهریزی یعنی ترتیببندی کارها و مراحل انجام کار. به همین دلیل بعضی از مردم چیزهای زیادی میدانند اما نمیتوانند عمل کنند و اگر عمل کنند به نتیجه مطلوب نمیرسند چون به ترتیب درستی عمل نمیکنند.
برای اینکه نوجوان بتواند به آنچه یاد گرفته عمل کند باید والدین و مربیان برای او برنامهریزی کنند. بعد از آنکه با برنامهریزی، روش و ترتیب انجام کاری را برای نوجوان مشخص کردند باید به او دقت کنند تا آن کار را به درستی انجام دهد. بنابراین فقط به نوجوان گفته شود کاری را انجام بده کافی نیست بلکه باید به او توضیح داده شود که آن را به چه شکل انجام دهد.
مثلاً وقتی به نوجوان میگویند درس بخوان باید برای او مشخص کنند که چه موقع بهتر است درس بخواند (مثلاً بعد از آمدن از مدرسه مقداری استراحت کند بعد درس بخواند.) و چه درسهایی را بخواند (مثلاً ابتدا درس همان روز را بخواند و بعد درس روز بعد را مرور کند.) هر چه سن نوجوان بیشتر میشود مراقبت از او باید نامحسوستر شده و در صورت توانایی در انجام کارها نیاز به مراقبت نیست.
در فصل آخر این کتاب برنامههایی برای رشد معنوی، فکری و رفتاری نوجوان ارائه شده تا والدین و مربیان با داشتن برنامه، نوجوان خود را در مسیر رشد و تعالی قرار دهند.
٦- ارتباط با جامعه
آنچه در ارتباط با جامعه برای نوجوان باید اتفاق بیافتد عبارت از یادگیریِ روش ارتباط صحیح با جامعه، مراقبت از نوجوان در جامعه، زمینهسازی برای پیدا کردن جایگاه مناسب در جامعه و به موفقیت رسیدن او در جامعه است.
والدین باید برای نوجوان خود به شکلی زمینهسازی کنند که با کسانی دوست شود که انسانهای سالم، فهیم و دانایی هستند. چراکه نوجوان از دوستان خود الگوبرداری میکند. بنابراین والدین باید دوستان نوجوان خود را بشناسند و اگر میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. در این صورت اگر والدین احساس کنند فرزندشان در شرایط نامناسبی قرار دارد میتوانند از خطرات آن جلوگیری کرده و با توضیحات لازم و جایگزین کردن افراد مناسب، مانع از ارتباط او با افراد نامناسب شوند؛ چراکه اگر دوستان نوجوان رفتار و تفکر درستی نداشته باشند او را به انحراف میکشاند.
والدین باید نوجوان خود را با جمعهای مثبت آشنا کرده و در فضای سالم قرار دهند. فضاها و اجتماعات مثبت مانند فضاهای علمی، اجتماعات مذهبی، فعالیتهای مثبت با افراد مثبت و اموری از این قبیل میباشند. این اجتماعات باید به نحوی باشند که نوجوان در فضای مثبت و شاد قرار گرفته و ارتباطات میان افراد، دوستانه و با محبت باشد؛ از سختگیریهای بیجا پرهیز شده و از لذتهای حلال بهره ببرند. در چنین شرایطی نوجوان به افراد مثبت جذب شده و آموزههای صحیح را یاد گرفته و الگوبرداری صحیحی خواهد داشت.